۰۳ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۲۲۸۴۴
تعداد نظرات: ۱۴ نظر
تاریخ انتشار: ۰۱:۳۰ - ۲۳-۰۱-۱۳۹۹
کد ۷۲۲۸۴۴
انتشار: ۰۱:۳۰ - ۲۳-۰۱-۱۳۹۹

نبرد سخت(7): تو کرونا نداری اما ...

فکر می کردم میرم پیش دکتر برای معاینه. اما یک پرستار کاملا پوشیده با لباس و کلاه و دستکش و عینک و ماسک و... آمد جلو و گفت: "جایی نرو ،بنشین تا بیام!"

عصر ایران - "نبرد سخت" يادداشت هاي كوتاه عباس پازوکی - نویسنده و روان شناس - از خاطرات واقعی و تجارب شخصي اش در روزهاي سخت كرونايي است که برای عصر ایران نوشته. او هم اکنون با علائم کرونا در خانه بستری و حالش رو به بهبود است.

لینک قسمت های قبلی این روایت واقعی در زیر همین مطلب است.

***

الان سه روزه که در بیم و امید داشتن و نداشتن کرونا به سر می برم و حالا دیگه احساس تنگی نفس واقعا داره اذیتم می کنه.
موندم برگردم تهران یا همینجا برم بیمارستان و تست بدم؟ خانوادم هنوز داغدار هستند و تهران و تنهایی سخته براشون، هر چند اینجا هم خونه ی کسی نمیرن ولی خوب دلشون خوشه، چند تا فامیل تو شهر هست. اما اگر واقعا کرونا داشته باشم سمنان موندن هم سخته، به ویژه که مادر خانمم تو بیمارستان همین شهر فوت کرده و حالا همه از بیمارستان کرونای شهر می ترسیم!

درنگ اما دیگه جایز نبود، با خانمم رفتم بیمارستان کوثر و علایمم رو جلوی در به قسمت تریاژ گفتم. اکسیژن خونم 97 بود و تب هم نداشتم. فکر می کردم میرم پیش دکتر برای معاینه. اما یک پرستار کاملا پوشیده با لباس و کلاه و دستکش و عینک و ماسک و... آمد جلو و گفت: "جایی نرو ،بنشین تا بیام!"

خودش رفت پیش دکتر و شرح حالم رو بدون حضور من داد و دکتر هم برام سی تی اسکن نوشت. دستور دکتر رو داد بهم و گفت:" بلند شو بیا اینجا ! این نوار زردو می بینی؟ همینو برو میرسی به سی تی اسکن."

رفتم و دیدم هیچ کس نیست. درو زدم ، یک خانمی درو باز کرد و دید نسخه آزاده. گفت : " چون بیمه نیستی ، صد و خورده ای پولش میشه، بازم می خوای سی تی بدی؟ یا کنسلش کنم؟"

- بله خانم میخوام سی تی بدم.

با خودم گفتم یعنی یه عده به خاطر همین صد و خورده ای حاضر نمیشن یا مجبورن سی تی بدن و کنسل می کنند؟ خوب اگر کرونا داشته باشند چی؟

افسانه رفت صندوق و پول رو واریز کرد و برگشت. در اتاق سی تی اسکن باز شد و اون خانم متصدی یک سفره ی یک بار مصرف داد بهم و با نشون دادن دستگاه گفت: "سفره رو اینجا پهن کن و روش بخواب ! سعی کن به هیچ جا مالیده نشی ، خیلی آلوده است اینجا!"

تمام دستگاه خیس بود از مواد ضد عفونی کننده. چشمامو بستم قطره ای از این مواد نریزه تو چشمم ، چون خودش معلوم نبود چی باشه؟! بالاخره بعد از چند بار نفس عمیق کشیدن و اتمام کار رفتم جلوی اتاق دکتر که دیدم دو سه نفر دکتر جوان و احتمالا دانشجو نشسته اند و در حال مشورت اند.
یکی از آنها گفت: "جلو نیا، جلوی در اتاق وایستا ". بعد هم یک صندلی گذاشتن جلوی در که دیگه کسی نتونه وارد اتاق پزشک بشه.

نبرد سخت(7): تو کرونا نداری اما ...
چند دقیقه ای صبر کردم و جواب سی تی اسکن آمد . دکتر که خودش هم انگار مریض یا بی حال بود ، در حالیکه دستش رو روی سرش گرفته بود، یه نگاهی به صفحه ی مانیتورش انداخت و بعد از بالا و پایین کردن تصویر گفت: "منفیه ، مشکلی نداری برو. "

گفتم پس این تنگی نفس به خاطر چیه ؟ دکتر هم در حالیکه کاملا بی حال و کلافه بود با صدای خستش گفت : "نمی دونم، کرونا نداری، برو اینجا نایست ، کرونا می گیری!"

من و افسانه خوشحال از اینکه کرونا نداریم از در اورژانس دویدیم بیرون، بارون تندی می آمد و به سرعت و با خوشحالی آمدیم منزل.
به یاسمن گفتم :" بابا !دمپایی حمام رو بیار ، من پاهام آلوده است . یه راست برم حمام ". رفتم و لباسام رو انداختم تو یک پلاستیک و درش رو گره زدم تا افسانه بندازه تو ماشین.

از حمام که بیرون آمدم از یک طرف خوشحال بودم و از یک طرف با خودم می گفتم : "چرا تنگی نفس دارم؟ چرا بدنم درد می کنه؟ خوب حالا خوبه کرونا ندارم ، هر چی باشه تا فردا خوب میشه !"

