روزنامه شرق: ابراهیم فروزش، ازجمله کارگردانهایی است که فعالیت هنریاش را از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد؛ دقیقا در همان دوران طلایی حضور کارگردانهای صاحب اندیشه. در آن سالها، فیلمهایی راهی جشنوارههای جهانی و سینمای ایران شدند که از ماندگارترین آثار کارگردانهایشان محسوب میشود،
«کلید» از جمله آثار فروزش است که با قصهای از عباس کیارستمی مقابل دوربین رفت و از ماندگارترین فیلمهای کارنامه کاری او است و البته فیلمهایی دیگری که توانست فروزش را بهعنوان کارگردانی صاحبسبک در این حوزه معرفی کند. با فروزش درباره حالوهوای این روزهای سینمای کودک گفتوگو کردیم.
بعد از گذشت سالها از ساخت فیلمهایی مانند «خانه دوست کجاست»، «دونده» یا «باشو غریبهای کوچک»، بسیاری از منتقدان از این فیلمها بهعنوان بهترین آثار تاریخ سینمای کودک در ایران یاد میکنند، اما به مرور سینمای کودک تعاریف متعددی پیدا کرد و شاید درحالحاضر بهسختی میشود از حیات سینمای کودک صحبت کرد. فکر میکنید به چه دلیل در این سالها تعریف سینمای کودک دچار تغییر شد؟
صحبت از سینمای کودک خیلی نیازمند تخصص نیست و نیاز نیست حتما مدارجی طی شود تا فردی در زمینه سینمای کودک صاحب تخصص شود، ساخت فیلم برای کودکان یا فهمیدن حالوهوای سینمای کودکانه نیاز به تجربه دارد. شرایط ساخت فیلم کودک مثل ساخت فیلم برای بزرگسال است، اما طبعا وقتی با بچهها کار میکنیم باید بسیاری از چیزها را با شرایط آنها وفق دهیم. ساخت فیلم کودک نیز شرایط خاص خودش را طلب میکند. بسیاری از کارگردانهای سینما تلاش کردند در زمینه سینمای کودک کارهایی انجام دهند. درباره این سؤال که به چه دلیل بسیاری از منتقدان ما هنوز هم فیلمهای مطرح سالیان گذشته سینمای ایران را که مرتبط با کودکان بوده بهترین فیلم در این حوزه میدانند، باید بگویم که با نگاهی به سالهای اخیر و فیلمهایی که برای کودک و نوجوان ساخته شده است میتوان پاسخ این پرسش را گرفت، اینکه حقیقتا چه فیلمهایی برای کودک ساخته شده که به وجوه انسانی بپردازد و کودک را بهعنوان مخاطب اصلی در نظر بگیرد؟ آنقدر تعداد این فیلمها انگشتشمار است که منتقدان نیز بهناچار به سراغ فیلمهایی میروند که هم بهلحاظ کمّی و هم کیفی در سینمای ما میتواند در حیطه کار کودک دستهبندی شود و منتقد نیز حق دارد نگاه مثبتی به این حوزه نداشته باشد و باز به گذشتهها رجوع کند. باید نگاه منتقدان را پذیرا باشیم و انتظار نداشته باشیم به سینمای کودکی که در سالهای اخیر به این عنوان فعالیت کرده است نگاه مثبتی داشته باشد. بارها درباره این موضوع در تمام دنیا صحبت شده که بهتر است فیلم برای کودکان یا درباره کودکان ساخته شود؟ که به نظر من دو مقوله جدا از یکدیگر است، اما در جایی این مرزبندیها بههم میریزد و سینمایی که تصور میکنیم مخصوص کودکان است، مخاطب بزرگسال را نیز درگیر میکند.
تعریف سینمای کودک از نگاه شما چیست؟
سینمای کودک میتواند عرصهای باشد که بسیاری از مسائل آموزشی و تربیتی در آن مطرح شود و کودک در آن نقش اصلی را ایفا کند.
بسیاری جذابنبودن سینمای کودک در سالهای اخیر را دلیل ضعف این سینما عنوان میکنند و برخی دیگر هم حمایتنکردن مدیران فرهنگی را مشکل اصلی سینمای کودک میدانند، نظر شما چیست؟
سینمای کودک در این سالها دچار ضعف شده است، بخش خصوصی عملا رویکرد مناسبی به این حوزه ندارد و میتوان به آنها حق داد، چراکه باید به فکر بازگشت سرمایهاش باشد و بتواند سود لازم را از اکران فیلمش ببرد. درصورتیکه عملا خلاف این موضوع اتفاق میافتد، طبعا در این شرایط سینمادارها نیز حاضر به چنین ریسکی نیستند که سالنهایشان در زمان اکران فیلم با حداقل جمعیت روبهرو شود و زمانی که بخش دولتی نیز حمایتش را از این حوزه کمرنگتر میکند، خودبهخود همهچیز دست به دست هم میدهد تا این حوزه به فراموشی سپرده شود. تمام این شرایط در سینمای ایران باعث شد تا نتوانیم خوراک خوبی برای مخاطب بیشمار سینمای کودک فراهم کرده آنطور که باید و شاید در این مسیر پیشرفت کنیم و چهبسا در محاق فراموشی بهسر میبریم.
