یک مقایسه ساده میان هزینههای آژانسهای تلفنی در تهران و کمیسیونهای دریافتی آنها و هزینه سفر با یک تاکسی اینترنتی نشان میدهد که شرکتهای حملونقل هوشمند برای آنکه جایی در دنیای حملونقل امروزی برای خود باز کنند، زیانده بودن را پذیرفتهاند.
به گزارش فارس، رشد و گسترش سریع تاکسیهای اینترنتی در دههی اخیر شگفتیساز شد و از آن با عنوان یکی از مهمترین پیشرفتها در زمینه تسهیل زندگی شهری یاد میکنند. بنا به پیشبینیهای محققان این حوزه، پیشرفت تکنولوژی موجب میشود در دههی آینده باز هم شاهد تغییرات گستردهای در زمینهی رانندگی، دلیوری و حملونقل خرد در شهرها باشیم. با وجود آنکه مدل تجاری تاکسی اینترنتی و همینطور سرویسهای حملونقل و دلیوری بدون راننده در حال پیشرفت است، ولی برخلاف تصور عموم، هیچکدام از شرکتهای استارتاپی که در این زمینهها مشغول به کار هستند و حتی در این مسیر پیشرو بودهاند، با وجود تاثیر عمیقی که بر سبک زندگی و روزمره شهروندان خصوصا در کلانشهرها ایجاد کردهاند و با وجود سرمایههای کلان و درآمدهای به ظاهر کافی نتوانستهاند به سوددهی پایدار برسند.
شاید در نگاه اول به نظر غیرمنطقی باشد. چطور ممکن است اوبر با وجود ۳.۹ میلیون راننده در ۶۵ کشور و ۶۰۰ شهر و ۱۴ میلیون سفر روزانه در سراسر دنیا هنوز به سوددهی نرسیده باشد و استارتاپ لیفت، بزرگترین رقیب اوبر، با۱.۴ میلیون راننده در دنیا با درآمد ۲.۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ همچنان ناچار به برنامهریزی برای جبران ضرر سالانه باشد؟
نگاهی به آمار و ارقام مربوط به سود و درآمد تاکسیهای اینترنتی نشان میدهد برخلاف انتظار هیچکدام از تاکسیهای اینترنتی بزرگ دنیا با وجود در دست داشتن بخش عمدهای از بازار و حتی گسترش کسب و کار نتوانستهاند به مرحلهی سوددهی برسند.
لیفت و اوبر، در رقابت برای زنده ماندن
در سال ۲۰۱۹ با افزایش تعداد مسافران و همینطور بالا رفتن کمیسیون، استارتاپ لیفت اعلام کرده است که درآمدش نسبت به سال گذشته برخلاف انتظار تا اندازهای معقولی افزایش داشته و از ۳.۵ به ۳.۴۷ میلیارد دلار رسیده است. این افزایش درآمد به گفته لوگان گرین، همبنیانگذار لیفت منجر به کاهش عدد ضرر سالانهی این استارتاپ شده است و از ۱.۱۷ میلیارد دلار ضرر در سال ۲۰۱۸ به ۸۷۵ میلیون دلار ضرر رسیده است.
اما نیویورک تایمز گزارش میدهد که با وجود این رشد یک ساله، لیفت همچنان از مرحله سوددهی فاصله زیادی دارد. در سال ۲۰۱۹ در سهماهه دوم بیش از ۶۰۰ میلیون دلار ضرر داده است که در مقایسه با سه ماهه دوم سال گذشته که ۱۷۸.۹ میلیون دلار اعلام زیان کرده بود، به عدد سرسامآوری رسیده است. بخش عمدهای از این زیان( نزدیک به ۳۰۰ میلیون دلار) مربوط به پرداختیهای کارکنان لیفت است و به گفته برایان رابرتز، مدیر مالی لیفت، برای توان ادامهی رقابت با اوبر در سال گذشته این شرکت بخش عمدهای از تخفیفهای سفرهای درون شهری را حذف کرده است. این کمپانی در سهماه دوم ۲۰۱۹بیش از ۱۸۰ میلیون دلار در بخش مارکتینگ هزینه کرده است که برابر با ۱۹ درصد از کل درآمد سهماهه است و سال گذشته مجموعه ۳۵ درصد از کل درآمد لیفت در بخش فروش و مارکتینگ هزینه شده است.
اوبر بزرگترین استارتاپ حملونقل اینترنتی هم تقریبا به همین وضع دچار است. بلومبرگ درباره وضعیت درآمد و سود سالانه اوبر در ماه آوریل در گزارشی مینویسد که میتوان گفت سهماهه اول سال ۲۰۱۹ سقف رشد شرکتهای حملونقل اینترنتی را در دهه اخیر را ثبت کرده است. علت این نامگذاری هم با مروری بر اسناد مالی اوبر تکنولوژی در سه ماهه اول سال آشکار میشود. در این اسناد جمع درآمد سفرهای اوبر بین ۱۱.۳ و ۱۱.۴۵ میلیارد دلار است که نسبت به سال گذشته یک درصد کاهش داشته است.
