کارزار روزنامهنگاری تحقیقی، دویدن در قلمرو وجدان و جهاد در جبهۀ حق علیه باطل است.
خبرگزاری مهر، سرویس فرهنگ، علی مداح: روزنامهنگاری تحقیقی، یکی از چهار شیوۀ مرسوم عرصۀ رسانههای خبری است که روزنامهنگاری به معنای پاندیت(pandits)، علمی یا حرفهای را بازنمایی و اندیشهنگاشتی غریب و ناشناخته به لحاظ دردسرآفرین بودن در عرصۀ رسانه است. در این شیوه روزنامهنگار از کل به جزء مسیری معکوس را طی میکند، بهمانند کارآگاهی که در پی یافتن مجرم و ریشههای جرم و حل یک معمای پیچیده است.
موضوع تحقیقی روزنامهنگار حاصل از اولویتگذاریهای این ژانر(jenre) خاص در عرصۀ رسانههای مکتوب توسط شخص روزنامهنگار آزاد و یا بفرموده مدیرمسئول و سردبیر است و فارغ از تعاریف همسان در شرح این شیوه از روزنامهنگاری که در منابع و یادداشتهای مختلف پژوهشگران رسانه، منتشر و بیانشده، درصدد پاسخ به سؤال مخاطب در چیستی این شیوه،خلاصه میتوان بیان داشت: "کشف ماهیت و حقایق پنهان چگونگی بازی درونسازمانی مافیایی مسلکها".
صاحبنظران، روزنامهنگاری تحقیقی را در ژانر گزارشگری یا گزارش دهی قرار میدهند، که با قواعد و شیوههایی خاص، منتهی به نتایجی مؤثر و ملموس برای جامعه میشود.
فرآیند جستجو، کندوکاو و آمادهسازی گزارش، ماهها یا سالها زمان میبرد تا در قالب یک ویژهنامه یا شمارهای خاص از روزنامه، اهلیت عرضه و قابلیت انتشار داشته و به اطلاع افکار عمومی برسد.در کتاب «روزنامهنگاری نوین» در شرح این شیوه آمده است: «درگذشته به "افشاگری افتضاحات"موسوم بوده است که روزنامهنگار به کندوکاو مسائل سیاسی و اجتماعی پرداخته، ماهیت نهان آنها را فاش میسازد.در این شیوه، فقط اعمال سوء دولتمردان نیست بلکه عملکرد مؤسسات، شرکتها و سازمانهای مختلفی که در جامعه فعالیت میکنند موردتحقیق و بررسی قرار میگیرد.»
مؤلفۀ ثابت، در گزارش نهایی روزنامهنگاران تحقیقی مشهور دنیا، هدفگذاری آشکارسازی حقیقت، مستتر در مکانیزم جرائم منجر به فساد مالی و سیاسی بوده که بهصورت سازمانی و هماهنگ توسط افرادی مشترکالمنافع، رویدادهاست. گزارش عمیق در این ژانر روزنامه نگری به ارتباطات پیچیدۀ صاحبان قدرت با کارتل های تجاری باهدف مصادرۀ منافع عمومی برای منافع فردی و گروهی میپردازد.
ژورنالیسم افشاگرانه یا روزنامهنگاری عمقی از دیگر نامهایی است که اصحاب مطبوعات بر این شیوه روزنامهنگاری برگزیدهاند که به افتضاحات و تخلفات افراد قدرتمند و بهتبع ثروتمند، که در راستای بهرهمندی بیشتر از منابع و امکانات به هر دلیل نمیخواهند افکار عمومی از واقعیات نهان چگونگی عملکردشان مطلع شوند و رسانه را یکی از موانع قدرتمند و بازدارنده در مسیر خود میدانند.
به اعتقاد «هوگو دیبرگ»، نویسنده کتاب روزنامهنگاری تحقیقی، مفهوم و تمرین و نظریهپرداز رسانهای: «یک روزنامهنگار تحقیقی، حرفهاش این است که حقیقت را کشف کند و لغزشها را در هرجایی که رسانهها حضور دارند مشخص کند. نفس این عمل عموماً روزنامهنگاری تحقیقی نامیده میشود و تفاوتش با اعمالی که پلیسها، وکلا، حسابرسان و افراد قانونی انجام میدهند این است که محدود به هدف نیست، بهصورت قانونی کشف نمیشود و به شکل تنگاتنگی عمومی است.» او همچنین میگوید: «روزنامهنگاری تحقیقی تلاشی است برای دستیابی به حقیقت درجایی که حقیقتی پنهانشده که دیگران منتظر دانستن آن هستند. در شیوۀ روزنامهنگاری تحقیقی تلاش میشود نتایج تحقیقات بیطرفانه منعکس شود.»
در ارزیابی تاریخی این شیوه از روزنامهنگاری، عمده نگاه صاحبنظران به رسوایی واترگیت در اوایل دهۀ هفتاد قرن نوزدهم میلادی است، که با گزارشهای دو روزنامهنگار آمریکایی به نامهای «کارل برنشتاین» و «باب وودوارد» در روزنامه «واشنگتنپست» ریچارد نیکسون از مقام ریاست جمهوری کنار رفت. اقدامات غیرقانونی و مافیایی در کار گذاشتن دستگاههای شنود و به سرقت بردن اسناد و مدارکی توسط تعدادی از مأموران اف بی آی در هتلی به نام واترگیت، که باهدف ضربه به حزب دموکرات در جریان انتخابات ریاست جمهوری ایالاتمتحده آمریکا انجام شد و بهطور تصادفی توسط یکی از کارمندان حراست هتل لو رفته و با همکاری سردبیر روزنامه «واشنگتنپست» توسط این دو روزنامهنگار به اطلاع افکار عمومی رسید. در تاریخ مطبوعات ایران، مبارزۀ روزنامهنویسانی چون «فرخی یزدی» با رضاخان سردار سپه در اعتراض به یک قانون «جابرانه» از صحنههای زرین در عرصۀ روزنامهنگاری تحقیقی به شکلی متفاوت است که میتوان به آن اشاره کرد.
