احمد انارکی محمدی نماینده رفسنجان و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با انتقاد از عملکرد نظام بانکداری کشورگفت: بانک های ما باید بفهمند اگر تولید کشور آسیب ببیند و چرخه تولید دچار مشکل شود و تولیدکننده زمین بخورد فردا نوبت نظام بانکی است.
به گزارش عصراقتصاد؛ احمد انارکی محمدی، نماینده رفسنجان و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در گفت و گو با عصر اقتصاد به تشریح مشکلات تولیدکنندگان و وضعیت بانکداری کشور پرداخته است.
این روزها صنعت گران و فعالان اقتصادی با بدهی بانکی سرگرم هستند، مهمترین دلیل بدهی های بانکی به ویژه در بخش صنعت چیست؟
معوقات نظام بانکی در مجموع بیش از ۱۴۰ هزار میلیارد است. بخش اعظم معوقات نظام بانکی، معوقات کلان هستند. بخشی از معوقات هم مربوط به بخش واقعی تولید است و این تولیدکنندگان تمام تسهیلات را در تولید هزینه کرده اند، اما به جهت تغییر شرایط اقتصادی بی ثبات و تحریم حاشیه سودشان کاهش یافته یا در مقطعی زیانده شده اند و از پرداخت اقساط ناتوان شده اند. این واحدهای تولیدی باید مورد حمایت قرار گیرند.
بخش دیگری از تسهیلات، خارج از موضوع طرح و تولید هزینه شده است. این درحالی است که بسیاری از صنایع کوچک و متوسط در صف دریافت وام های خرد مانده اند و این تولیدکنندگان در بحث تامین نقدینگی و خرید مواد اولیه دچار مشکل می شوند که باید این واحدها را حمایت کرد.
بانک ها برای بدهی های بانکی، جریمه دیرکرد و «سود مرکب» در نظر می گیرند، که خود به ناتوان تر شدن تولیدکنندگان و رکود می انجامد، ارزیابی شما چیست؟
در مورد نظام بانکداری اسلامی باید گفت؛ بانک ها دنبال سود قطعی خود هستند و این باید اصلاح شود و بانک ها خود را شریک واقعی بدانند نه شریک صوری.
از واحدهای تولیدی انتطار رقابت در بازارهای جهانی را داریم، در حالی که در کشورهای دیگر وام ها ۲ تا ۴ درصدی ارائه می شود، تولیدکننده های ایرانی با وام ۱۸ و ۲۰ درصد و جریمه دیرکرد ۶ درصد و سود مرکب قدرت رقابت نخواهند داشت، ضمن این که تولیدکنندگان ما باید مالیات عملکرد هم بدهند که طبیعی است کار تولید سخت می شود و امکان دارد سرمایه ها به سمت تولید نیایند.
با توجه به اینکه راه نجات اقتصاد کشور تولید است باید مکانیسم هایی طراحی گردد که افراد و سرمایه گذاران و گروه های مختلف به سمت تولید هدایت شوند و از لحاظ اجتماعی نیز برای این تولیدکنندگان مقبولیت مناسب و تشویق های رسانه ای را تعریف کنیم که در این بخش تولید می تواند جان بگیرد؛ در هر حال باید تورم کاهش یابد که رونق اقتصادی را شاهد باشیم در ادامه می توان به سمت بانکداری اسلامی حرکت کرد.
در دادگاه های مفاسد اقتصادی شاهد هستیم که بدهی بانکی به صورت برجسته ای طرح می شود، مثلا در دادگاه مالک گروه عظام نماینده دادستان گفته است فلان مبلغ بدهی بانک دارند. به نظر شما با توجه به اوضاع اقتصادی کشور و تکانه های رکورد، تورم و جهش های ارزی، بدهی بانکی برای یک تولیدکننده نکته غیرقابل توجیهی است؟
برخی از بدهی های بانکی ناشی از فعالیت کامل اقتصادی است و برخی از بدهی ها این گونه نیست ممکن است برخی بدهی های بانکی در جهت سوداگری باشد بنابراین این را دادگاه باید تشخیص دهد که افراد کاملا در فضای تولید فعالیت دارند و تسهیلات را در بخش تولید هزینه کرده اند یا نه .
عملکرد تولید کنندگان مانند این مجموعه قطعه سازی خود گواه فعالیت آنهاست. باید دادگاه با بررسی بیشتر تشخیص دهد اگر تخلفی صورت گرفته مشخص نماید و اگر تخلفی صورت نگرفته باید از تولید کننده واقعی حمایت شود. اگر عملکرد آنها در تولید سرمایه گذاری و هزینه شده باشد که مایه افتخار و حامی اشتغال خواهد بود.
اما به هر حال و به طور کلی نمی توانیم بگوییم نباید بررسی انجام شود؛ عده ای با این منابع و خارج از تولید به دنبال سوداگری واجحاف در حق مردم هستند باید محاکمه شوند در مجموع رسیدگی به تولید کنندگانی که وام های کلان گرفته و پوششی عمل کردند و خارج از چارچوب طرح و قانون کار کردند و حق کسانی که فعالیت واقعی دارند از دست رفته باید این حق برگردد؛ اگر افرادی وام کلان بگیرند و در بخش تولید هزینه نکنند باید مجازات شوند و رسیدگی به این موضوع در نهایت به نفع بخش خصوصی خواهد بود.
