عصرایران؛ مجله تصویری
سلاح- MK IV (A22) یا چرچیل، یکی از تانک
های سنگین بریتانیایی است که در جنگ جهانی دوم به صورت گسترده مورد استفاده قرار
گرفت و بیشتر به خاطر سیستم زرهی منحصر به فرد، شاسی طولی بلند، توانایی کافی برای
صعود به دامنه های شیب دار و همچنین به عنوان مبنایی برای ساخت بسیاری از وسیله
های نقلیه نظامی مشهور شده است.
تانک چرچیل یکی از سنگین ترین تانک های متفقین
در دوران جنگ بود. ایده اصلی تولید تانک بر این فرضیه استوار بود که ممکن است جنگ
در منطقه اروپا تحت شرایطی مشابه با جنگ جهانی اول پیش رود و بر قابلیت عبور تانک
از مسیر های ناهموار تحت وضعیت بحرانی تاکید زیادی شد. بدین ترتیب تانک چرچیل به
منظور دفاع از انگلستان در برابر تهاجم احتمالی آلمان وارد خط تولید خود شد. با
این حال نواقصی در نسخه های اولیه وجود داشت که پیش از استفاده گسترده از چرچیل،
نیازمند اصلاح و تغییرات لازم بود. پس از تولید نمونه های مختلف از این تانک، در
نهایت نسخه ای مجهز تر و در عین حال با کیفیت تر تحت عنوانMark VII وارد سرویس نظامی شد.
چرچیل تاکنون به نیرو های بریتانیایی و همچنین نیرو های
مشترک المنافع در شمال آفریقا، ایتالیا و شمال غرب اروپا خدمت رسانی کرده است.
علاوه بر این، درصد کمی از این تانک ها نیز به منظور تامین نظامی اتحاد جماهیر
شوروی و جبهه شرقی در نظر گرفته شد.
««برای مشاهده تصاویر در اندازه بزرگ روی آنها کلیک کنید»»
نام
تانک چرچیل برای ادای احترام به وینستون چرچیل؛ نخست وزیر
بریتانیا بدین صورت نام گذاری شد چرا که وی یکی از بنیان گذاران اصلی توسعه طرح
این تانک به شمار می رود. این نام عرف معمول انتخاب عناوین برای تانک های نظامی که
از جانب ارتش صورت می گرفت را بر هم زده بود.
تاریخچه
پیش از شروع جنگ جهانی دوم، A20 به عنوان جایگزینی مناسب برای تانک
های پیاده نظام ماتیلدا II و
ولنتاین پیشنهاد شد. در این مرحله به تانکی نیاز بود که بتواند در مسیر های
ناهموار به راحتی حرکت کرده و خطوط دفاعی ثابت دشمن را مورد هدف قرار دهد. در
نتیجه لزومی به برخورداری از سرعت بالا و یا تسلیحات قوی احساس نمی شد. در ادامه
نسل جدید تری از این دست تانک ها با تغییراتی مهم وارد میدان رقابت با نمونه های
قبلی شدند که A22
نام داشتند. به دنبال چنین طرح هایی، نخستین نسخه از تانک های چرچیل در ماه ژوئن
سال 1941 وارد خط تولید خود شد. اما همان طور که پیش تر نیز اشاره شد، به علت
تولید شتاب زده این تانک، چرچیل با نقص های مکانیکی متعددی همراه بود. یکی از مهم
ترین این نواقص به موتور تانک مربوط بود، نه تنها از نظر قدرت ضعیف بود بلکه
دسترسی به آن برای تعمیرات و سرویس های لازم نیز بسیار دشوار انجام می گرفت. نقص
پر اهمیت دیگر تسلیحات کم توان چرچیل محسوب می شد در حالی که نیاز به سلاح های قوی
در طراحی تانک به شدت به وضوح آشکار بود. مجموع این کاستی ها سبب شد تا تولید به
سمت محصولات کارا تری نظیر Mark
III و Mark IV
پیش روی کند.
Mk VII نیز نمونه ارتقا یافته دیگری از
چرچیل بود که برای اولین بار در سال 1944 در نبرد نرماندی (یکی از نبرد های جنگ
جهانی دوم) به خدمت گرفته شد. این تانک از همان سیستم زرهی سنگین تانک چرچیل
برخوردار بود اما توپ 75 میلی متری بریتانیایی و شاسی گسترده تر نسبت به نمونه
مادر در این وسیله نظامی دیده می شد. این تانک در سال 1945 با نام A42 طراحی مجدد و معرفی شد.
