حميدرضا عسگري در روزنامه آفرینش نوشت: اخيراً شاهديم كه برخي اشخاص و جريانهاي سياسي فعاليتها و سفرهاي انتخاباتي خود را براي انتخابات رياستجمهوري سال 96 آغاز كردهاند و به طور جدي پيگير جذب حاميان در سراسر كشور هستند. البته آزادي رأي براي تمام افراد جامعه فراهم است و هركس ميتواند به تناسب شناخت و خواستههاي مشخص به فرد يا جريان سياسي علاقمند شود.
مسئله مهم اينجاست كه بايد در مورد عملكرد و دستاوردهاي افراد و خط سياسي آنها كمي واقع بينانه نگاه كرد تا مشخص شود فرد مورد نظر صلاحيت به دست گرفتن امورات اجرايي كشور را دارد يا خير؟ اين بررسي از آن جهت است كه در كشور ما افراد و مسئولاني كه سابق بر اين منصب و پستي را برعهده داشتند، هيچگاه قصد كناره گيري از قدرت را ندارند و توجهي به عملكردشان درمدت مسئوليت نميكنند. لذا همواره درپي كسب جايگاه براي خود و جريان سياسي حاميشان هستند.
اما نكتهاي كه جريانهاي سياسي ازآن غافل ماندهاند، رشد و آگاهي عمومي طبقه متوسط جامعه ميباشد كه هر روز نسبت به روز قبل از نگاه نافذ تري نسب به مسائل و رخدادهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي كشور پيدا ميكنند. شايد بتوان گفت كه ديگر تاريخ انقضاي اينگونه رفتارهاي تبليغاتي و راه اندازي تجمعهاي صوري و پخش غذا و بليط مترو و استخر، به پايان رسيده است. چرا كه بدنه آگاه جامعه اسير اين تبليغات و هياهوي سياسي نميشوند و فارغ از جنجال و شلوغ كاري در زمان معين و تعيين كننده با حضور خود سرنوشت كشور را مشخص ميكنند.
انتخابات رياست جمهوري سال92 و چينش راه يافتگان به مجلس دهم نشان داد كه روشنگري فكري و بينش عمومي در راستاي عقلانيت قرار گرفته و هرگز به كساني كه منافع و منابع ملي را به با مديريتهاي غير اصولي و رفتارهاي مفسده آور به باد فنا سپردند، اجازه ورود نخواهند داد، هرچند كه راه براي تمام سلايق و گرايشها باز است.
متاسفانه به رغم اين رشد بينش عمومي، شاهد ضعف برخي دستگاهها و نهادها در همراهي با جامعه هستيم. برخي از اين نهادهاي عموماً حكومتي تبديل به رسانه تبليغاتي و حمايتي جريانهايي شدهاند كه بيشترين آسيب را طي سالهاي گذشته بر معيشت و منفعت عمومي وارد ساختهاند و در عرصههاي مختلف موجبات درجا زندن و عقب رفت كشور را موجب گرديدند.
به وجودآمدن شكاف ميان خواسته عمومي و سياستگذاري دستگاههاي حكومتي، مايه نگراني است كه بزرگان نظام به كرات به آن هشدار دادهاند و آن را موجب تزلزل و تضعيف نظام جمهوري اسلامي دانستهاند. نميتوان انتظار داشت خواسته عمومي ناديده انگاشته شود و در بزنگاههاي حساس خواستار حمايت همه جانبه آنها باشيم. اگر امروز بيتالمال اين مملكت صرف تبليغات غيرواقعي براي حضور يك كانديدا يا جريان سياسي گردد، به نسبت آن بايد منتظر سلب اعتماد و اطمينان مردم از ساحت دستگاههاي حكومتي بود.
البته آنچه مسلم است اين که نتيجه انتخابات نه در شوهاي شهري که در صندوق هاي رأي رقم خواهد خورد. تجربه نيز ثابت کرده است که حاميان جريان عقلانيت، اصلاح و اعتدال بيش از آن که در انديشه نمايش هاي اين چنيني باشند، گرم کار و زندگي خويش اند و آن هنگام که بايد، وارد عرصه مي شوند و بي سر و صدا آنچه بدان باور دارند را رقم مي زنند.