سخنان جنجالی نادر قاضیپور نماینده فعلی و منتخب مردم ارومیه در مجلس، از زوایای مختلف قابل تامل است.
به گزارش ایسنا، سایت «روز نو» در یادداشتی به قلم «اِنی کاظمی» به بررسی این اظهارات از زاویهای دیگر پرداخته است که در ادامه میخوانید: اظهارات اخیر نادر قاضی پور نماینده مردم ارومیه که با واکنشهای متعددی در کشور از سوی مردم و بعضی نهادها همراه شده است، فارغ از آنکه به نظر میرسد ناشی از جو حاکم بر میتینگ طرفداران ایشان است و این امر از اظهارات خود ایشان در مصاحبههای اخیرشان نیز تلویحا برمیآید، متضمن نکتهای است که در واکنشها و تحلیلها کمتر به آن اشاره شد؛ نکتهای که تبعات آن مانند آنچه در مورد بانوان گفتند دیگر در حد یک دلخوری قشری نیست و مانند آنچه در مورد نماینده محترم سابق مردم قزوین گفتند، تنها توهین به یک شخص تلقی نمیشود بلکه امنیت و منافع ملی و میزان پایبندی نظام مقدس جمهوری اسلامی به موازین انسانی و بینالمللی را هدف قرار میدهد.
بر اساس ویدئویی که از اظهارات نادر قاضیپور منتشر شده است، وی نقل به مضمون میگوید «ما در جبهه ۱۲ نفر بودیم و من فرمانده … در جاده بصره - العماره حدود ۷۰۰-۸۰۰ عراقی تسلیم ما شدند … چون امکانات انتقال اسرا را نداشتیم از دستشان خلاص شدیم! البته میدانم خیلی از مردم تحمل دیدن سربریدن یک گوسفند را ندارند اما ما بهخاطر امام و شهداء این کار را کردیم!»
این اظهارات، دو حالت بیشتر ندارد؛ یا نادر قاضیپور مطلبی ساخته و پرداخته ذهن خود را مطرح کرده است یا تمام آنچه گفته است، عین واقعیت بوده و دقیقا این رویداد را مو به مو روایت کرده است. بر اساس آنچه بیننده این ویدئو مشاهده میکند، اصولا نه صداگذاری خاصی انجام شده و نه تدوینی به منظور تحریف این سخنان انجام گرفته است که اگر اینگونه بود، تا امروز باید دهها بار از سوی خود ایشان یا هوادارانشان فیلم کامل و صحیح، منتشر میشد.
با پذیرفتن فرض اول یعنی بیان یکسری تخیلات، باید بسیار متاسف شد که نماینده یک شهر بزرگ با مفاخری نظیر باکریها و مردمی غیور و سلیمالنفس، چنین جوگیرانه مطالبی دور از واقعیت و کذب محض را بیدلیل بیان میکند. بهراستی خلاص کردن چند اسیر جنگی دل کدام مخاطبی را میرباید و چه محبوبیتی برای گوینده ایجاد میکند؟
در فرض دوم، این چه واقعیتی است که در هیچ یک از اسناد دوران دفاع مقدس، چه از سمت جمهوری اسلامی و چه از جانب عراق حتی در دوران حاکمیت صدام ملعون و بعثیها به آن اشارهای نشده و در هیچ یک از صورتجلسات و مشروح مذاکرات شورای امنیت سازمان ملل در دوران جنگ، سخنی از آن به میان نیامده است؟ باز هم به فرض واقعیت چنین رویداد محالی، آیا شنونده این سخنان به این نتیجه نمیرسد که آقای قاضیپور فردی با سابقه جنایت جنگی است که صراحتا به چنین جنایتی اعتراف و اقرار میکند و اصولا چنین فردی نمیتواند شایستگی وکالت مردم در مجلس را داشته باشد؟
