به گزارش «انتخاب»، این نشریه در ادامه آورده است: رویکرد سندرز در سیاست خارجی و خاورمیانه رو به انزواگرایی دارد، که با خواست ایران برای بیرون راندن نیروهای آمریکایی از منطقه و دنبال کردن سیاست هایش همپوشانی دارد.
اما به نظر می رسد سندرز دیگر شانسی برای پیروزی و انتخاب از سوی پایگاه دموکرات ها نداشته باشد. با این حساب، کدام نامزد – هیلاری کلینتون یا دونالد ترامپ – گزینه مطلوب ایرانی ها خواهد بود؟
برای ایران اولین مساله مورد بررسی نگاه نامزدها به توافق هسته ای است. ادامه اجرای توافق هسته ای منجر به واریز میلیاردها دلار به خزانه ایران، افزایش فروش نفت، پیوستن مجدد به جامعه بین المللی، اتصال به سیستم مالی جهانی می شود، که به ایران اجازه می دهد قدرت سخت و نرم خود در منطقه را به شکلی موثرتر، آسان تر و آزادانه تر اعمال کند.
هیلاری کلینتون از جمله موافقان توافق هسته ای بوده است. او در مصاحبه اش با شبکه MSNBC در این باره می گوید: « من 18 ماه را صرف کنار هم گذاشتن تحریم هایی علیه ایران کردم تا آن ها را وادار به حضور پشت میز مذاکره کند». احتمال آنکه او برای حفظ توافق هسته ای تلاش زیادی کند، بیشتر است.
به زبان دیگر، ایران می تواند با توافق هسته ای آمریکا را گروگان خود داشته باشد، و اهداف ایدئولوژیک، ژئوپولیتیک، راهبردی و منطقه ای خود را بی هیچ هراسی دنبال کند. علاوه بر این، ایران می تواند پس از پایان دوره توافق هسته ای به هر میزان که بخواهد اورانیوم غنی کند و هر تعداد که بخواهد سانتریفیوژ فعال داشته باشد و به کشوری هسته ای تبدیل شود. برداشته شدن تحریم ها به ایران کمک می کند حمایت خود از دولت سوریه و شبه نظامیان مورد حمایتش در منطقه را افزایش دهد.
از سوی دیگر، دونالد ترامپ در کمپین انتخاباتی خود به نظارت دقیق بر اجرای توافق هسته ای و پایبندی ایران به آن، بررسی فعالیت های موشکی ایران، انتقاد از این توافق در صورت نقض قطعنامه های سازمان ملل، و مخالفت با توافق هسته ای تاکید کرده است. اریک ترامپ فرزند او در مصاحبه ای رادیویی می گوید آنچه باعث نامزدی پدرش برای ریاست جمهوری آمریکا شده توافق هسته ای اوباما با ایران بوده است.
در نتیجه کلینتون می تواند انتخاب بهتری برای ایران در رابطه با توافق هسته ای باشد.
سوای مساله هسته ای، بهترین نامزد برای ایران کسی است که در زمینه مسائل خاورمیانه نقش رهبری ایفا نکند، در عراق و سوریه که خط قرمزهای ایران هستند کمترین حضور را ترتیب ببیند و در موارد لازم با ایران همکاری تاکتیکی و نه راهبردی داشته باشد.
از نظر دولت ایران رئیس جمهوری در آمریکا مطلوب است که سیاست هایی مشابه اوباما را دنبال کند. هرچند کلینتون نسبت به اوباما رویکرد جنگ طلبانه تری دارد، تقریبا هیچ انحرافی نسبت به سیاست خارجی و خاورمیانه اوباما نداشته است.
همچنین ایران برای آنکه دستورکار سیاسی بلندمدت خود را به شکلی بهتر تنظیم کنند نیازمند قابل پیش بینی بودن سیاست خارجی آمریکا هستند. سیاست های کلینتون اغلب قابل پیش بینی است. احتمال آنکه او به ایران اجازه بر عهده گرفتن نقش رهبری در منطقه بدهد بیشتر است.
از سوی دیگر، ترامپ همچون کلینتون عضو قدیمی نظام سیاسی آمریکا نبوده و به همین دلیل هیچ سابقه ای از چگونگی اجرای سیاست خارجی و خاورمیانه او وجود ندارد، جنبه غیرقابل پیش بینی سیاست های ترامپ می تواند برای ایران نامطلوب باشد.
در نهایت، هرچند به نظر می آید ترامپ هم مانند سندرز انزواطلب بوده و در سیاست خارجی و خاورمیانه رویکرد مشابهی داشته باشد، اما انتقاد بیشتری نسبت به نقش ایران در منطقه داشته، و آمادگی خود برای اعمال قدرت نظامی در این منطقه را اعلام کرده است.