۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۴:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۴۳۵۳۱
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۷ - ۲۱-۱۰-۱۳۹۴
کد ۴۴۳۵۳۱
انتشار: ۱۲:۱۷ - ۲۱-۱۰-۱۳۹۴
ابوالفضل جلیلی:

در خارج می‌گفتند یک پدیده ام اما اینجا فیلم‌هایم توقیف بود

نشست نمایش و نقد فیلم رقص خاک به کارگردانی ابوالفضل جلیلی روز گذشته برگزار شد.
عصرایران - جلسه نقد و بررسی فیلم سینمایی «رقص خاک» یکشنبه ۲۰ دی در خانه هنرمندان برگزار شد. در این جلسه ابوالفضل جلیلی کارگردان، احمد طالبی‌نژاد منتقد و ایلیا محمدی‌نیا به عنوان مجری حضور داشتند.

در ابتدای جلسه، محمدی‌نیا از حس و حال دیدن فیلم بعد از ۲۴ سال از زمان ساخته شدنش پرسید که طالبی‌نژاد به نمایش درآمدن این فیلم را مدیون گروه هنر و تجربه دانست که نسل جدید را با وجود چنین فیلمی آشنا کرد. منتقد جلسه صحبتش در مورد فیلم را این‌گونه شروع کرد: «من اول از همه یک چیز را بگویم؛ آقای جلیلی زمانی در خارج از کشور گفته بود که فیلم‌هایم هیچکدام اجازه نمایش در ایران را ندارند ولی همزمان فیلم‌هایش از تلویزیون مان در حال پخش بود».

طالبی‌نژاد رقص خاک را ساختارشکن توصیف کرد:‌ «رقص خاک فیلم بسیار جسورانه و ساختارشکنی است و در پلان‌هایش ذوق و استعداد وجود دارد. جوری است که این فیلم انگار دیروز و حتی با امکانات دیجیتال ساخته شده است. رقص خاک در زمان انتقال شرایط گلخانه‌ای سینمای ایران به فضای باز ساخته شد و می‌توان گفت بعد از این فیلم هیچ اثر ساختارشکن یا تجربه‌گرایی ساخته نشد. جلیلی قبل از رقص خاک، فیلمی داشت به نام "گال” که پرکشش بود و متعارف. اما بعد از آن به دریای متلاطم ساختارشکنی پرید. می‌توان گفت رقص خاک به نوعی برای زمان خودش زود بود».

طالبی‌نژاد فرم فیلم جلیلی را غالب بر محتوای آن می‌دانست: «فرم بر موضوع می‌چربد. اصلی داریم در درام‌نویسی که می گوید هر موضوعی خودش تعیین می‌کند چگونه و از چه طریقی باید آن را تعریف کرد. وقتی در زمان خودش رقص خاک را دیدم کمی عصبی شدم اما امروز و در دیدار چندم،‌عاشقش شدم. هرچند که می خواهم امروز بدش را بگویم. اما با این حال، رقص خاک از خیلی از فیلم‌هایی که مدعی فرمالیسم و بازی با فرم هستند بهتر است».

جلیلی هم با گفتن این جمله که هر فیلمی زاییده ذهن یک آدم است و ممکن است غلط یا درست باشد اذعان کرد که از نقد و کوبیده شدن فیلم‌هایش ناراحت نمی‌شود و حتی به شوخی گفت وقتی از او تعریف می‌کنند احساس خنگی می‌کند. او گفت: «بعد از فیلم "گال” هفت کشور خارجی من را در دوره‌ای که سینمای ایران شناخته‌شده نبود دعوت کردند اما بعد از آن رقص خاک توقیف شد. من برای فیلم‌هایم رنج کشیدم تا به خودشناسی برسم. برخلاف بقیه فیلم‌سازانی که ادعایش را می‌کنند، جشنواره‌های خارجی برای من بسیار مهم هستند اما به قول معروف جلوی خارجی‌ها جلوه‌گری و عشوه نکرده‌ام. در خارج می‌گفتند که جلیلی یک پدیده است اما این‌جا فیلم‌هایم توقیف بود. هر چند که اگر اکران می‌شدند الان به جایگاه امروزم نرسیده بودم و حالا با توقیف‌ها و کوبیده شدن‌ها به چیزی که می‌خواستم در درون خودم رسیدم».

جلیلی در مورد پخش شدن فیلم‌هایش از تلویزیون هم صحبت کرد: «یک سال در تلویزیون، ماه محرم با عید سال نو همزمان شده بود. مدیران صدا و سیما نمی‌دانستند چه برنامه‌ای پخش کنند که صدای کسی را درنیاورد و مشکل‌ساز نشود. من در دفتر یکی از مدیران تلویزیون به شوخی پیشنهاد دادم و گفتم فیلم‌های من را پخش کنید. بعد از آن‌که بیرون آمدم هم به چند خبرنگار زنگ زدم و از آن‌ها خواستم این خبر را پیگیری کنند. پیشنهاد شوخی من به گوش آقای لاریجانی هم رسید و گفته شد که به شرطی فیلم‌هایت را نمایش می‌دهیم که زمان پخش، ۱۲ شب به بعد باشد و قبل و پس از آن، روبروی دوربین تلویزیون با نادر طالب‌زاده به گفت‌و‌گو بنشینی. حتی به من گفتند که باید دم در سازمان صدا و سیما بایستی تا اگر سر فیلم‌هایت به اعتراض ریختند اینجا، تو را تحویل آن‌ها بدهیم».

