عصر ایران- یاداشت میهمان -احمد فرهادي- كارشناس اقتصادي- حال بازار خودرو خوب نيست، وقتي كالايي بازار خوبي نداشته باشد؛ صنعتش هم وخيم است. اين روزها كارشناسان براي عبور از اين وضعيت نامناسب؛ نسخههاي مختلفي ميدهند. عدهاي طرفدار قيمت دستوري و عدهاي هم از تعيين نرخ شناور 5درصد زير قيمت بازار طرفداري ميكنند. اما منطقيترين وضعيت آن است كه منتظر هدايت «دستنامرئي» در اين بازار باشيم.
واژه «دست نامرئي» براي اولين بار در كتاب نظريه احساسات اخلاقي توسط اقتصاددان شهير اسكاتلندي، آدام اسميت استفاده شد. دست نامرئي ميگويد اگر هر مصرفكننده مجاز به انتخاب آزادانه آنچه كه ميخرد و هر توليد كننده مجاز به انتخاب آزادانه هر آنچه ميفروشد و چگونگي توليد آن باشد، بازار در توزيع محصول و قيمتي كه براي تمام افراد جامعه (و در نتيجه خود جامعه) سودآور باشد به تعادل خواهد رسيد؛ دليل آن اين است كه منافع شخصي، فعالين را به انجام رفتارهاي مفيد به طرز خوشاقبال گونهاي ثوق ميدهد.
روشهاي كارآمد توليد به تصويب رسيدهاند تا سود را به حداكثر برسانند. قيمتهاي پايين براي به حداكثر رساندن درآمد از طريق افزايش در سهم بازار و تضعيف رقبا شكل ميگيرند سرمايهگذاران در صنايعي كه خيلي ضروري به سرمايه نياز دارند سرمايهگذاري ميكنند تا بازگشت سرمايه خود را حداكثر كنند و سرمايه خود را از كارهايي كه كمترين ارزش را خلق ميكنند بيرون ميكشند.
تمامي اين تأثيرات به صورت پويا و خود به خود شكل ميگيرد. با اين تفسير بايد پرسيد آيا عبارت «دست نامرئي» ميتواند بازار خودرو را به آرامش برساند؟
پاسخ اين پرسش خير است. چرا كه اگر در يك بازار معمولي و بدون رفتارهاي انتظاري تورمي بوديم ممكن بود كه با تبعيت از اصول «دست نامرئي» بتوانيم اين بازار را به ثبات برسانيم اما اين روزها رفتارهاي شكل گرفته در بازار خودرو وضعيت ديگري دارند.
وقتي در جامعه به دليل افزايش يكباره قيمت دلار «تورم انتظاري» شكل ميگيرد و مردم انتظار دارند قيمت همه كالاها بويژه كالاهايي كه ويژگي سرمايهگذاري دارند پس از افزايش قيمت دلار، افزايش پيدا كند و به نوعي انتظار تورم در ذهن آنها شكل ميگيرد به سمت كالاهاي سرمايهاي همانند خودرو هجوم ميبرند تا بتوانند از اين افزايش قيمتها سودي نصيب خود كنند.
همين هجوم تقاضا به بازار خودرو با اين تصور عمومي كه قيمتها افزايش پيدا ميكند، سبب يك موج گسترده تقاضا شده است. از سوي ديگر در بخش عرضه نيز مشكلاتي وجود دارد كه باعث شكل گيري عرضه نامتناسب گرديده است.
در چنين حالتي قيمتها واقعا افزايش پيدا ميكند و مردم با افزايش قيمتها ميگويند: «ديديد ما درست گفتيم كه قيمت ها بالا مي رود» تجربه تاريخي هم بر اين تصور مهر تاييد زده و وقتي نقدينگي در جامعه زياد باشد، تقاضاي سرمايهگذاري بر روي كالاهايي كه امكان سرمايهگذاري دارند همانند طلا و مسكن و خودرو با شكلگيري اين تورم انتظاري بطور جدى بالا ميرود.
براي مهار چنين پديدهاي چيزي بهتر از آن نيست كه زمام امور را به «دستنامرئي» بدهيم، يكي از معضلات اقتصاد ايران عدم اعتماد دولتمردان كشور به بازار و مكانيزمهاي برآمده از بازار است كه به واسطه دست خود تنظيم بازار نرخ قيمتهاي عمومي را تعديل و بهرهوري كل اقتصاد به واسطه افزايش رقابت در بازارها، افزايش شفافيت در بازار ميان بنگاههاي بزرگ و كوچك اقتصادي را افزايش ميبخشد.
صنعت خودروي ايران فاصله معناداري با خودروسازي جهاني دارد؛ كاهش اين فاصله نيازمند سرمايهگذاري هنگفت در بخش تحقيقات و توسعه است. سرمايهگذاري به منابع مالي وابسته است, تازماني كه اين صنعت گرفتار چرخه «توليد زيان» باشد؛ قادر نخواهد بود در هيچ پروژهاي سرمايهگذاري كند؛ و عدم سرمايهگذاري يعني ايجاد فاصله بيشتر و بيشتر.