آمارهای متفاوتی از ساخت فیلم کودک در سالهای اخیر شنیده میشود و ظاهرا تعداد زیادی از فیلمهای کودک از سوی فارابی تولید شده که تعداد اندکی از آنها به اکران رسیدهاند، از این آمارها خبر دارید؟
اطلاعی ندارم، بههرحال شورایی در فارابی وجود دارد که فیلمنامههایی تصویب میکند و برنامهریزیهایی برای ساخت فیلم دارد.
به نظر شما آیا انگیزهای برای نسل جوان فیلمساز ما برای ورود به این حوزه وجود دارد؟
اگر بخواهیم به گذشته رجوع و این دو دوره را با هم مقایسه کنیم، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پایهگذار ساخت فیلمهای کودک بود و کانون بهمنظور فعالیت برای کودکان در همه حوزهها به وجود آمد و این تلاش در این سالها ادامه داشته است، اما باید پذیرفت که کانون، سرمایه اندکی برای تولید در اختیار دارد. در گذشته کارگردانهایی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت میکردند که به معنی واقعی تشنه کار برای کودکان بودند و بسیاری از این فیلمها آنقدر درخشان بودند که در بسیاری از جشنوارههای جهانی مورد توجه قرار گرفتند، فارغ از اینکه برای کودکان یا درباره کودکان ساخته شدهاند. بیراه نیست اگر بگویم سینمای ایران به واسطه همین فیلمها در دنیا شناخته شد، هنوز هم فیلمسازان جوان و مستعدی آماده ورود به این عرصه هستند و میتوانند فیلمهای خوبی در این زمینه تولید کنند؛ اما دراینمیان باید از آنها حمایت شود. بخش دولتی یا هر مرجع دیگری که صلاحیت سرمایهگذاری در این بخش را دارد، نیاز است تا اقدامی انجام دهد. اگر قرار است به کودکان آموزشهایی داده شود، ابزار سینما بسیار قدرتمند عمل میکند و میتوان مخاطب را با سینمای کودک آشتی داد. در سالهای اخیر تحول بسیاری در حوزه تکنولوژی داشتهایم و متریال بیشتری نسبت به گذشته در دسترس است و باید تواناییمان را در این حوزه محک بزنیم که با پیشرفت تکنولوژی چطور میتوان حرف تازهای در سینمای کودک داشت.
قصد ندارید کار تازهای در حوزه سینمای کودک بسازید؟
سینمای کودک نیز مثل سینمای بزرگسال نیازمند گذراندن مراحلی برای رسیدن به ساخت فیلم است. موضوع سرمایهگذاری در سینمای ایران اتفاقی است که بسیار گسترده و پیچیده است. گاهی با سرمایهگذاری در یک فیلم آنقدر سود بالایی نصیب تهیهکننده یا سرمایهگذار میشود که بهسرعت فیلم بعدی را میسازد و گاهی میبینیم فیلمهای درخور توجهی مثلا در سینمایی مثل هنر و تجربه ساخته و اکران میشود که توجه چندانی به آن نمیشود که باید شرایط برای ساخت فیلم فراهم شود.
شما فیلمهای بسیاری در حوزه کودک ساختهاید که جزء فیلمهای موفق این حوزه است. بعد از گذشت این سالها به نظر شما خواسته کودک از فیلمی که برای او ساخته میشود، چیست؟
نمیتوان به سینمای کودک فقط به صرف سرگرمی و شادی بچهها نگاه کرد و نگاه آموزشی در فیلمها از نکاتی است که به نظر من باید رعایت شود. این مسئولیت بزرگ به عهده شورایی است که درباره فیلمنامههای کودک تصمیم میگیرد و باید این نکات را در ساخت آثار سینمای کودک لحاظ کند.
اما برایند آنچه در این شورا تصویب شده است، ظاهرا تا به اینجا خیلی موفق نبوده... .
بههرحال باید زمانی سپری شود و فیلمهایی ساخته شود که نشان بدهد دستاوردهای این شورا چه بوده. برایند چند فیلم نشان میدهد حضورش تا چه حد در جریان سینمای کودک تأثیرگذار بوده است.