بیش از یک سال است که از تاسیس خط اتوبوس BRT تهرانپارس- آزادی می گذرد. ایستگاه های شیشه ای تعبیه شده در این خط و نیز نصب دوربین های مداربسته بر روی آن و نصب پایه های دستگاه کارتخوان بر روی آن در ابتدای طرح نوید یک طرح و سیستم حساب شده و سیستماتیک را می داد.
این در حالی است که برخی از شهروندان مسوول به هنگام ورود به ایستگاه های این خط بلیط خود را در محل هایی که بدین منظور تعبیه شده است می اندازند، اما متاسفانه برخی دیگر از شهروندان غیرمسوول خود را مقید به انجام این کار نمی دانند.
علاوه بر اینکه این عمل یک نوع بی عدالتی به حساب می آید، باید این سوال را نیز مطرح کرد که اگر در یکسال گذشته سیستمی مناسب برای دریافت بلیط از شهروندان استفاده کننده از این خطوط تعبیه می شد، شرکت واحد تاکنون چقدر می توانست درآمد کسب کند؟ این در حالی است که رانندگان زحمت کش این سازمان با کمترین میزان حقوق روزانه بیش از 12 ساعت در سرما و گرما مشغول ارائه خدمت به شهروندان بوده و عموما از میزان حقوق دریافتی خود گلایه مند هستند. حال سوال دیگر این است که اگر در یک سال گذشته سیستمی مناسب برای دریافت بلیط تعبیه می شد تا چه میزان می شد از این راه درآمد کسب کرد و آن را صرف حقوق و مزایای رانندگان زحمت کش شرکت اتوبوسرانی کرد؟ پرواضح است که شهروندانی که از ارائه بلیط استنکاف کرده اند نیز باید بدانند که این کار آنها هم به لحاظ شرعی و هم به لحاظ اخلاقی و قانونی پسندیده نیست و پر واضح تر اینکه ارائه بلیط 20 تومانی از سوی شهروندان- حتی از سوی فقیرترین اقشار تهرانی- کاملا میسور است.
و در پایان اینکه عدم ارائه بلیط از سوی شهروندانی که از این خطوط استفاده می کنند (اگر روزی 2 بار برای هر شهروند محاسبه کنیم) ماهانه رقمی معادل 1200 تومان می شود که به هیچ وجه رقمی قابل اعتنا و موثر در کیفیت و کمیت زندگی این شهروندان نیست اما اگر این مبالغ هزارتومانی در یک ضریب ده ها هزار نفری و در یک دوره زمانی یکساله محاسبه شود، رقمی بالغ برصدها میلیون تومان می شود.
به عنوان مثال اگر فرض شود روزانه 50 هزار نفر از شهروندانی که از این خطوط استفاده می کنند بلیط ارائه نمی کنند، روزانه یک میلیون تومان می شود و سالانه 365 میلیون تومان. این رقم می تواند بخشی از هزینه های شرکت واحد را پوشش دهد اما پخش این رقم در بین 50 هزار نفر شهروندی که متاسفانه تعهد اجتماعی ندارند علاوه بر اینکه یک نوع بی عدالتی در حق شهروندان مسوول و نوعی قانون شکنی و هنجار شکنی آشکار اجتماعی و سوبسیدی مجانی به غیر مسئول ترین شهروندان تهرانی است، تلف کردن صدها میلیون پولی است که در صورت جمع شدن می تواند لااقل گرهی ناچیز از مشکلات عدیده شرکت واحد اتوبوسرانی را حل کند.