توماس وایتساید روزنامهنگار تحقیقی آمریکایی در مقالهای تحت عنوان"مأموران در محل"مینویسد: سیاست و -اقتصاد- مملو از منافقان سیاسی، دروغگویان، راهزنان و کلاهبرداران است، نقش روزنامهنگار تحقیقی نظارت و تحقیق در این زمینه و اشاره کردن به این عاملان با دقت است، چه عاملانی که برای بیاعتبار کردن سیاستمداران پاک میکوشند و چه عاملانی که برای منافع شخصی خود به کشور و مردم خیانت میکنند.
رسالت روزنامهنگاران تحقیقی، وفاداری به حقیقت، قانون، عدالت و اخلاق است، که در کنار تولید محتوی به ارائۀ خدمت به جامعه میپردازند. صاحبنظران علم ارتباطات و دانش روزنامهنگاری، روزنامهنگاری تحقیقی را با عنوان "مکتبی تحول انگیز در روزنامهنگاری" معرفی میکنند و معتقد هستند که روزنامهنگاران تحقیقی، توجهی به تفسیرهایی که صاحبان قدرت و ثروت و کارتل های تجاری و مافیای اقتصادی با کاربست سوگیریهای رسانهای و خبری در پی القاء به افکار عمومی هستند، نداشته و خود با بینش اجتماعی، اقتصادی و هوش و تیزبینی که از بدیهیات پارادایم حاکم در این سبک است به دنبال حقیقت پنهان در جرائم و فساد مافیایی مسلکان، اقدام به تحقیق میکنند.
کارزار روزنامهنگاری تحقیقی، دویدن در قلمرو وجدان و جهاد در جبهۀ حق علیه باطل است، تا در مسیر ترسیم الگوها و همت گماردن بر رهیافت ابداعی خویش در بازتاباندن حقیقت مستتر در خروجی عملکرد متخلفان و مجرمان، با نخبگان و متعهدان پاکسیرت بر مقیاس ارزشهای جوامع، حکومتها و دولتها همآواز شده و فرصت مانعگذاریهای پر از مکر و فریب در مجرای تنفس حقیقت جویان و حقطلبان را از باندها، کارتل های فساد مالی و اخلاقی زایل کنند. با بررسی مصادیق این ژانر پرخطر و کم طرفدار درمییابیم، در هر پروندهای که توسط مشاهیر این عرصه منتشر و به اطلاع افکار عمومی رسیده، زهرخندی تاریخی در دفتر شبکۀ مفسدان نجومی اضافه گردیده است.
گزارش نهایی روزنامهنگاران تحقیقی، در بعض موارد و یا در قسمتهایی از یک گزارش، آکنده از عناصر و نشانهای منحصربهفرد و روایت با بافت خاص ادبی است که در کنار انتظار به شنیدن حقیقت و اثرات ملموس و جذبۀ فطرتهای پاک انسانی از دیگر دلایل جذابیت و کثرت مخاطب این سبک از روزنامهنگاری میان افکار عمومی است.
روزنامهنگار تحقیقی در قامت یک شخصیت پروتاگونیست (πρωταγωνιστής) ارزشمدار و مبارز با یاران و یاوران فساد و ظلم، هم ذات پندار مآبانه با قهرمانان جامعهای که در آن زندگی میکند، در مسیر واقعه یابی خویش، نسبت به نحوۀ گزارش وقوع یک تخلف یا به عدم اطلاعرسانی خصوصی یا عمومی ریشه و نتیجۀ یک سری از آسیبها و رخدادهای اجتماعی نگرشی شکآلود و بدبینانه داشته و با امکانسنجیهایی به ثبت سرفصل خود برای شروع مسیر تحقیقی اقدام میکند.
برای درک تفاوت ماهوی سرفصلهای این ژانر با سبکهای دیگر میتوانم در خاتمۀ قسمت اول یادداشت و جسارتی که در ساحت پرطمطراق تحقیق از نویسنده این سطور سر زد به این مثال اشارهکنم: رشا و ارتشا و همچنین مصادیق آن هیچگاه سرفصل تحقیقی یک روزنامهنگار تحقیقی (investigative journalist) تعریف نمیشود، بلکه میتواند قسمتی از یک فرآیند منتهی به موضوع نهایی بهعنوان ابزار و پیوست یک سند و مدرک بیان شود.
روزنامهنگارانی که مشتاق به ملبس شدن به جامۀ تحقیقی برمدار استانداردهای بینالمللی هستند، برای شروع فعالیت، مسائل و چالشهای زیستمحیطی همچون آلودگی ساختمانها به مصالح ساختمانی که دارای آزبست هستند یا تغییرات اقلیمی و موضوع پسماندها را میتوانند با تشریح و یافتن مصادیقی که از دیدگان تیزبین رسانهها مغفول مانده را انتخاب و بر اساس دستورالعملها و مجموعه آموزشهایی ترجمهشده در مدارس روزنامهنگاری داخلی به آنها بپردازند. نویسنده این متن قصد دارد که در یادداشتهای بعدی خود در حد توان -انشا الله- این موضوعات را مدنظر قرار دهد.