صرف نظر از این اظهارات بیپایه و اساس، بد نیست برای تشحیذ ذهن کسانی که ممکن است بر مبنای این اظهارات نسبت به رفتار ایران در دوران دفاع مقدس بهویژه با اسرا قضاوت نادرستی داشته باشند، فرازهایی از فرامین حضرت امام خمینی (ره) درباره چگونگی برخورد با اسرا را مرور کنیم:
نخستین پیامی که حضرت امام در مورد برخورد با اسرا بیان کردهاند، برمیگردد به ماجرای گروگانهای آمریکایی. ایشان بر رفتار اسلامی با آنان تاکید میکند: «اسلام اصلش با این امور، با اسیر اسلام بسیار رفتار انسانی میکند و او را از همه جهات حفظ میکند. و ما هم تابع اسلام هستیم و جوانهای ما هم دانشجوهای اسلامی هستند. و به آنها - حتما بدانید که - رفتار خوب میکند. حتی من پسرم را گفتم که باید آن جهت را شما گوشزد کنید و خودتان مشاهده کنید. و ایشان گفتند که نه، آنها حالشان خوب است و من امیدوارم که تا آخر هم حال اینها خوب باشد و ابدا آسیبی به آنها وارد نشود.» صحیفه امام خمینی، ج ۱۱، گروگانهای امریکایی، استرداد شاه و آینده روابط ایران و امریکا - ۲۷ /۰۸/ ۱۳۵۸
ایشان همچنین در مورد اسرای عراقی پیامی دادند که سرشار از درس های اخلاقی و اسلامی است و برای نصبالعین قرار گرفتن توسط نیروهای مسلح ایران در دیماه سال ۵۹ استفاده شد: «ارتش ما و پاسدارهای ما با این اُسَرایی که آوردند، به طور انسانی عمل میکنند و باید بیشتر عمل کنند. من سفارش میکنم تمام کسانی را که این اُسَرا در اسارت آنها هستند، به حسن سلوک و به رفتار انسانی، و مهمانند اینها برای شما.»
«الان این اشخاصی که اسیر مملکت اسلامی هستند اینها اسلحه ندارند، و اینها باید به طور انسانی، به طور خوب با آنها رفتار بشود که میشود. لیکن در عراق آن دستگاههای تبلیغاتی عراق که هر روز دروغ میگوید، راجع به این هم دروغپردازی میکند که نه، اشخاصی که اسیر میشوند با آنها چه میکنند و چه میکنند. در صورتی که این حرف دروغ است و مملکت ما این اسرا را به طور انسانی، به طور اسلامی، به طور خوب با آنها رفتار میکند و پذیرایی از آنها میکند. و هر کس که میخواهد بیاید، از دنیا بیایند ببینند که چه میکنند اینها. البته تبلیغات سوء زیاد است و ما باید احتراز کنیم از کارهایی که تبلیغات سوء در آن کارها بهانه پیدا میکند.» صحیفه امام خمینی، ج ۱۳، اهمیت تعلیم و تربیت و مقدّم بودن امر تربیت بر تعلیم - ۱۸ /۱۰/ ۱۳۵۹
همچنین در شهریورماه سال ۶۰ و در سخنرانیای که در حسینیه جماران و با حضور مسلمانان سازمان امامیه پاکستان صورت پذیرفته بود، بیان کردند: «اسلام و مسلمین باید، مسلمین باید همانطوری که در اسلام هست با تأنی، با طمأنینه، بدون اینکه دست و پای خودشان را گم بکنند، به کار خودشان ادامه بدهند و با اسرا رفتار خوب بکنند و آنچه که قانون اسلامی اقتضا میکند با آنها عمل بکنند و هرگز با عصبانیت و با دستپاچگی کاری را انجام ندهند و به طور متانت و طمأنینه بر موازین قانونی و بر موازین اسلامی با آنها عمل بکنند. مبادا یک وقت شهادت عزیزان ما اسباب این بشود که با شدت عمل بیشتر از آن مقداری که باید با آنها عمل بشود، عمل بکنند. با زندانیان رفتار خوب میکنند و بیشتر کنند و با اسرا رفتار خوب میکردند و میکنند و بیشتر کنند.» صحیفه امام خمینی، ج ۱۵، تجلیل از رزمندگان اسلام - انسجام ملتهای مستضعف در مقابل قدرتها - رشد آگاهی ملت در مقابل توطئهها - ۱۰/ ۰۶/ ۱۳۶۰
