روزنامه آفرینش نوشت: قطار فرهنگ اينبار در ايستگاه شهرآفتاب ايستاد تا بيست و نهمين نمايشگاه بينالمللي کتاب تهران را بازگشايي كند و به قولي بزرگترين رخداد فرهنگي كشور را رقم بزند. البته هرآنچه موجب گسترش و طراوات بهار كتاب و كتابخواني گردد امري ميمون و مبارك است. چراكه حداقل به بهانه اين نمايشگاه بزرگ، قشر كوچكي از مردم با هرانگيزه و بهانهاي ساعاتي را در كنار كتاب ميگذرانند. ولي نبايد سطح بزرگترين رويداد فرهنگي كشور را تا اين حد پايين آورد و بايد ديد اين نمايشگاه تاكنون چه دستاوردهايي را براي مخاطبان و عامه مردم به همراه داشته است.
بيست و نه سال از عمر اين نمايشگاه ميگذرد و هرساله به صرف اينكه بازديدكنندگان بيشتري به نمايشگاه آمدهاند و ميزان فروش به شكل قابل توجهي افزايش يافته، اخبار ديگري به لحاظ كيفي به دست نميآيد. آيا تا به حال مورد بررسي قرار گرفته است كه اين نمايشگاه در ميزان ارتقاي مطالعه و كتابخواني چه تاثيراتي داشته است؟
چطور ميشود كه هرساله ميزان بازديدكنندگان و فروش كتب افزايش مي يابد، اما مقدار زمان مطالعه در جامعه كاهش مييابد! آيا برگزاري نمايشگاه كتاب با ميزان كتابخواني رابطه عكس دارد؟ براي يافتن پاسخ اين سوالات بايد در ماهيت اين نمايشگاه قدري تامل كنيم.
مسلماً اين نمايشگاه بايد فرصتي باشد براي ناشران و اهالي نشر تا بتوانند تازه ترين آثار خود را به مخاطبان ارائه كنند. از سوي ديگر نمايشگاه كتاب بايد فرصتي براي مخاطبان باشد تا در يك فضاي فرهنگي آنچه را كه مورد سليقه و نيازشان ميباشد را تهيه نمايند.
اما ماهيت اين نمايشگاه صرفاً در حد نمايش كتابها خلاصه ميشود و بس! . اينكه هرسال ناشران بسته به قدمتي كه دارند غرفههايي بزرگ تر در سالنهاي نمايشگاه كرايه نمايند و آثاري را كه طي سالهاي گذشته ارائه داده بودند را مجددا در معرض ديد بگذارند چه حاصلي درپي دارد؟!
چند عنوان كتاب جديد به ازاي حضور ناشران شركت كننده در نمايشگاه عرضه ميشود. محتواي اين آثار ارائه شده تا چه حد توانسته علاقه مخاطبان را جذب كند. قصد بي احترامي يا بي ارزش كردن زحمات فراوان برگزاركنندگان نمايشگاه و شركت كنندگان و بازديدكنندگان آن را نداريم، اما واقعاً خريد از ناشران بيشتر است يا فستفودهاي حاضر در نمايشگاه!
آيا نمايشگاه بين المللي كتاب فرانكفورت آلمان نيز با چنين ماهيت و كيفيتي برگزار ميشود. اين نمايشگاه در5 روز برگزار ميشود كه 3 روز اول آن به بازديدکنندگان تجاري (متخصصان صنعت چاپ و نشر) اختصاص دارد و 2 روز آخر آن به روي بازديدکنندگان عام گشوده ميشود.
هدفمند برگزار كردن اين دست نمايشگاهها موجب ميشود تا نويسندگان، نمايندگان عرصه نشر و شرکتهاي چندرسانهاي به منظور مذاکره و تعامل جهت دست يافتن به حقوق نشر و مجوز انتشار بينالمللي آثارشان، عرضه و تبليغ آثار و يافتن بازارهاي جهاني، آشنايي با ناشران و عقد قراردادهاي تازه در نمايشگاه کتاب حضور مييابند.
آيا نمايشگاه كتاب تهران ازچنين پتانسيلهايي برخوردار است. اگر اين چنين نيست؛ چه لزومي دارد اين مقدار هزينه كلان براي برگزاري آن صرف شود و دست آخر نويسندگان و ناشران از مميزيها و عدم صدور مجوزهاي چاپ و از اين دست مشكلات گلايه كنند! اين دست نمايشگاهها در خيابان انقلاب به طور دائمي داير است و مغازه داران كار پرمشقت اين نمايشگاه را با كمترين هزينه انجام ميدهند.
گفتن اين ضعفها به منزله تخريب عملكرد فرهنگي نمايشگاه كتاب نيست، چراكه همانطور كه گفته شد هرگونه حركت به سمت افزايش طراوت فرهنگي كشور مايه خرسندي است. اما بايد از پتانسيلهاي موجود در ماهيت يك نمايشگاه اين چنيني استفاده كرد. ماهيت نمايشگاه زماني معنا پيدا خواهد كرد كه محصولات و آثاري نو و جديد در كنار تبادلات فكري در يك فضاي محدود عرضه شود و شركت كنندگان و بازديدكنندگان به دنبال تحول در حوزه كتاب و كتابخواني باشند.
حضور تكراري و بازديد بي هدف، همان ميشود كه رزرو غرفههاي فروش بستني و ساندويچ از ماهها پيش از برگزاري نمايشگاه صورت ميپذيرد، اما غرفههاي ناشران و مجوز حضورشان درنمايشگاه در پيچ و خم بوروكراسي اداري معطل ميماند!.
حميدرضا عسگري/ روزنامه آفرینش