عصرایران؛ مصطفی داننده- نشستن کارگران شهرداری برازجان بوشهر روی زمین در حالی که مدیران دور میز نشسته بودند، حسابی سروصدا کرد. شهردار برازجان هم بعد از انتشار این تصاویر زننده گفت:« با توجه به اینکه در مراسم غافلگیرکننده امروز، بنده یک مهمان بودم، بابت اتفاق ناخواسته پیش آمده عذرخواهی میکنم. امروز کارمندان، کارگران و پاکبانان عزیز و زحمتکش شهرداری برازجان، میزبان این مراسم بوده و قطعا خود آنها شایسته تقدیر و تشکر بودند. من دست این عزیزان را میبوسم و هرگز و هرگز در ذهنم برای خودم جایگاهی بالاتر از این زحمتکشان متصور نبوده و نیستم.»
عذرخواهی آقای شهردار قابل تقدیر است اما چه خوب بود که ایشان همان لحظه از صندلی نرم خود بلند میشد و یا دستور میدادند تعدادی صندلی به مجموعه اضافه کنند.
جمعیت حاضر در سخنرانی رییس جمهور در کنگان استان بوشهر
گویی در ایران عادت شده است؛ آنهایی که نام مسؤول را یدک میکشند، باید همیشه جای خوب و راحت داشته باشند.
سخنرانیهای عمومی را ببینید، مردم مثل دانههای بلال، فشرده در کنار هم ایستادهاند و مسؤولان شهری و استانی در حصار ایجاد شده توسط میلهها به راحتی نشستهاند و حتی بچههای خود را هم جا دادهاند.
آنها به راحتی از درهای ویژه وارد میشوند و مردم باید برای ورود به یک سخنرانی هفت خوان رستم را رد کنند.
واقعا خون این مسؤولان از مردم رنگین تر است؟ مسؤولانی که نه ترافیک میبینند نه سختی نشستن در سخنرانیهای عمومی را درک میکنند، حتما خون رنگینتری دارند و از ما بهتران هستند.
جنابان مسؤول حتی در نمازجمعه هم جایگاه ویژه دارند. آنها حاضر نیستند در صفوف نماز هم کنار مردم بنشینند.
نردهزدگی یکی از دردهای امروز جامعه ایران است. باور کنید در سالهای نه چندان دور مسؤولان و روحانیون از بزرگ و نامی و تا طلبههای ساده در میان مردم بودند و با آنها زندگی میکردند بدون اینکه کسی بخواهد میان آنها و مردم فاصله ایجاد کند.
به نظر میرسد مسؤولان در این کشور خیلی خود را جدی گرفتهاند و فکر میکنند تنها رستمهای این جامعه هستند که میتوانند کوهها را جابهجا کنند. البته عملکردشان نشان میدهد هنر مدیریت و مسؤول بودن هم ندارند. در بسیاری از کشورها مدیران رده بالا در حد وزیر و یا حتی رییس جمهور بدون هیچ محافظی در میان مردم حاضر میشوند.
بسیاری از آقایان و خانمها از اینکه کسی برای آنها در را باز کند و افرادی پشت سر آنها قدم بزنند یا اینکه در جایگاه ویژه بنشینند لذت میبرند. وگرنه چه اشکالی دارد آنها حداقل در هفته یک یا دو روز را در میان مردم باشند با آنها حرف بزنند و گفتوگو کنند.
تنها فرق آنها با مردم عادی مسؤولیت آنهاست. میبینیم که حتی در بسیاری از شهرها کسانی که عضو شورای شهر هم هستند سعی میکنند برای خود دم و دستگاه همراهان ایجاد کنند.
به جز سران کشور که حفاظت از آنها امر عقلانی است، بسیاری از افراد احتیاج به محافظ و جایگاه خاص ندارند و میتوانند راحت و بدون هیچ مشکل و ترسی به میان مردم بروند.
ولی افسوس كه گره به كار مردم هم می اندازن !!!!