کارشناس فوتبال ایران میگوید سرمربی تیم ملی فقط دو راه پیش رویش است؛ او یا باید بماند و با مشکلات بسازد و متعهدانه کارش را انجام دهد یا ایران را ترک کند.
مجید جلالی در گفتوگو با ایسنا، درباره شکست تیم ملی فوتبال ایران برابر عراق اظهار کرد: در حال حاضر طیف وسیعی از فوتبالدوستان ایرانی در حال مقایسه دوره مارک ویلموتس با دوره مربیگری کارلوس کیروش هستند. مسلما اگر بخواهیم دوره آخر حضور کیروش را با دوره نخست حضور ویلموتس مقایسه کنیم کار درستی انجام ندادهایم چون کیروش هشت سال در فوتبال ایران بود و از سال پنجم به بعد شرایط تیم را بهتر کرد. این را هم باید در نظر بگیرید که کیروش خوب دفاع کردن و گل نخوردن را بلد بود و ویلموتس در این زمینه به مراتب از سرمربی سابق تیم ملی کمتجربهتر است. سوابق کیروش گویای این مساله است.
جلالی در بخش دیگری از صحبتهایش درباره حواشی یک هفته قبل از دیدار ایران برابر عراق و این که ویلموتس در ترکیه برای دریافت مطالبتش پافشاری میکرد گفت: همین دورهای که ویلموتس در آن قرار دارد را کیروش نیز گذارنده است. مربی پرتغالی آمد و دید پول و امکانات نیست اما ماند و جنگید چون این کار را خوب بلد بود. تیم او هم از سال دوم و سوم به بعد به ثبات رسید. کیروش به خوبی میدانست وقتی یک بازی شروع میشود تا این که به پایان برسد چگونه باید نتیجه دلخواه را کسب کند وقتی یک مربی میبیند که شرایط سخت است و مشکلات مالی و همین طور مشکلات امکاناتی وجود دارد کلا دو راه پیش رویش است یا باید بماند با مشکلات بسازد و دنبال قهر کردن و اینگونه مسائل نباشد و متعهدانه کارش را ادامه بدهد یا این که راه دوم را انتخاب کند و وقتی میبیند مشکل وجود دارد و فدراسیون نمیتواند پولش را بدهد ایران را ترک کند و برای همیشه برود. کیروش راه اول را انتخاب میکرد و برای به دست آوردن پول و امکانات از راههایی که خودش میدانست دعوا میکرد اما ویلموتس در حال حاضر راهی غیر از این دو راه را انتخاب کرده و برای این که مطالباتش را بگیرد قهر میکند و به ایران نمیآید. این مساله هم به او هم به تیم ملی لطمه میزند و اصلا راه مناسبی نیست. بهتر است یکی از دوراهی که به آن اشاره کردم آقای ویلموتس انتخاب کند و به دنبال راه سوم نباشد.
سرمربی تیم فوتبال گل گهر سیرجان در ادامه تصریح کرد: ویلموتس اهل دعوا کردن نیست اما باید بداند مشکلات مالی در فوتبال ایران وجود دارد و همیشگی است. او یا باید بماند و با تعهد کارش را انجام بدهد و تیم ملی را حفظ کند و برای خواستههایش هم دعوا کند یا اگر میبیند نمیتواند تحمل کند، بگذارد و برود. این که او فکر میکند این مشکلات حل شدنی است کار بسیار اشتباهی است. تعادل روانی در فوتبال تعریف دارد اگر یک مربی در شرایط رضایت یا ناراضی بودن عملکردش و تعهد کاریش تغییر نکند، در فوتبال میگویند این فرد تعادل روانی دارد. این که بخواهیم به خاطر نگرفتن پول سر کارمان نیاییم کار اصلا صحیحی نیست چون این کار هم به مربی و هم به تیم لطمه میزند.
جلالی در بخش دیگری از صحبتهایش درباره این که سرمربی تیم ملی پس از شکست برابر عراق به ایران نیامده است گفت: وقتی تیمی شکست بدی را متحمل میشود فشار تخریب کننده روی آن تیم و کادر فنیاش ایجاد میشود. گاهی اوقات آن قدر این فشارها زیاد بوده که منجر به قطع همکاری شده است. اگر خاطرتان باشد کیروش زمانی که نتایج خوبی نمیگرفت، به ایران نمیآمد. مربیان ایرانی هم اگر بعد از شکست به ایران میآمدند، به این دلیل بود که جایی نداشتند. حتی در یک مقطع آقای قطبی بعد از شکست به ایران نیامد. این که اگر بخواهیم آرامش تیم را بعد از شکستها حفظ کنیم انجام این گونه کارها ضروری است. شما ببینید امیر قلعهنویی بعد از این که باخت به ایران آمد و برکنار شد. علی دایی وقتی باخت چون جایی نداشت که برود برکنار شد. فضای بعد از شکست اصلا مناسب نیست. گاهی یک مربی بعد از شکست مصاحبهای میکند که نکات منفی زیادی در آن پیدا میشود.
وی در پایان در پاسخ به این سوال که پیشنهادش برای تیم ملی چیست؟ گفت: درباره بازی و جنبههای فنی مسابقه ایراداتی وجود دارد که باید خودم در موقعیت مناسب به وحید هاشمیان بگویم چون میدانم وحید هاشمیان با صبر صحبتهایم را گوش میکند. همه باید کمک کنیم تا تیم ملی به آرامش برسد. ما دو بازی را مقابل عراق و بحرین شکست خوردیم و شرایط سختی پیش روی تیم ملی است اما با قطعیت میگویم فشارهایی که در حال حاضر وجود دارد هیچ کمکی به تیم ملی نمیکند. اگر میخواهیم تیم ملی از این شرایط خارج شود، همه باید نقش حامی به خود بگیرند. الان زمان آن نیست که بخواهیم بگوییم چرا این بازیکن آمده و چرا آن بازیکن نیست. اگر هم انتقادی داریم باید مستقیم به مربیان تیم ملی انتقال دهیم. گردش صحبتهای انتقادی در جامعه فقط فضا را برای تیم ملی سختتر میکند.