روزنامه جوان نوشت: طبق یک برآورد چرخش مالی صنعت سینما و تلویزیون تا پایان سال 2017 به 100 میلیارد دلار خواهد رسید؛ صنعتی که چندین دولت تلاش میکنند از آن برای بالابردن درآمد ملیشان استفاده کنند، از ایالاتمتحده گرفته تا همسایه دیوار به دیوار ما ترکیه که مانور زیادی روی عنوان دومین صادرکننده سریال در جهان بعد از امریکا دارد.
فعالان صنعت سريالسازي تركيه ميگويند تا پايان سال جاري ميلادي فروش سريالهاي ساخت اين كشور به رقم 350 ميليون دلار خواهد رسيد.
سريال فروشي در حد فرشفروشي
براي درك اهميت اين رقم كافي است آن را با حجم صادرات 359 ميليون دلاري فرش دستباف به عنوان يكي از محصولات استراتژيك صادراتي كشورمان مقايسه كنيم تا متوجه شويم تركيه چه درآمد خوبي را براي خود دست و پا كرده است. ماجرا وقتي جذابتر ميشود كه بدانيم حجم صادرات سريالهاي تركيه در سال 2008 حدود 10 ميليون دلار و چهار سال قبلتر يعني 2004 فقط 10 هزار دلار بوده است، اما هنوز شگفتيها ادامه دارد، وقتي بدانيم كشور تركيه كه از منابع نفت و گاز تقريباً بيبهره است، در حال برنامهريزي براي رسيدن به افق صادراتي 2 ميليارد دلار سريال در سال 2035 است.
محمد بيوك آكشي، رئيس مجمع صادركنندگان ميگويد: صنعت سينما و تلويزيون براي تركيه اهميت حياتي دارد كه به وسيله آن قدرت فرهنگي بر همسايگان خود تأثير ميگذارد!
آنچه بيوك آكشي ميگويد را ميتوان در سريالهاي تركيه كه از شبكههاي صداوسيما پخش ميشود يا سريالهايي كه از طريق شبكههاي ماهوارهاي فارسي زبان پخش ميشود، مشاهده كرد.
چگونه تركيه قدرتمند شد؟
در گزارشي با عنوان چگونه تركيه به يك مركز قدرتمند تلويزيوني اروپا تبديل شده است، به سرمايهگذاري سنگين تركها در ساخت سريال اشاره ميكند؛ رقم 800 هزار دلاري براي ساخت هر فصل از سريالها با ستارگاني كه دستمزدهاي شش رقمي دريافت ميكنند. اسكرين ديلي به بازاريابي تركيه در سراسر اروپاي شرقي، خاورميانه و شمال آفريقا اشاره ميكند. شركتهاي سريالساز تركيه توانستهاند بازار خود را در امريكاي جنوبي نيز گسترش دهند، به نحوي كه سال گذشته براي اولينبار كشور شيلي به جمع مشتريان سريالهاي ساخت تركيه پيوست.
مكزيك، هند، پاكستان و چين نیز از ديگر مشتريان سريالهاي ساخت تركيه هستند. سحر باقري، رئيس بخش تحقيقات جهاني و محتواي استراتژيك «يورو ديتا تي وي» ميگويد: تركيه در گذشته تنها به كشورهاي بالتيك صادرات داشت، اما امريكا و اروپا كشف كردند تركيه ميتواند يك نيروي اسرارآميز باشد؛ همان چيزي كه تركها تلاش كردهاند بر سر زبانها بيندازد و آن شعار«تركيه: كشف استعداد بالقوه» است. تركيه كشوري است كه هر سال بازار فروش سريالهايش را گستردهتر و تلاش میکند صنعت سريالسازياش را از چالشهاي سياسي داخلي به دور نگه دارد.
محمود اوزدن تهيهكننده سريال در تركيه ميگويد: رجب طيب اردوغان، رئيسجمهور تركيه به سريالهاي تركيه علاقه زيادي دارد و از پخش آنها در داخل كشور استقبال ميكند. علاقهمندي رئيسجمهور به ما اميد و الهام ميدهد. اين تهيهكننده همچنين خواستار حمايت بيشتر وزارتخانههاي فرهنگ، اقتصاد و گردشگري از سريالسازهاي تركيه شده است.
