اس ام اس جدید سری بیست و سوم

ای کاش می توانستم بگویم

که با من چه می کنی

تو جانی در جانم می آفرینی

تو تنها سببی هستی

که به خاطر آن

روزهای بیشتر

شب های بیشتر

و سهم بیشتری

از زندگی می خواهم

تو به من اطمینان می دهی

که فردایی وجود دارد





********************



بی‌ دلیل نیست اگر

باز نمی‌ شود دری که می‌ کوبیم

یا کسی پشتِ آن نیست

یا هست وُ، باز نمی‌ کند

یا که اصلنْ در نیست؛ دیوار است!





********************



برای فراموشی تو

هیچ راهی وجود ندارد

خودم را

به هر راهی که می زنم

روزی با تو رفته بودم…





********************



منـو

با اسم کوچیکم صدا کن !

همین حالا که بغضم تو گلومه

بگو اون پیرهنت…

که بیشتر از من

گرفته عطر دستاتو

کدومه؟





********************



روزها رفتند و من دیگر ،

خود نمی دانم کدامینم

آن منِ سر سختِ مغرورم ،

یا منِِ مغلوبِ دیرینم!؟





********************



خورشید

رو سری اش را پهن کرده روی میز

گنجشک ها

سر و صدایی به پا کرده اند که نپرس

مانده ام

چای اول صبحم را

با شکر خنده ات بخورم

یا

قند لبت





********************



جمعه !!

ابدیتی غریب

بغضی خاموش

که غروبش را

و شکستنش را

هیچ شتابی نیست .





********************



من یقین دارم که برگ

کاین چنین خود را رها کردست در آغوش باد

فارغ است از یاد مرگ

آدمی هم مثل برگ، می تواند زیست بی تشویش مرگ

گر ندارد همچو او آغوش مهر باد را

می تواند یافت لطف

هر چه باداباد را





********************



میان این همه خراش خاطره

از رد محو خیال تو

بغضم گرفته است…

انگار این لحظه های سکوت میان ما

هجوم تمام حرف های ناگفته ی من است..

در غربت مدام دستانم،

این همه دوری از تو

احتمال طولانی یک گریه بلند است.





********************



ریشه های شادی های من

در سبزی نگاه تو پنهان است.

از لبخند چشمان توست

که

خنده های من بارور می شود

و سرخی لبانت

شکوفه های عشق من است

ای بوسه هایت طعم میوه ی ممنوع بهشت…