این برای نخستین بار نیست که مردم سوئیس در یک رفراندوم سرنوشت موضوعی مهم را تعیین میکنند اما این بار موضوع بر سر یک انقلاب بود. یک انقلاب مالی! بر اساس آخرین شمارش آرا، طرح انقلاب مالی با شکست روبهرو شد.
به گزارش عصرایران به نقل از دویچه وله، روز یکشنبه ۱۰ ژوئن (۲۰ خرداد)، همهپرسی مهمی در سوئیس برگزار شد. کارشناسان و از جمله هانس فوگل، خبرنگار شبکه خبری "انتیوی" از آن بهمثابه یک انقلاب یاد کرده بودند. انقلابی که از نگاه رسانهها تا حدودی به دور مانده بود.
موضوع اصلی این رفراندوم، تصمیمگیری بر سر انحصار بانکها در پرداخت وام و اعتبار بود. طرحی رادیکال که نتوانست نظر اکثریت مردم این کشور را جلب کند. بر اساس آخرین شمارش موقت آرا، ۷۴ درصد مردم سوئیس به این طرح رای منفی دادند.
موضوع چه بود؟
موضوع بر سر وام و اعتبارهایی بود که مردم و شرکتها از بانکها دریافت میکنند. موضوعی ساده که شاید برای خیلیها پیش آمده باشد. مشتری به بانک مراجعه کرده و تقاضای وام میکند.
همهی تصمیم با بانک است. یک معیار برای پذیرش پرداخت وام وجود دارد و آن این است که آیا دریافت کننده در موقعیتی است که پول دریافتی را بازپرداخت کند. یک محاسبه صحیح به سود طرفین میانجامد و یک محاسبه خطا میتواند دستکم برای یکی از دو طرف فاجعه بار شود.
بحرانهای مالی
سال ۲۰۰۸ وامهای مسکن در آمریکا باعث بحرانی مالی شدند که ترکش آن تنها به آمریکا و سیستم مالی آن کشور محدود نماند.
بحران از آنجا آغاز شده بود که بانکها برای بالا بردن سود خود، بدون بررسی کافی موقعیت مالی فرد متقاضی، برای خرید خانه پول و وام در اختیار مردم قرار داده بودند.
صدها هزار نفر در آمریکا ظرف مدت کوتاهی صاحب خانه شدند. خانهای که قادر به پرداخت وام آن نبودند و همین موضوع باعث فروریختن "خانه کاغذی" شد که بانکها بر بستر اعطای وامهای ناصحیح بنا نهاده بودند.
فوگل در مقالهای که در این رابطه نوشته است، انگشت روی نکته مهمی میگذارد و آن اینکه وامها "پولهای خیالی" بیش نیستند. پولهایی که بانکها با یک کلیک تولید میکنند، بی آنکه وجود داشته باشند.
بانک با یک کلیک مثلا ۵۰۰ هزار یورو وام در اختیار کسی که مایل به خرید خانه است میگذارد و با یک کلیک دیگر همان مقدار پول را به دارایی فروشنده در همان بانک و یا بانک دیگر اضافه میکند.
مادام آنکه فروشنده و میلیونها فروشنده دیگر به طور همزمان قصد دسترسی به این پول را نداشته باشند، مشکلی پیش نمیآید. این پول به حیات خیالی خود ادامه میدهد. اما اگر بخش قابل ملاحظهای از صاحبان داراییها نزد بانکها تصمیم بگیرند، پول خیالی را به پول واقعی تبدیل کنند، بحران روی میدهد. مثل همان بحران سال ۲۰۰۸ آمریکا.
موضوع از این قرار است. بانکها در کشورهای عضو اتحادیه اروپا باید یک درصد از وامی را که پرداخت کردهاند، به عنوان تضمین در اختیار بانک مرکزی قرار دهند. رقم ناچیزی که میتواند زمینههای شکلگیری یک بحران مالی را در پی داشته باشد.
بنابراین بانکهای کشورهای عضو اتحادیه اروپا میتوانند ۱۰۰ برابر پول واقعی که نزد بانک مرکزی سپردهاند، وام در اختیار مردم قرار دهند. به این ترتیب، تنها یک درصد پولی که به شکل وام پرداخت شده، واقعا وجود دارد.
انقلاب مالی سوئیس
اکنون سوئیس به عنوان نخستین کشور در جهان این موضوع را به رای مردم گذاشته است. در این رفراندوم مردم باید بین پول خیالی و پول کامل و واقعی رای دهند.
به سخن دیگر، اگر رای مردم مثبت باشد و دولت سوئیس نیز چنین سیاستی را اجرایی کند، آنگاه بانکها میبایست ۱۰۰ درصد پولی را که وام دادهاند، در اختیار بانک مرکزی قرار دهند. به این ترتیب، مبلغ وام بدل به مبلغ واقعی میشود.
چنین امری میتوانست جلوی بحرانهای مالی را بگیرد و در عین حال میتوانست سیستم مالی جهان را به لرزه در آورد. مردم سوئیس به این طرح رادیکال، به این" اصلاح انقلابی" سیستم مالی و تغییر انحصار بانکها در اعطای اعتبار و وام رای منفی دادند.