طراحی
ارزشمند ترین نکته در مورد تانک چرچیل، سیستم زرهی آن بوده
است چرا که عاملی اساسی پیروزی در میدان نبرد به شمار می رود. حداقل ضخامت این
سیستم زرهی 16 میلی متر و حداکثر ضخامت آن 102 میلی متر بود. اما Mk VII گستره ای از 25 میلی متر الی 152
میلی متر را شامل می شود.
از آن جایی که موتور های چرچیل هرگز تقویت نمی شدند، عملکرد
تانک با افزایش تسلیحات و یا وزن سیستم زرهی به طور قابل ملاحظه ای رو به افول
گذاشته بود. برای مثال Mk I؛
39،120 کیلوگرم، Mk III؛
39،630 کیلوگرم و Mk VII؛
40،640 کیلوگرم وزن داشتند. در نتیجه این امر منجر به کاهش سرعت تانک از حداکثر 26
کیلومتر در ساعت به 20.5 کیلومتر در ساعت می شود. موتور ها همچنین از مشکلات
مکانیکی متعددی رنج می بردند.
موضوع دیگری که در طراحی تانک های چرچیل به چشم می خورد،
برجک نسبتا کوچک آن است که قابلیت استفاده از تسلیحات قدرتمند را با محدودیت رو به
رو می سازد. چرچیل در طول مدت تولید خود با تغییرات و اصلاحات زیادی همراه بود.
برای مثال وزن سیستم زرهی به کار رفته در تانک Mk VII تعدیل شده بود اما ضعف موجود در قدرت
آتش تانک هیچ گاه به طور کامل برطرف نشد.
با وجود همه نواقص مذکور، عملا قابلیتی که چرچیل در عبور از
موانع ناهموار و سخت زمین داشت اکثر تانک های دیگر در اختیار نداشتند. این ویژگی
بسیار مفید بود خصوصا در طول جنگ نرماندی.
انواع
Churchill I: مجهز به توپ 40 میلی متری در برجک و همچنین مسلسل Besa. این تانک به خاطر عملکرد مکانیکی
غیر قابل اطمینان خود مشهور بود! 303 عدد از این تانک تولید شد.
Churchill Mk II: این تانک تحت عنوان Churchill Ia نیز شناخته می شود. مسلسل تانک به منظور کاهش هزینه ها
و همچنین عملکرد بهتر تعویض شده است. 1،127 عدد از این تانک ساخته شد.
Churchill Mk IICS: Churchill II نیز نامیده می شود اما تاکنون در
میدان جنگ حضور نیافته است و در تعداد محدود تولید شد.
Churchill Mk III: از نظر تسلیحات این نمونه مجهز ترین تانک در این خانواده
محسوب می شود. 675 عدد Mk III تولید شده است.
Churchill Mk IV: این نسخه بیشترین تولید در خانواده چرچیل را به نام خود ثبت
کرده است (1،622 عدد). تسلیحات تانک به روز رسانی شده است برای مثال شاهد توپ 75
میلی متری آمریکایی و همچنین توپ 75 میلی متری بریتانیایی هستیم.
Churchill Mk V: این چرچیل مجهز به howitzer 95 میلی متری است و در مجموع 241 دستگاه از آن تولید شده است.
Churchill Mk VI: در این نمونه تغییراتی جزئی صورت گرفته است و 200 عدد از آن
تاکنون تولید شده است.
Churchill Mk VII (A22F): دومین نمونه که حاصل اصلاحات مهم در نسخه های قدیمی است.
1،600 عدد از این تانک تولید شده است. اغلب تحت عنوان چرچیل سنگین نیز یاد می شود.
Churchill Mk VIII: از این نسخه نیز 1،600 واحد تولید شد که سلاح اصلی آن با howitzer95 میلی متری جایگزین شده است.
مشخصات تانک چرچیل (Mk IV)
- سال
تولید: 1941 الی 1945
- محل تولید: انگلستان
- تعداد تولید شده: 7،368
- وزن:
-
طول: 7.44 متر
- پهنا: 3.25 متر
- ارتفاع: 2.49 متر
- خدمه: 5
- تسلیحات اصلی:
-
تسلیحات ثانویه: دو مسلسل 7.92 میلی متری Besa و howitzer 3
اینچی (Mark I)
- موتور: Bedford
12 سیلندری با قدرت 350 اسب بخار
- نسبت نیرو به وزن: 9.1 اسب بخار
- برد عملیاتی: 90 کیلومتر
- سرعت: 24 کیلومتر بر ساعت