این پیام نیز یکی دیگر از نقطهنظرات ایشان است که به منشور حضرت امام در رفتار با اسرا معروف شده است. این پیام در تاریخ 12 فروردین سال ۶۱ راجع به نگهداری از اسرا در جمهوری اسلامی ایران و در شرایطی صادر شد که در عملیاتهای موفقی چون ثامنالائمه، فتحالمبین، طریق القدس و ... نیروهای زیادی از ارتش عراق به دست رزمندگان اسیر شدند که در حدود 15 تا 20 هزار اسیر عراقی بودند. در چنین شرایطی طبیعی بود که بحث نگهداری اسیر در جمهوری اسلامی به صورت اساسی و زیربنایی مطرح شود تا اقداماتی که انجام میشود در راستای اهدافی باشد که حکومت اسلامی دنبال میکند: «باید جوانان ما و کسانی که عهدهدار نگهداری اسیران و پناهندگان هستند، طعم شیرین رحمت و بزرگواری اسلام را به آنان بچشانند و با آنان آنگونه رفتار کنند که مولای آنها و پیشوای عظیمالشأنشان با بدترین خلق خدا و جنایتکارترین انسانها - ابن ملجم لعنهالله علیه - رفتار فرمود، تا اسیران که ضربۀ روحی خوردهاند احساس آرامش و جبران در حکومت اسلامی نمایند، و پس از آزادی در سلک مبلغین اسلام و احیانا فداکاران آن درآیند که این خود خدمت پرارزشی به اسلام و جمهوری اسلامی است. و چه بسا که این اسیران و پناهندگان با اجبار و تهدید به مرگ خود و خانوادههایشان به جبههها فرستاده شده باشند، چنانکه بعضی از آنها این ادعا را دارند. و گمان نکنید آن خوی جنایتکاری و سبعیتی که در امثال صدام است، در اینان باشد. و چه نیکوست که جوانان عزیز و نگهبانان این بازیخوردگان از یک موجود صدامی یا در خدمت جنایت، یک انسان اسلامی و در خدمت مکتب مقدس قرآن بسازند، و بدانند که مَنْ اَحْیا نَفْساً فَکَانّما اَحْیَا النّاسَ جَمیعاً و هدایت از بزرگترین مظاهر احیا است.» صحیفه امام خمینی، ج ۱۶، تجلیل از رزمندگان اسلام - تذکراتی به ملت، دولت و قوای مسلح کشور - ۱۲/ ۰۱/ ۱۳۶۱
همچنین در مردادماه سال ۱۳۶۱ بیان کردند: «شماها منسجم و مشغول خدمت هستید، وقتی که اسرا را میگیرید، اسرای مجروح را میگیرید یا اسرای سالم را میگیرید، توجه بکنید که اینها اسیر شما هستند، اینها امروز تحت سلطۀ شما هستند و شما با اسرا باید رفتارتان رفتار بسیار اسلامی و انسانی باشد که وقتی که این اسرا یک وقتی در محال خودشان رفتند، همه برای شما تبلیغ کنند، نه اینکه - خدای نخواسته - برای یک کار جزئی، اینها دشمن بشوند و وقتی رفتند در محال خودشان، تبلیغ سوء بکنند. اینها مسائلی است که باید تمام جهاتش را ملاحظه کرد.» صحیفه امام خمینی، ج ۱۶، حفظ شئونات اسلامی - ۱۷/ ۰۵/ ۱۳۶۱