فرآیند تصمیمگیری سیاست خارجی در دولتهای توسعهیافته اگرچه با پیچیدگیهای دیوانسالارانه مواجه است، اما خروجی آن به شکل تصمیم نهایی خود را نشان میدهد و با آفت مراکز متعدد تصمیمگیری درگیر نیست، در ایران اما این وضعیت هنوز به سرانجام مشخصی نرسیده و حداقل در حوزه سیاست خارجی بعضا با تعدد نهادها و موازیکاریها مواجه هستیم.
در همین خصوص دکتر صادق حسین جابری انصاری معاون امور مجلس و ایرانیان وزارت امورخارجه در گفتوگو با روزنامه «دنیای اقتصاد» با تاکید بر آسیبها و مشکلات در برخی حوزههای تصمیمگیری سیاست خارجی معتقد است نیاز به یک نگاه تازه و مبتنیبر تحولات جدید ضروری است.
جابری انصاری درخصوص موضوع دوتابعیتیها بر این اعتقاد است که امروزه بسیاری از کشورها بیش از آنکه بهعنوان یک چالش به دوتابعیتیها نگاه کنند بهعنوان یک فرصت بزرگ به آن مینگرند، بنابراین ایرانیان خارج از کشور یک ظرفیت گسترده بهشمار میروند.
او در ادامه افزود: مساله دوتابعیتیها یکی از حوزههایی است که بستر امور امنیتی و جاسوسی هم هست، اما اینکه بخشی از این تصویر را به کل تصویر تبدیل کنیم، این موضوعی است که نباید اتفاق بیفتد و این مشکلات ما را افزونتر خواهد کرد.
معاون وزیر امورخارجه همچنین بر این نظر است که موضوع تبادل زندانیان میتواند بهعنوان یک موضوع مذاکراتی در روابط ایران و آمریکا مطرح باشد، بهشرط اینکه طرف مقابل بهدنبال بازی سیاسی و تاکتیکی و تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی نباشد، بلکه اراده واقعی برای به سرانجام رساندن آن داشته باشد.
وی در رابطه با اینکه آیا محاسبهای در مورد سرمایه مادی و فکری ایرانیان خارج از کشور شده توضیح داد: در مورد رقم سرمایه مادی ایرانیان خارج از کشور ارزیابی دقیقی وجود ندارد اما بهطور تخمینی و اجمالی به رقمهایی از یک و نیم تا دو تریلیون دلار اشاره شده است.
موضوعی که قصد داشتم به آن اشاره کنم این بود که ایرانیان در خارج از کشور پیوند ناگسستنی با ایران دارند و با آنچه حوزه تمدنی و فرهنگی و تاریخی ایران تلقی میشود؛ ارتباط عمیقی دارند و بهطور خلاصه ایراندوست هستند. حتی اگر مواضع سیاسی خاصی هم دارند، در مسائلی که مرتبط با هویت، موجودیت و کشور ایران است آن مواضع را وارد بازی خود نمیکنند.
جابریانصاری ادامه داد: اینکه میبینید کسی از مقامات سابق رژیم پهلوی، با هزینه خود از موضوع هستهای و سیاست هستهای ایران در رسانههای غربی حمایت میکند، این جز پیوند با سرزمین و مساله ایران چیزی دیگری نیست، بهرغم همه مسائلی که آن فرد دارد و انتقادهایی که به او وارد است.
طبیعی است که این نگاه و این پیوندها در قشر وسیعی از ایرانیانی که برای شرایط زندگی بهتر به خارج از کشور رفتهاند، بسیار عمیقتر و پر رنگ است. حال هریک بهدلیلی مهاجرت کردهاند که از قدیمالایام تا دوران معاصر نیز مهاجرت وجود داشته و امر غیرقاعدهای نیست و به یکی از ویژگیهای جامعه جهانی تبدیل شده است.
وی افزود: در این زمینه ما گاهی با بزرگنماییها و هجمههای تبلیغاتی هدایت شده با اهداف خاص مواجهیم که مبتنیبر مفاهیم جنگ روانی است، اما الزاما این اطلاعاتی که توزیع میشود، دقیق نیست و درواقع نوعی نبرد و جنگ روانی هم در جریان است.
اصل مساله مهاجرت امروزه به یک مساله عادی در دنیا تبدیل شده و میان خیلی از کشورها هم جریان مهاجرت وجود دارد. حتی شاکله برخی از کشورها با مهاجرت شکل گرفته و سپس هویت پیدا کردهاند. بنابراین در آن نوع نگاه که اشاره کردم به طریق اولی نیاز داریم که از مهاجرت بهعنوان یک امر عجیب و غریب مبتنی بر نگاه تردید و توطئه عبور کنیم، این نوع نگاه الزاما پاسخگوی تحولات زمان و مفاهیم جدید مرتبط با مهاجرت نیست؛ بلکه این یک مساله اساسی است.