ویروس کرونا در جهان شیوع مییابد و در چین رو به پایان است. در این میان مردم استان هوبی چین به عنوان مرکز ظهور "کووید-19" از خاطرات قرنطینه خود میگویند.
به گزارش عصر ایران به نقل از گاردین، میلیونها نفر در 2 ماه گذشته در استان هوبی چین قرنطینه شدهاند و ساکنان این استان در آستانه شکست کرونا از اضطراب، نگرانی و عدم اطمینان خود در دوران قرنطینه میگویند.
مردی در حال تماشای بیرون- شهر ووهان استان هوبی چین/ عکس: رویترز
در حالیکه کرونا در سراسر جهان شیوع می یابد، برخی از ساکنان استان هوبی در گفتوگو با روزنامه گاردین از چگونگی مقابله با حبس طولانی، ایزوله شدن، هول و وحشت خود در دوران قرنطینه میگویند. آنها همچنین از استراتژیهای خود برای حفظ سلامت روحیشان این مدت صحبت میکنند.
در ابتدا، تعطیلی شهر بسیار ناگهانی و شوکهکننده بود و همه خود را باختند. من فقط به صبح روز بعد فکر میکردم. ما زمانی برای واکنش نشان دادن نداشتیم، از طرفی گزینهای برای ترک این شرایط نیز نبود. من بسیار هول شدم و خود را باختم. هیچ چیزی از زمان پایان قرنطینه نمیدانستم. بنابراین برای خرید مواد غذایی و سبزیحات به بیرون رفتم. وقتی متوجه میزان فراوان این مواد در چرخه فروش شدم، تا حدی آرامش یافتم و اضطرابم کم شد.
هر روز سعی میکردم برای ورزش بیدار شوم. آشپزی کردم و خاطراتم را نوشتم. کارهایی را میکردم که دوست داشتم و فعالیتهای داوطلبانه انجام دادم. با انجام این کارها حال بهتری داشتم.
همه نگران بودند. من زمان بیرون رفتن را محدود کردم اما انسانها بسیار اجتماعی هستند. بنابراین هر روز برای گفتگو با کارگران بخش بهداشت بیرون میرفتم. من با آنها در مورد مشکلات و شرایط کارشان صحبت میکردم. این ارتباط بسیار واقعی بود. صحبتهای آنلاین با دوستانم نیز یک حمایت روحی روانی فوقالعاده به شمار میآمد.
یک زن ساکن ووهان در بالکن خانه/ عکس: رویترز
اضطراب و نگرانی در ووهان وجود داشت. ما نمیدانستیم این شرایط کی تمام میشود. هر روز به آمار و اعداد و صفحههای تقویم نگاه میکردم.
از طرفی گیر کردن در یک جامعه بسیار سخت بود. در این شرایط احساس میکنید که قدرت کنترل بسیاری از امور را ندارید.بسیاری از مواد غذایی توسط مجتع مسکونی خریداری میشد و من قدرتی برای کنترل و خرید اجناس مورد نیازم نداشتم. احساس میکردم برای زندگی باید به دیگران تکیه کنم.
با نوشتن خاطرات آنلاین با دیگران در ارتباط بودم. مردم نیز برای من ماسک می فرستادند و من آنها را به کارگران بخش بهداشت یا بیمارستان اهدا میکردم. توصیه میکنم خودتان را به مرکزی برای اتصال تبدیل کنید و به تامین نیازهای گروههای مختلف بپردازید.
بسیار مهم است که زندگی روزانه خود را با برقراری روابط اجتماعی، ارتباط با دوستان و اطرافیان دوباره بسازید. اگر میتوانید، در برخی از کارهای داوطلبانه شرکت کنید تا احساس ناتوانی کمتری در یک فاجعه بزرگ داشته باشید. مراقبت از دیگران، دیدن نیاز آنها و انجام کارهای دیگر، راهی برای کمک به خودتان است.
هر روز با دوستانم صحبت میکردم. تمام کارها و فعالیتهای روزانه را برای هم تعریف میکردیم. برخی از ما ورزش میکردیم و برخی دیگر کتاب میخواندند. برخی از دوستان یا مردم که معمولا بیرون نمیرفتند، در این دوران بیش از دوران قبل از قرنطینه بیرون میرفتند. این موضوع احساس و دستآورد گرانبهایی است.
