محمدصادق افراسیابی، مدرس دانشگاهتمرکز زدایی از تهران به معنی انتقال پایتخت نیست. طرح انتقال پایتخت از
سال 1365 تا کنون چند نوبت در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گرفته است.
اگر بپذیریم این طرح میتواند مشکل آلودگی هوای تهران را حل کند، اما قطعا
نمی تواند مشکل آلودگی مرزهای کشور و ورود و خروج غیر قانونی کالا و ارز را
حل نماید.
مساله ی اصلی قاچاق کالا و ارز همان است که مقام معظم
رهبری در سال 1381 خطاب به سید محمد خاتمی؛ رئیس جمهور وقت ایران فرمان
دادند با آن مبارزه کند: «گسترش پديده ی قاچاق و تاثير مخرب آن در امر
توليد و تجارت قانوني و سرمايه گذاري و اشتغال، خطر جدي و بزرگي است كه
بايد با جديت تمام با آن مبارزه كرد و بر همه دستگاه هايي كه به نحوي مي
توانند در اين امر دخيل باشند واجب است كه سهم خود را در اين مبارزه ايفا
كنند».
ایشان در ادامه ی فرمان خود به رئیس جمهور تاکید می کنند:
«عزم جدي بر اين باشد كه عمل قاچاقچي كاملا برخلاف صرفه و همراه با خطر
باشد و جنس قاچاق از پيش از مبادي ورودي تا محل عرضه آن در بازار، آماج
اقدامات گوناگون اين مبارزه قرار گيرد».
حقیقت آن است که مبارزه ی
قاطعانه با قاچاق کالا و ارز در مبادی ورودی شاید آسان ترین، بهترین و
موثرترین شیوه باشد اما در حالیکه شاهد تمرکز امکانات وزارتخانه ها و سایر
نهادهای دولتی و عمومی در تهران هستیم، نتیجه همان است که امروز شاهد
هستیم. نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران برای مبارزه با این پدیده ی شوم عزم
جدی دارد اما در شهرستان ها، روستاها و محله های قاچاق خیز دستی نیست که
ستاد مسئول مبارزه با قاچاق کالا و ارز را یاری نماید.
اینک که در
طلیعه ی آغاز به کار مجلس دهم شورای اسلامی، شاهد دست بالای نمایندگان
شهرستانها در هیأت رئیسه هستیم، مناسب است این مجلس طرحی برای تمرکز زدایی
از تهران و تقویت سازمان ها، مراکز، ادارات کل، ادارات و سایر نهادهای
استانی ایجاد نماید.
تجربه ی حقیر به عنوان یک مدیر جوان در طول 15
سال گذشته حاکی از آن است که عمده ی بودجه ها و امکانات به دستگاه های ملی
تزریق می شوند و طی فرآیند انتقال امکانات و بودجه ها به دستگاه های
شهرستانی آن قدر شاهد ریزش هستیم که در نهایت سهم شهرستان ها از بودجه های
عظیم ملی گاها اندکی بیش نیست و همان اندک هم خرج حقوق پرسنل و کارمندان
ادارات شهرستان ها می شود. این در حالی است که مسائل اصلی در حوزه هایی
نظیر مبارزه با قاچاق کالا و ارز، حاشیه نشینی و مبارزه با قاچاق مواد مخدر
و مسائلی از این دست در شهرستان ها اتفاق می افتد و زمانی که شهرستان ها
بودجه و امکانات کافی نداشته باشند طبیعی است که عدم درمان به موقع مضعلات
اقتصادی و اجتماعی باعث پیچیده تر شدن کار می شود. زمانی که مشکل و معضل در
محل درمان نشود، این بیماری مسری خواهد شد و به زودی تهران را هم در کام
خود فرو خواهد برد. از سوی دیگر بدیهی است که حل معضلات فرهنگی، اقتصادی و
اجتماعی در تهران به دلیل ساختار اجتماعی پیچیده ی اجتماعی این شهر امر
آسانی نیست و نیازمند صرف بودجه و امکانات به مراتب بیشتر از سایر
شهرستانهای کشور است.
بنابراین به سهم خود امیدوارم دهمین مجلس
شورای اسلامی طرحی نو در اندازد و با تصویب قوانینی مبنی بر تمرکز زدایی از
تهران و تقویت بودجه ها و امکانات استانی، زمینه ی حل معضلات و مشکلات
اجتماعی از جمله قاچاق را فراهم آورد.
همچنین علاوه بر تقویت بودجه و
امکانات بخش دولتی در استان های مختلف کشور، لازم است نمایندگان مردم در
مجلس به شکل جدی و بسیار بیشتر از گذشته به ایجاد شغل و حمایت از کارآفرینی
در استان های مختلف کشور و مناطق مرزی و حاشیه نشین توجه کنند و به یاد
داشته باشیم بسیاری از مشکلات فرهنگی و اجتماعی ناشی از بیکاری نسل جوان
خصوصا در مناطق مرزی و حاشیه نشین است. چنانچه تجربه ی موفق توسعه تعاونی
های مناطق مرزی در برخی از نقاط کشور با همکاری ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق
کالا و ارز بیانگر آن است که اگر زمینه ی مناسب برای اشتغال جوانان کشور
فراهم شود، جوانان این مرز و بوم قدرت تبدیل تهدیدها به فرصت های بی شمار
از جمله ثروت آفرینی و آبادی و عمران مناطق مختلف کشور را دارند.