عصر ایران - اگر کسی بگوید سعید قاسمی، از آن نیروهای نفوذی است که با ظاهری حزب اللهی در صدد ضربه زدن به نظام و کشور در زمان مناسب است، نمی توان بدون داشتن مستندات قوی اطلاعاتی تأییدش کرد اما او و نظایرش گاه سخنانی می گویند که جز تضعیف داخل نتیجه ای ندارد. حرف هایی که یا از نفوذی ها بر می آید که مأموریت دارند در لباس دوست، دشمنی کنند یا از سر ندانم کاری است که در هر دو حال، خروجی اش یکی است.
در روزهای اخیر دو اتفاق همزمان رخ داده است:
1 - هلال احمر ایران که در گیر سیل گسترده در داخل است، در خارج از کشور با مشکلی به نام مسدودی حساب هایش مواجه شده است چه آن که به دلیل تحریم های آمریکا امکان واریز کمک های نقدی خارجی به حساب های ارزی هلال احمر وجود ندارد و کار بدانجا رسیده که شماره حساب صلیب سرخ آلمان برای کمک به سیل زدگان ایران اعلام شد.
2 - دولت نومحافظه کار ترامپ، سپاه پاسداران را در فهرست گروه های تروریستی قرار داد.
حال سعید قاسمی در یک گفت و گوی رسانه ای درباره هلال احمر و سپاه سخنانی گفته است که دقیقاً در راستای تأیید موضع آمریکا علیه سپاه و هلال احمر ایران است.
او مدعی شده است در زمان جنگ بوسنی نظامیان ایرانی تحت پوشش هلال احمر به این کشور اعزام می شدند. به گفته قاسمی که در آن زمان عضو سپاه بود، آنها در این مأموریت با نیروهای القاعده همکاری میکردهاند و القاعده ایها استایل آنها را گرفتند و هسته جزیان های جهادی در بوسنی این گونه شکل گرفته است.
قاسمی برای این که دقیق تر کد بدهد که منظورش از گروه های جهادی چه بوده به سوریه اشاره می کند و می گوید این چیزی که الان 6 - 5 سال است در سوریه اتفاق افتاد قبلش در بوسنی اتفاق افتاده بود.
واقعاً شگفت انگیز است! درست در زمانی که آمریکا سپاه پاسداران را به تروریست بودن متهم می کند، یک سردار سابق سپاه می گوید که ما در بوسنی با القاعده بودیم و آنها استایل ما را گرفتند و باز درست در سخت ترین شرایط هلال احمر، مدعی می شود که هلال احمر پوششی بوده است برای اعزام نیروهای نظامی به بوسنی و همراهی با القاعده در آنجا!
این که در تبیین گروه های موجود در بوسنی می گوید مانند همین گروه هایی که در 6 - 5 سال گذشته در سوریه بوده اند، آیا ذهن ها را به سمت داعش که 6 - 5 سال است در سوریه تحت عنوان گروه های جهادی فعالیت های تروریستی می کند متبادر نمی کند؟ کنار هم قرار دادن سپاه و هلال احمر القاعده و اشاره تلویحی به این که ریشه داعش در همان همکاری های انجام شده در بوسنی بوده است، چه معنایی دارد؟
آیا این اظهارات که دقیقاً همراستای مواضع آمریکاست اتفاقی و از سر ندانم کاری بوده یا تعمدی در کار است تا پاس گل به دشمن بدهند؟
در روزهای اخیر عملکرد دروازه بان تیم تراکتور که سه گل از سپیدرود خورد به موضوع داغی برای بررسی های دقیق تبدیل شده است و حتی کار به مجلس کشیده و داد برخی نمایندگان درآمده و دروازه بان را متهم به تبانی کرده اند و خواستار برخورد شده اند و ... .
حال چگونه است که در برابر این سخنان که می تواند مستمسکی باشد برای اثبات ادعاهای ضد ایرانی آمریکا و توجیه کننده مسدودسازی حساب های هلال احمر و تروریستی نامیدن سپاه، هیچ صدایی برنمی خیزد؟
آیا نتیجه یک بازی فوتبال مهم تر از حرف هایی است که از سوی یک سردار بازنشسته بیان می شود و می تواند برای کشور هزینه ساز باشد؟ ان هم درست در زمانی که آمریکا سپاه را تروریست می خواند؟!
سعید قاسمی و امثال او که اتفاقاً بیش از بقیه نیز مدعی انقلاب و اسلام و ارزش ها هستند و اصطلاحاً دو آتشه اند، با حرف هایی که مدام می گویند و عملاً وهن و تضعیف انقلاب و اسلام و ارزش ها را رقم می زنند، از دو حال خارج نیستند: یا می دانند که چه می کنند و در حال انجام مأموریتی برای ضربه از درون هستند و خائن اند یا آن که سوء نیتی ندارند ولی نادان اند و امان از ایشان که "بر زمین ات می زند نادان دوست ".