۰۴ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۴ دی ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۶۲۷۱۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۰ - ۰۶-۰۷-۱۳۹۶
کد ۵۶۲۷۱۱
انتشار: ۱۰:۴۰ - ۰۶-۰۷-۱۳۹۶

درهای تفکر را باز کنیم!

باید برای رهایی از «دگماتیسم کسب‌شده»، «تفکر باز» را در خودمان گسترش و بهبود دهیم.
روزنامه شرق نوشت: می‌گویند «بیل گیتس»، سالی دو بار برای یک هفته تمام، به جایی دور از دفتر کارش می‌رود و تنها به مطالعه مطالب گوناگون پرداخته و به ایده‌های جدید و آینده‌اش فکر می‌کند. او نام آن دو هفته را، «هفته تفکر» گذاشته است. چرا؟ محققان می‌گویند وقتی که انسان فکر می‌کند در حوزه‌ای تخصص زیادی دارد، فکرش بسته می‌شود و منجر به اثری می‌شود که نامش را «دگماتیسم کسب‌شده» (Earned Dogmatism) یا به‌تعبیری خشک‌اندیشی نهاده‌اند.

هرچقدر بیشتر خود را محدود به حوزه خاصی کنیم، هرچقدر بیشتر احساس داشتن علم، دانش و مهارت داشته باشیم، خطر ابتلا به این اثر بیشتر می‌شود. شاید «بیل گیتس» هم، هفته تفکر را به‌عنوان راهکاری برای رهایی از این اثر یافته است. وقتی در این مورد بیشتر بررسی کنیم، واژه دیگری را می‌یابیم به نام «تفکر باز» (Open Thinking) که در مقابل «تفکر بسته» (Closed Thinking) مطرح می‌شود. «تفکر باز» که در کنار نوآوری باز نیز مطرح می‌شود، به این مفهوم است که ما محدودیتی برای ورود تفکرات، ایده‌ها و راه‌حل‌های جدید قائل نباشیم؛ ایده‌هایی که ممکن است از بیرون یا درون خود، سازمان یا جامعه و محیط اطرافمان بجوشد.

در «تفکر باز»، از شنیدن هرگونه ایده جدید و متفاوت، فارغ از منبع ایده استقبال می‌شود. آنچه اهمیت دارد، کاربردی‌بودن آن ایده برای اهداف ماست. شاید فکر کنیم این مسئله مبتلا به ما نیست یا چه ارتباطی به ما دارد؟ اما واقعیت آن است که هیچ‌کداممان از اثر «دگماتیسم کسب‌شده» در امان نیستیم. اتفاقا هرچقدر میزان تحصیلات، آموزش‌های تخصصی، تجربه، حیطه مسئولیت و سنمان بیشتر می‌شود، خطر ابتلا به این پدیده بیشتر می‌شود. در حوزه فردی و روابط خانوادگی، والدین و فرزندانی را تصور کنیم که معتقدند یکدیگر را درک نمی‌کنند، حرف هم را نمی‌فهمند، سلایق و باورهای کاملا متضادی دارند یا در حوزه رشد فردی، تصور کنیم هرچه تصمیم می‌گیریم یا انجام می‌دهیم و راهی که می‌رویم، بهترین است و خود به‌خاطر تحصیلات، تجربه یا سوابقمان بهتر از هر فرد دیگری بر آن واقفیم یا در حوزه کسب‌وکار، مدیران و کارمندانی را در نظر بگیریم که معتقدند حرف یکدیگر را نمی‌فهمند و برای مثال جریان اطلاعات یک‌سویه است و این می‌شود که ساعت‌ها و روزهای زندگی‌مان در «تفکر بسته»، سپری می‌شود!

پس باید برای رهایی از «دگماتیسم کسب‌شده»، «تفکر باز» را در خودمان گسترش و بهبود دهیم، اما چه می‌توان کرد تا این مهارت در ما تقویت شود؟ نشریه معتبر فوربس اخیرا مطلبی در این ارتباط منتشر کرده است و در آن چند پیشنهاد برای بهبود این مهارت مطرح می‌کند. یک، هرچقدر فرهنگ همکاری را در ارتباطاتمان گسترش دهیم، احتمال وقوع «تفکر باز» بیشتر می‌شود. سعی کنیم فعالیت‌های مشترک را برای مثال در خانواده تعریف کنیم؛ مثلا برنامه‌ریزی یک سفر متفاوت و کم‌هزینه! یا تغییر دکوراسیون یا رنگ یک قسمت خانه! دو، هرچقدر بیشتر حواسمان به گذران ساعت‌ها و روزهایمان باشد، احتمال داشتن ساعت‌های «تفکر باز» بیشتر می‌شود؛ مثلا در ساعت‌های هفتگی‌مان حتما زمان‌هایی هرچند کوتاه را به مطالعه مطالبی بی‌ارتباط با حوزه فعالیت معمولمان اختصاص دهیم و سوم، هرچقدر دورهمی‌ها یا جلسات غیررسمی و گپ‌وگفت داشته باشیم، ظرفیت «تفکر باز» در ما تقویت می‌شود؛ برای مثال در موضوع کاری و کسب‌وکار، با همکاران، جلسات هفتگی یا دوهفتگی کوتاه، اما غیرکاری داشته باشیم. تفکر باز، خیلی از مشکلات کوچک و بزرگ، اختلاف‌سلیقه‌ها و اختلاف‌نظرهای این روزهای ما را حل خواهد کرد! امتحان کنیم!
برچسب ها: تفکر
ارسال به دوستان