گزارشگران اعتقاد دارند ورود اوبر به حوزه دلیوری غذا اساسا به این دلیل بود که استراتژیستهای این استارتاپ با پیشبینی اینکه در زمینه تاکسی اینترنتی به نهایت میزان رشد رسیدهاند تلاش کردند کسب و کاری را که محدود به حملونقل شهری و بینشهری بود، به شکل قابلتوجهی گسترش و آن را از رکود نجات دهند. اما اعداد و ارقام چند سال اخیر اوبر را اگر مرور و با هم مقایسه کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که با وجود ادامه روند رشد، همچنان اوبر یک کمپانی زیانده است و مهمتر از آن به نظر میرسد که جایی برای رشد بیشتر ندارد.
افزایش درآمد اوبر تا ۱۴ درصد نسبت به سال گذشته (۳.۱ میلیارد دلار رشد) آرامترین نرخ رشد اوبر از زمان ورود به سهام بوده است.
اما مرور گزارشهای مالی اخیر اوبر نشان میدهد در سه ماهه دوم سال ۲۰۱۹ اوبر ۵.۲ میلیارد دلار زیان داشته است، بالاترین میزان ضرر از سال ۲۰۱۷ به بعد یعنی از زمانی که پس از ورود به بازار بورس گزارشهای مالی خود را به صورت عمومی منتشر میکنند. بخش عمدهای از این زیان -چیزی حدود ۳.۹ میلیارد دلار- مربوط به پرداخت خسارت به کارکنان برای تفاوت ارزش سهام شرکت در بورس بوده است اما بدون در نظر گرفتن این هزینه موقت، اوبر در واقع ۱.۳ میلیارد دلار ضرر داشته است که در مقایسه با میزان ضرر سال گذشته در همین بازهی زمانی یعنی ۷۸۹ میلیون دلار، تقریبا دو برابر بیشتر ضرر کرده است. بر همین اساس و البته بدون در نظر گرفتن هزینههای پیشبینینشده، اوبر اعلام کرد که در انتظار زیان ۳ تا ۳.۲ میلیاردی تا پایان سال است.
با مقایسه میزان رشد اوبر در دو سال گذشته میتوان به این نتیجه رسید که رشد کمپانیهایی مثل اوبر و لیفت به نقطهای رسیده است که اگر هم در ادامه راه پیشرفت یا افزایش درآمدی در انتظارشان باشد، بسیار اندک است. از طرف دیگر میتوان گفت این شرکتها پیش از آنکه به مرحله سوددهی برسند با وجود ورود به بازار بورس به سقف ظرفیت رشد در بازار دست پیدا کردهاند و از اینجا به بعد اگر رشدی اتفاق بیفتد بسیار کند و ناچیز خواهد بود.
آینده حمل و نقل هوشمند در ایران
اولین واقعیتی که پس از مرور وضعیت تاکسیهای اینترنتی در سراسر دنیا آشکار میشود، عدم تعادل میان هزینهها و درآمد این کسبوکارهاست. هزینههای همه شرکتهای حملونقل هوشمند چه آنها که وارد بازار بورس شدهاند، چه آنها که هنوز با سرمایه خصوصی زنده ماندهاند با هزینههای سیستم حملونقل عمومی و سنتی قابل مقایسه نیست و درآمد چندان بیشتری هم عاید این شرکتها نمیشود. چرا که اساسا یکی از مهمترین ویژگیهای این سرویسهای حملونقل علاوه بر سرعت و سهولت بیشتر، هزینهی پایین خدمات است.
یک مقایسه ساده میان هزینههای آژانسهای تلفنی در تهران و کمیسیونهای دریافتی آنها و هزینه سفر با یک تاکسی اینترنتی مثل اسنپ به سادگی نشان میدهد که شرکتهای حملونقل هوشمند در همین عمر کوتاه مدتشان تلاش کردهاند به قیمت به خطر انداختن بقای استارتاپ، برای آنکه جایی در دنیای حملونقل امروزی برای خود باز کنند، زیانده بودن را بپذیرند و به راه خود ادامه دهند. در چنین شرایطی کاملا قابل پیشبینی است که در صورت ایجاد هرگونه فشار و محدودیت از سوی نهادهای دولتی و مانعتراشی بر سر راه سرویسهای حملونقل هوشمند میتواند حیات آنها را به سرعت پایان دهد.
آینده حملونقل هوشمند شهری به رویکرد دولتها و نهادهای سنتی حملونقل در مواجهه با این چیدمان مدرن وابسته است. از بین بردن موانع حقوقی، ایجاد فضای رقابت با ساختارهای سنتی در زمینه حمل و نقل و فراهم کردن بستر برای رشد و گسترش حمل و نقل مبتنی بر تکنولوژی میتواند کمک بزرگی به کاهش آلودگی و استفاده بهینه از تکنولوژی و انرژی در کلانشهرها باشد.
این پتانسیل شرکتهای حملونقل با عدم پشتیبانی دولتها و سرمایهگذاران به سادگی میتواند به فرصتی هدر رفته تبدیل شود و ساختار معیوب حملونقل سنتی را به تنها گزینه موجود تبدیل کند، ساختاری که ابدا تناسبی با مقتضیات دنیای امروز و نیازهای شهروندان امروزی ندارد.