کارگردان «گال» به فرمالیست بودن اثرش هم واکنش نشان داد: «من برای فیلم‌برداری کارهایم، اول صحنه را می‌چینم و پشت دوربین آن را می‌بینم. اگر حس کنم که فرم غالب است و باورپذیر نیست، تصویر نمی‌گیرم».

محمد‌ی نیا از طالبی‌نژاد در مورد چرایی تفاوت بین عصبی شدنش از فیلم در تماشای بار اول، و علاقه فعلی‌اش به آن پرسید. طالبی‌نژاد فضای آن‌روزهای سینمای ایران را جعلی خواند: «سیمای ما آن‌سال‌ها در اوج قدرت فرامرزی بود و جشنواره‌های خارجی به دنبال فیلمی از ایران بودند. دلیلش این است که یک فضای جعلی وارد سینمای ایران شده بود. آقای جلیلی به تایید خودشان و البته جنس کارهایش، مشخص است که فیلم‌سازی غریضی است و به اصول و قواعد کاری ندارد. غریضه خوب است و بدون آن نمی‌توان کار هنری کرد. اما به تنهایی کفایت نمی‌کند و جهان‌بینی و تکنیک هم نیاز دارد. غریضه زمانی رو به کاهش می‌رود. مثل این می‌ماند که پولی در بانک پس‌انداز داشته باشی و مدام از آن برداری. بالاخره روزی تمام می‌شود. جلیلی می‌گوید که به من می‌گویند مستندساز و از این بابت هم خوشحال است. کار او یک مستند- داستانی نیمه‌آیینی است و فرمش برگرفته از آیین‌های اقلیم خودش است».

در ادامه یکی از حضار از جلیلی خواست تا توضیح بدهد که چرا بین کاراکترهای فیلم هیچ دیالوگی رد و بدل نمی‌شود. جلیلی پاسخ داد: «من دیالوگ‌نویس خوبی نیستم. موقع ساخت این فیلم ضددیالوگ شده بودم و دوماً می‌خواستم ذهن مخاطب را به سمت صدایی سوق بدهم که شخصیت اصلی (ایلیاد) آن را می‌شنود». طالبی‌نژاد هم صحبت‌های جلیلی را تکمیل کرد: «البته اگر دیالوگ داشت فیلم جذاب‌تر می‌شد. "دونده” امیر نادری هم دیالوگ ندارد و رقص خاک آن فیلم را الگوی خود قرار داده است. بعضی مواقع چیزهای دیگری جای دیالوگ را می‌گیرد. اگر بتوانیم فرمی را انتخاب کنیم که بین مخاطب و فیلم ارتباط برقرار شود، می‌شود بدون دیالوگ کار کرد». صحبت در مورد استفاده از نمادها در فیلم، موضوع دیگر سخنان طالبی‌نژاد بود: «در واقع، رقص خاک فیلم نشانه‌هاست. یعنی فیلمی فرمالیستی که بر پایه نشانه‌هاست. البته توصیه می‌کنم به جای نمادها به جذابیت بصری‌اش دقت کنید. فیلم عکاسی هوشمندانه و فوق‌العاده‌ای دارد».

دلی‌بودن و از روی حس کار کردن کارگردان رقص خاک هم بحث دیگری بود که یکی دیگر از حاضرین سالن به پیش کشید و واکنش جلیلی را در پی داشت: «من فیلم‌نامه زیاد می‌نویسم. بعد از آن هم نقاشی می‌کنم و برای فیلمم استوری‌بورد می‌کشم. اینگونه نیست که بدون هیچ‌چیز فیلم استارت بزنم. اما پیش می‌آید که زمان‌هایی حس می‌کنم هر چه تا الان کرده‌ام را باید دور بریزم و از نو شروع کنم. استاد من در فیلم‌سازی یک آوازه‌خوان است و کسی نیست جز محمدرضا شجریان. من فیلم‌هایم را با الهام از موسیقی او و مترونوم کارهایش جلو می‌برم و میزانسن می‌چینم. یک‌بار در جایی این را به خود شجریان گفتم و او هم گفت دلیلش این است که هنرها در جوهره یکی هستند و تنها در ابزار با هم متفاوتند».

«رقص خاک» داستان نوجوانی به نام ایلیاد است که تنها و بی‌کس، در کوره‌پزخانه‌ای قدیمی کار و زندگی می‌کند. دخترکی به نام لیموآ، که با مادرش در همان کوره‌پزخانه به کار مشغول است، با ایلیاد دوست می‌شود و… . «رقص خاک» بعد از ۲۴ سال سرانجام از اول دی روی پرده سینماهای هنر و تجربه رفته است.

(گزارش: امیرمحقق - عکس: یاسمن ظهورطلب)

ارسال به دوستان