گذشته از دلایل فیزیکی و جسمی به نظر من مواردی بسیار مهم در بروز حالات استرس و اضطراب دست دارند که من با توجه به بررسی ها و تجربیات خودم به آنها میپردازم.
۱ – عدم اطلاع از موقعیت زمانی و مکانی که در آن قرار خواهیم گرفت.
۲ – ترس از عدم بر آورده شدن خواسته
۳ – نگرانی از وقوع مشکل یا حادثهای حاد
۴ – نگرانی از طرد شدگی و عدم کارآمدی
۵ – وسواس
۶ – از دست دادن موقعیت شغلی، خانوادگی، اجتماعی و …
۷ – ترس از بیماری
۸ – ترس از مرگ
و …
اگر کمی دقت کنیم درمییابیم که در تمام موارد بالا "ترس” وجود دارد. منظور اینکه ترس عامل اصلی تمام استرس ها و اضطراب هاست. اگر ما بتوانیم ترس را در خود از بین ببریم به راحتی استرس را از بین بردهایم. ما در واقع از چیزی میترسیم که یا اصلا وجود نداشته و یا اینکه احتمال به وجود آمدن آن کمتر از ۵۰% است. پس چرا بترسیم. در اینجاست که به جملۀ معروف "تفکر مثبت اساس هر موفقیت است” میرسیم. ما با تفکر مثبت خودمان نسبت به هر چیز و هر موقعیتی به راحتی میتوانیم ترس خود را نسبت به آن موقعیت از بین ببریم.
مثال :اگر ما از وقوع حادثهای میترسیم یا استرس داریم، کافی است که نوع نگاه خود را از آن موقعیتی که شاید حادثه زا باشد عوض کنیم. مثلا نگران اتومبیل فرزندمان هستیم که تصادف نکند. حال اگر با کمی تفکر با خود بیندیشیم که هم اتومبیل ترمز دارد و هم کمربند ایمنی و هم اینکه خیابانها شلوغ است و رانندگی هم خوب و در آخر اینکه مرگ و زندگی دست خداست و نیز برگ از شاخه نمیافتد مگر به اردۀ او، هرگز استرس و اضطراب ما را دچار نخواهد کرد.
مثال ۲ : اگر ما از بیماری میترسیم کافی است با خود تصور کنیم که هزاران نفر مانند ما یا در معرض بیماری هستند و یا این بیماری حاضر ما را دارند. پس چرا نگرانی؟ تا جایی که دلمان بخواهد قرص و دارو موجود است و در آخر مثلا ۵۰% از افرادیکه به این بیماری دچار بوده اند جان سالم بدر برده اند؛ چرا ما جزء آن ۵۰% سالم نباشیم؟ و در نهایت مگر نمیدانیم که زاد و مرگ دست خداست پس نگران نباشیم و تلاش برای بهبودی خود را کنار نگذاریم.
مثال ۳ : اگر ما از برآورده نشدن خواسته نگرانیم به این دلیل است که خودمان هم هنوز شک داریم که انتخاب این خواسته درست است یا خیر. اگر هم ایمان داریم نباید نگران برآورده نشدن آن باشیم چون خواستۀ ما بسیار خوب و معقول بوده و در راستای پیشرفت و تعالی ماست. اما اگر نشد چه میشود؟ (این جمله منفی است) پاسخ این است که اگر نشد، نشد. اصلا مهم نیست. دوباره تلاش میکنم.
در کل استرس و اضطراب از ترس ناشی میشود که ترس هم از عدم وجود باور قوی به قدرت و توانایی فکر است.
نوع دیگر استرس، ترس مرضی و حملات پنیک
اما نوعی دیگر از استرس وجود دارد که ناگهان فرد دچار استرس و اضراب میشود که این میتواند دلایل ژنتیکی داشته و یا عوامل جسمی روحی در آن دخیل باشند. تنشها و ناملایمات روزمره تقریبا یکی دیگر از عوامل بوجود آورندۀ این نوع استرس است.
علایم استرس و اضطراب:
۱ – تپش قلب
۲ – احساس درد در قفسۀ سینه (گاهی خیلی شدید)
۳ – احساس خفگی
۴ – احساس خواب آلودگی
۵ – خستگی چشم
۶ – نیاز به دفع مزاج
۷ – اسهال، تهوع و استفراغ
۸ – حوصلۀ هیچ کس را نداشتن
۹ – سردرد و داغی بدن
۱۰ – فشار خون بالا
۱۱ – مشکل در تنفس
۱۲ – خشک شدن دهان
۱۳ – تعریق زیاد
۱۴ – سرگیجه
۱۵ – سوزش معده
راههای سادۀ مهار استرس و اضطراب
اکنون که علائم حالت استرس و اضطراب را کاملا دریافتیم، باید به دنبال راههای مهار آن باشیم. ابتدا بدانیم که مغز انسان بهترین داروها را میسازد و بهترین درمان ها را در خودش گنجانده است. فقط راه استفاده از آنها را باید یافت و آن هم نیاز به کمی تمرین و ممارست دارد. در اینجا به راههای مهار استرس بر اساس تجربیات شخصی و پیشنهادات پزشکان متخصص میپردازم:
۱ – نفس عمیق به مدت چند دقیقه
۲ – پیاده روی و قدم زدن
۳ – سرگرم شدن به کاری خاص مثلا نظافت منزل یا رانندگی (پرت کردن حواس خودمان به جایی دیگر)
۴ – تماس با چند دوست (حضوری یا تلفنی)
۵ – گوش دادن به یک موسیقی بیکلام
۶ – ورزش و تحرک (ترجیحا در جمع)
۷ – تفکر و تجسم مثبت از موقعیتی دیگر و مکانی دیگر
۸ – در آغوش کشیدن کسی که دوستش داریم
۹ – عدم توجه به علائم استرس
۱۰ – مدیتیشن و ریلکسیشن
۱۱ – تماشای طبیعت، دریا
۱۲ – توکل به خدا و سپردن همه چیز به دست او
البته در ابتدا استفاده از یک عدد قرص پروپرانولول ۱۰ میتواند مفید باشد. اما باز هم بدانیم که مغز ما مهمترین منبع بوجود آورندۀ استرس و در مقابل بهترین از بین برندۀ آن است. نگران نباشیم. همه چیز در جای خود و به بهترین نحو اجرا میشود. این خودمان هستیم که شرایط را سخت میپنداریم و در نتیجه آنها را جذب مینماییم. تجربیات خود را در این رابطه با سایر خوانندگان این مطلب در میان بگذارید.
منبع: زن روز