تولیدکنندگان در دوره های رکورد و با سیاست های بی ثبات اقتصادی دولت و فشار تحریم ها و نظارت و... روبرو هستند، آن ها چگونه باید بدهی های خود را بپردازند؟ در این چرخه به نظر می رسد بانک خلق پول می کنند و پول دار تر می شوند و کارآفرین و تولید کننده فقیر و فقیر تر؟ آن ها چگونه باید بدهی خود را به بانک ها بپردازند که به تولیدشان لطمه نخورد؟
اینکه تولید کنندگان ما اگر وارد عرصه تولید شوند که نتوانند اقساط را با این تورم پرداخت کنند باید بحث مطالعاتی انجام و نقص برطرف شود در صنایع اشباع شده نباید تولیدکنندگان وارد شوند باید هدایت شوند و بازاریابی قبل از تصمیم به تولید صورت گیرد و تحقیقات بازار محاسبه شود.
اما ممکن است برخی به هر دلیلی نتوانند اقساط خود را پرداخت کنند و در شرایط تحریم و شوک های اقتصادی در نوسانات گیر کنند و یا در تعهدات و بحث مواد اولیه دچار اشکال شوند باید در هر صورت واحدهای تولیدی را که به حق تولید می کنند و در راه تولید اگر دچار آسیب شده و نتوانند وام های خود را پرداخت کنند باید حمایت شوند به دلیل اینکه این افراد زمان، زندگی و دارایی خود را در این حرفه آوردند . مشکل ما آنانی هستند که واسطه گری، دلالی و سوداگری می کنند می باشد اینان سودهایی کلان و چندصد درصدی در طول یک سال بدست می اورند و با عدم پرداخت اقساط به سوداگری در بخش های مختلف ادامه می دهند؛ لذا کسانی که پا به عرصه تولید گذاشته و با نبود مواداولیه و نبود امکان واردات مواد اولیه و ... مواجه اند به فرموده رهبری کسانی که در این عرصه فعالیت می کنند کارشان مقدس است و باید حمایت شوند.
این روزها، تمام مقامات در حمایت از تولید و حذف مشکلات تولید سخن می گویند، حل مشکل بدهی بانکی چقدر در رونق تولید و حمایت از صنعت موثر است؟
برای وام های زیر ۱۰۰ میلیون تصمیماتی درمجلس گرفته شده اما در حالت کلی در شرایطی که کشاورزان و صنعت گران دچار مشکل بوده بحث تقسیط وام ها مطرح شد. مهمترین نکته این است که بانک های ما باید بفهمند اگر تولید کشور آسیب ببیند و چرخه تولید دچار مشکل شود و تولیدکننده زمین بخورد فردا نوبت نطام بانکی است. لذا سرنوشت تولید و نظام بانکی به هم گره خورده و در این راستا بانک نباید فقط به فکر اخذ اقساط خود باشد رونق تولید و هدایت منابع به سمت تولید و تزریق سرمایه در گردش برای واحد های تولیدی می تواند به گره گشایی و پویا شدن اقتصاد کشور کمک کند .
باید با هم افزایی مشکلات تولید را بررسی و در جهت رفع آنها کوشش کرد و عزم ملی توسط دولت، مجلس و قوه قضاییه و مردم صورت گیرد.
بی تردید همه اقتصاد کشور وابسته به تولید است و تجربیات جهانی هم نشان داده کشورهایی که بر مبنای تولید صادرات محور فعالیت کنند موفق هستند.
در کشورهای دیگر، برای حل مشکلات بدهی بانکی کارآفرینان و صنعت گران، چه راه حل ها و رویکردهایی دنبال می شود؟
در کشورهای دیگر تدبیرشان از ابتدا کاهش فشار به تولید است. وام برای تولید ۲ درصد در نظر گرفته شده نه ۱۸ درصد و بالاتر. بنابراین از ابتدا فشاری که بر بخش تولید ایجاد می شود، کنترل شده و میزان وام که پرداخت می شود و سودی که اخذ می شود تناسبی با حاشیه سود شرکت ها دارد یعنی به این صورت نیست که حاشیه سود شرکت ۲۰ درصد باشد درحالی که قسط وام ها ۲۵ درصد از سود شرکت را ببلعد.
از طرفی دیگر نهادهای مشاوره ای و حمایتی را برای بخش تولید داریم. ما برای کارآفرینی باید مزایایی همچون وام های ارزان قیمت، اختصاص زمین های ارزان قیمت و ثبات فراهم کنیم. اگر ما در اقتصاد ثبات ایجاد کنیم و بتوانیم در تعاملات جهانی و منطقه ای بازارهای مناسبی برای کالاهای خود پیدا کنیم، با این ثبات و شناسایی بازارها تولیدکنندگان دچار بدهی بانکی نخواهند بود و مطمئناً اقساط خود را پرداخت خواهند کرد، بهترین راه حل این است که تولیدکنندگان ما با مشاوره ها و ایجاد ثبات توانمند شوند و نیازی به امهال وام ها نداشته باشند و به موقع اقساط خود را بپردازند. البته بحث طرح های توجیهی هم وجود دارد که مهم است و بسیاری از طرح های توجیهی به صورت صوری به بانک ها داده می شوند این طرح ها اگر بتوانند به روز و واقعی باشند یقینا بخش های تولیدی می توانند به سود مناسب برسند و اقساط خود را به نطام بانکی پرداخت کنند.