«ماریو بارگاس یوسا» از آن نویسندگانی است که بعد از بردن جایزه نوبل، تلاش کرده تا ثابت کند هنوز حرفی برای گفتن دارد که هنوز زنده است.
به گزارش ایسنا، «استریتس تایمز» نوشت: «ماریو بارگاس یوسا» نویسنده و روزنامهنگار سرشناس پرویی است که در سال ۲۰۱۰ به عنوان برنده نوبل ادبیات معرفی شد. او طی سالهای پس از بردن جایزه نوبل که آن را «رضایت بزرگ» میخواند، بیشتر تلاش کرده ثابت کند که هنوز نمرده است.
«یوسا»ی ۸۱ ساله در جدیدترین مصاحبه تلفنی خود بیان کرد: در برابر کسب جایزه نوبل ادبیات، نوعی تعصب وجود دارد. تو بعد از آن یک نویسنده تمامشده محسوب میشوی. به نقطهای رسیدهای که پس از آن دیگر چیزی نیست. من این جایزه را سال ۲۰۱۰ دریافت کردم و از آن زمان دارم تلاش میکنم ثابت کنم که هنوز زندهام.
نویسنده «سور بز» که آخرین مهره باقیمانده از نسل شکوفایی ادبیات آمریکای لاتین به حساب میآید، با نویسندههای بزرگی چون «خولیو کورتاسار»، «کارلوس فوئنتس» و «گابریل گارسیا مارکز» همدوره بوده است.
او درباره آن نسل میگوید: دوران شکوفایی یا «The Boom» نشان داد که آمریکای لاتین تنها قاره جنگهای داخلی، انقلاب و قاچاق مواد مخدر نیست، بلکه توانایی تولید آثار خلاقانه و تجربی در حوزه ادبیات و هنر را هم دارد.
با مرگ «گابریل گارسیا مارکز» ـ نویسنده کلمبیایی رمانهای «عشق سالهای وبا» و «صد سال تنهایی» ـ در سال ۲۰۱۴، «یوسا» تنها نماینده نسل طلایی ادبیات آمریکای لاتین نام گرفت. او درباره این موضوع میگوید: آخرین نفر بودن، غمانگیز است. اما آنچه اهمیت دارد این است که آثار آنها هنوز اینجاست و زیاد هم خوانده میشود، نه تنها به زبان اسپانیایی، بلکه از طریق ترجمه به زبانهای مختلف.
او ادامه میدهد: «بوم» بازی را به نفع نویسندگان منطقه تغییر داد. وقتی جوان بودم هرگز فکر نمیکردم بتوانم تمام زندگیام روی نویسندگی تمرکز کنم. این فکر برای یک جوان اهل آمریکای لاتین دور از ذهن به نظر میرسید. امروز نوشتن برای تعداد زیادی از زنان و مردان سخت است اما غیرممکن نیست، و این تغییری خیلی خیلی بزرگ است.
با این حال «یوسا» چندان هم در مورد وضعیت نویسندهها در جامعه امروز خوشبین نیست: به نظر من نویسندهها در روزگار ما قدرت چندانی ندارند. در گذشته فرق میکرد؛ نویسندگان افرادی محسوب میشدند که میشد ایدههایشان را در سیاست و فرهنگ به کار گرفت. اما در زمان ما، در دوران تمدن چشماندازها، این مساله کاملا تغییر پیدا کرد. انقلاب دیجیتالی باعث تسریع این روند شد.
نویسنده «گفتوگو در کاتدرال» در ادامه میگوید: تصاویر کم کم جایگزین ایدهها شدند. هنوز هم جمعیتی از خوانندهها هستند که به افکار علاقه دارند اما آنها در مقایسه با افرادی که از صفحههای نمایش برای کسب اطلاعات استفاده میکنند، اقلیتی محدود هستند. با این حال، این به معنای اهمیت نداشتن افکار نیست، و نویسندگان، روزنامهنگاران و افراد فرهنگی باید خیلی تلاش کنند تا نسبت به معضلات سیاسی و اجتماعی متعهد باشند، چرا که راه حل واقعی این مشکلات از فکرها میآید.
«ماریو بارگاس یوسا» متولد ۱۹۳۶، از مطرحترین چهرههای ادبیات آمریکای لاتین بهشمار میرود. او در پنج دهه گذشته،آثاری را مانند «سور بز»، «خانه سبز»، «گفتوگو در کاتدرال» و «شهر سگها» خلق کرده است. این نویسنده در عرصه سیاست و مقالهنویسی هم دست توانایی دارد و آثارش در روزنامههای معتبر اسپانیولیزبان به چاپ میرسد. شهرت «یوسا» با نخستین رمانش - «زندگی سگی» - آغاز شد.
این رماننویس پرویی هفتم اکتبر سال ۲۰۱۰ برنده جایزه نوبل ادبیات شد. حدود ۲۰ سال نام او جزو کاندیداهای این جایزه بود. «یوسا» در سال ۱۹۹۴ به عنوان عضو آکادمی اسپانیا برگزیده شد و در سالهای گذشته در بسیاری از دانشگاههای آمریکا، آمریکای جنوبی و اروپا تدریس کرده است. این نویسنده توانست در سال ۱۹۹۵ جایزه «سروانتس»، مهمترین جایزه ادبی نویسندگان اسپانیولیزبان را از آن خود کند و همچنین در سال ۱۹۹۶ برنده جایزه صلح آلمان شد.