در كنار دورشدن از سياست و درخواست كمك براي توليد بيشتر، صنعت سريالسازي تركيه خود را به سمت تلويزيونهاي تعاملي پيش برده و به جاي آنكه درگير سياستهاي دولت باشد، به طور مستقيم با تلويزيونهاي ديجيتالي، بازار بزرگتري را ترسيم كردهاست. شبكه puhu سريال تركيهای را براي مخاطبانش پخش ميكند كه روزانه 3 ميليون بازديدكننده دارد و طبق پيشبيني مدير اين شبكه تا پايان ماه ژوئن اين رقم به 70 ميليون نفر رسيده است.
روزنامه يني شفق چاپ تركيه مينويسد: براي شروع هر شوي تلويزيوني حدود 400 هزار لير تركيه لازم است، (رقمي ارزانقيمت حدود 400 ميليون تومان) و هر ساله در تركيه حدود 100 نمايش تلويزيوني در اين كشور ساخته ميشود. اين روزنامه ميافزايد: تركيه با استفاده از سريالهايي مانند«Dirillis:Ertugul» كه درباره طغرل پدر عثمان بنيانگذار امپراتوري عثماني است، توانسته تاريخ باورهاي فرهنگي خود را در سراسر جهان گسترش دهد.
سهم ما فقط يك نگاه
تركيه براي رسيدن به نقطه اوج سريالسازي تنها امريكا را پيشرو دارد، يعني صنعت هاليوود كه با بازار گسترده فروش فيلم و سريال امپراتوري رسانهاي را تشكيل داده است. با آنكه هنوز شبكههاي ريشهداري مانند BBC توانستهاند با تنوع محصولات توليدي بازار خود را در حوزه توليدات تلويزيوني حفظ كنند، كمكم اروپاي متحد دارد به قدرت درامسازي و قصهگويي عثمانيها باور ميكند و به آنها سهمي از تلويزيون خود ميدهد. در عوض موفقيت تركها، ما چقدر براي رسيدن به سهمي از بازار گسترده فروش سريال در جهان تلاش كردهايم؟
هومن كبيري تهيهكننده و مدير توليد آثاري چون «شاهگوش» و «عاشقانه» به «جوان» ميگويد: «مهمترين مشكل ما اين است كه در ساخت سريال نگاهمان به بازارهاي جهاني نيست و صرفاً به فكر مصرفكننده داخلي هستيم. ما فكر نميكنيم چه چيزي بايد بسازيم كه در خارج از كشور نيز مخاطب داشته باشد.»
اين نگاه در بخش توليد سريال براي شبكه نمايش خانگي كه اقتصاد آن به خريد مخاطبان بستگي دارد، وجود دارد و قضيه وقتي ناگوارتر ميشود كه ما سراغ سريالسازي در تلويزيون ميرويم؛ جايي كه حتي سريالساز، مجموعهاي را كه در دست توليد دارد، بدون توجه به ميزان مخاطب و بيننده ميسازد و از آنجا كه اغلب نتايج نظرسنجيهاي صداوسيما درباره مخاطبان برنامههاي نمايشي علني نميشود، هيچ آمار دقيقي از موفقيت اين مجموعهها در جذب مخاطب وجود ندارد، ولي فضاي كلي رسانهها نسبت به موفقيت مجموعههاي تلويزيوني ساختهشده در تلويزيون، كمتر روي مثبت به خود ديده است؛ سريالهايي كه حتي نميتوانند مخاطب تلويزيون را كه در ظاهر به رايگان تلويزيون نگاه ميكند، اغنا كنند، چطور ميتوانند به بازار رقابتي فروش فيلم و سريال فكر كنند؟! اگرچه بعضاً ديده شده آثاري مانند «يوسف پيامبر» از شبكههاي تلويزيوني كشورهاي متعدد از آسياي مركزي تا امريكاي جنوبي پخش شدهاست، ولي هيچگاه در فروش سريال نتوانستهايم به حدي برسيم كه توانايي رقابت در بازار آزاد را داشته باشيم.