این جوان چینی در خاطرات دوران قرنطینهاش نوشته است: توصیفش سخت است. اضطرابی بیپایان و تپش قلب. در هفتههای اخیر نتوانستهام روی کارم تمرکز کنم. چیزهایی را که میخوانم هضم نمیکنم. مرتبا برای دیدن جدیدترین پیشرفتها و تحولات به اپلیکشین "وایبو" نگاه میکنم. واقعیت این است که همه چیز بدتر میشود و کاری از دست من برنمیآید.
سعی میکنم حواسم را پرت کنم. با دوستان آنلاین بازی میکنم. برای مدیریت زمان کاریم از اپلیکیشنهای ویژه استفاده میکنم اما زمانی که اخبار میبینم تلاشهایم نقش بر آب میشود.
اگر اضطزاب دارید با خانواده یا دوستانتان ارتباط برقرار کنید یا از یک مشاور کمک بخواهید. از این زمان برای بودن با خانواده و اهمیت دادن به آنها استفاده کنید.
من یک روز قبل از قرنطینه به خانه آمدم. مانند بسیاری از مردم تا آن زمان نمیدانستم که این اپیدمی تا این حد جدی است. بنابراین هنگام بازگشت به خانه نگران ابتلا به ویروس بودم و میترسیدم خانواده خود را بیمار کنم.
مرتب الکل را روی بدنم اسپری میکردم و خود را آگاهانه از خانواده ام دور میکردم. پس از 15 روز و سلامتی خانواده خیالم راحت شد و بار بزرگی را از روی دوشم زمین گذاشتم.
دیدن پیام آنلاین افرادی که قادر به یافتن تخت بیمارستانی نبودند و برای کمک التماس می کردند برایم بسیار سخت بود. احساس ناتوانی میکردم. احسای میکردم اگر در ووهان بودم کار بیشتری از من برمیآمد. با دین پیامهای بیشتر، احساس گناه میکردم. تا آنجا که ممکن بود پیامها را برای دیگران فوروارد میکردم و به صورت آنلاین کمک خواستم. اخبار بیشتر ناامیدم میکرد و قلبم توانایی تحمل آن را نداشت.
مردی ایستاده در کنار پنجره، شهر ووهان- استان هوبی/ عکس:رویترز
اینک حس یک بازمانده را دارم. سلامتی یک امتیاز است. من در این مدت کتاب خواندم و فیلم تماشا کردم. خاطرات قرنطینه را نوشتم و قصد دارم تا پایان این شرایط آن را بنویسم. تا کنون یک عکس نیز روی صفحهام پست کردهام. برخی از پستهای من به تازگی حذف شدهاند اما مجموع این شرایط به حفظ روحیهام در دوران قرنطینه کمک کرد. بیان انلاین خاطرات به تخلیه روانی من کمک کرد. همه در این شرایط هستیم و من منحصر به فرد نیستم.
من اثبات کردم که پس از گفتوگو با مردم یا بیرون رفتن از خانه چه اتفاقی میافتد. از طرفی به عنوان داوطلب به بیمارستان رفتم. ان موضوع در کنار اقدامات امداد و نجات من را سرگرم کرد و باعث آرامش من شد.
صحبت کردن با دوستان نیز بسیار مهم است. در 6 فوریه که "لی ونلیانگ" پزشک افشاگر بیماری کرونا درگذشت، تمام شب را صرف خواندن اخبار و اظهارنظرها در "وایبو" و "ویچت" کردم. دوستانم نیز مانند من نخوابیدند. همگان هر اتفاق نویی را به اشتراک گذاشتند.
این زمان برایم بسیار سخت بود. هیچ راهی نیز برای مقابله با آن وجود نداشت. در اواخر ژانویه که شیوع به نقطه انفجاری خود رسید، دیدن پیام کمک مردم و اختلاف بین آمار و ارقام گزارش شده در اخبار و آنچه در بیمارستانها رخ میداد،غیرقابل تحمل شد.
________________________________________
بیشتر بخوانید:
____________________________________________________