اما تا فردا وضعیت من بدون هیچ تغییری ادامه داشت و نهایتا دوباره رفتم بیمارستان خصوصی سینا ، جلوی در گفتم تنگی نفس دارم . مسول تریاژ گفت : "برو کوثر ، اینجا تنگی نفس پذیرش نداریم". گفتم : " خوب دیشب رفتم سی تی هم دادم اما منفی بوده." گفت : " خوب دیشب منفی بوده ، بازم برو شاید امروز درگیر شده ریه هات !"
گفتم: " یه دکتری نیست منو ویزیت کنه؟ " گفت: " نه ، طبق پروتکل به ما گفتند هر کس تنگی نفس داره راهش ندیم داخل!"

دوباره برگشتم منزل اما چون واقعا احساس درونیم این نبود که خوبم، با پزشک خانوادگی مشورت کردم و برام یک نسخه نوشت که شامل آزیترومایسین ، شربت تئوفلین جی ، قرص ناپروکسن و اسپری سالبوتامول بود. با وجود اینکه داروها رو استفاده می کردم اما وضعم بهبودی نداشت.

روز پنجم و ششم همین جور گذشت و مرتب وضعیتم داشت بدتر می شد. دیگه مطمئن شده بودم یک مشکلی هست. دوباره با پزشک خانوادگی مشورت کردیم و یک آزمایش نوشت و با واتس اپ فرستاد:
آزمایش CRP ،ESR ، LDH و CBC .

صبح هفتم فروردین ماه به صورت ناشتا رفتم آزمایش رو دادم و دو ساعت بعد جواب رو گرفتم . برای دکتر فرستادم CRP مثبت بود ، ESR روی عدد 17 بود که به صورت نرمال نباید از 15 بیشتر باشد. مابقی خوب بود ، مثلا لنفوسیت خون که برای دکتر مهم بود 22 بود و این عدد نرمالی بود. درباره ی مثبت بودن CRP و دو واحد بالا بودن ESR هم دکتر شک داشت، چون ممکن است در آنفولانزا هم همین وضعیت باشد و اینها مشترک است بین کرونا و آنفلولانزا. قرار شد با چند نفر از همکاران پزشکش از جمله پزشکی که در بیمارستان امام خمینی تهران مشغول درمان بیماران کروناست مشورت کند و ببیند چه باید کرد.
پس از چند ساعت مشورت گفت :" از این آزمایش دقیقا نمیشه گفت کرونا داری ، اما دو نفر از پزشکان گفتند بهتر است درمان هیدروکسی کلروکین که الان در پروتکل های وزارت بهداشت برای درمان کروناست را شروع کنید و دو نفر هم گفتند نیاز نیست!"
انگار به جز من، پزشکان هم دو به شک بودند و من هم فقط منتظر بودم حالم همینجوری بهتر بشه!

به شدت دم نوش پرتقال ، لیمو ، زنجبیل و عسل رو استفاده می کردم . اما از عصر حالم بد شد و حالت تهوع هم اضافه شد . علی باجناق کوچک ترم گفت : "چرا دکتر نمیری ؟"

گفتم: " بیمارستان کوثر رفتم گفتند کرونا نداری و حتی نسخه ای هم ندادند و حرفی هم نزدند ، سینا هم می گوید چون تنگی نفس داری ما پذیرش نمی کنیم. کجا برم ؟ من جای دیگه بلد نیستم تو سمنان."

علی گفت بیا بریم خاتم الانبیا، فورا رفتیم و آزمایش را هم بردم . دکتر آزمایش را دید و گفت همه چیز خوب است ، یک سرم و آمپول ضد تهوع نوشت . تزریق کردم و حالم واقعا خیلی بهتر شد. شب با حال خوش به منزل آمدم و در حالیکه خوشحال بودم که فقط یک حالت تهوع بوده و تمام شده، خوابیدم.

ادامه دارد...

نبرد سخت(1): مهران و مادر بزرگ

نبرد سخت(2): اول گوشی خاموش شد

نبرد سخت(3): کاش دکترش کمی گوش می کرد!

نبرد سخت(4): شد، آنچه نباید می شد...
نبرد سخت(5): غريبانه ترين مراسم تدفين

نبرد سخت(6): نخستین علائم کرونا، آن هم با اکسیژن نرمال و بدون تب!

برچسب ها: کرونا ، عباس پازوکی
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱۴
در انتظار بررسی: ۹
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۳
0
16
ممنون از آقای پازوکی برای به اشتراک گذاشتن این خاطرات که توش نکات ریز آموزشی هم گاها هست.
مجمج
Costa Rica
۰۳:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۳
0
16
چقدر این داستان جالبه...آفرین دنبال میکنم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۴:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۳
0
17
پس اين بيمارستان هاي خصوصي به چه دردي ميخورن ؟ وقتي مردم گرفتارن ميگن تنگي نفس پذيرش نداريم؟ خوب يك مريض بدبخت كجا بره ؟ اين حرف درستيه ، تو شهرستانا واقعا مشكل شده
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۱۶ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۳
در بیمارستان های شهرستان تقسیم کار شده است و بیماران غیرکرونایی رو در بیمارستان های خصوصی پذیرش میکنن تا آلوده نشن
عبدالله
Germany
۰۶:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۳
0
11
جناب پازوکی تا جاییکه رسیدی بنویس وامیداورم شما وهمسرتان بهبودی حاصل نمایید وهمان ویزیت وپول عکس ریه خیلیها را منصرف میکند در این وضعیت بیکاری وتورم حقوق بگیران بازنشسته هم روبراه نیستند چه که کارگران روزانه وبیکاران خدا را خوش نمیاید درد ورنج نداشتن روی هم اوار شود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۶:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۳
4
2
سلام چرا اسم دارو ها رو مینویسید؟ اگه کسی علایم کرونا رو داشته باشه،یه نسخه،خوب براش،نوشتید .حتی قسمت قبل برای سوگواری هم نوشتید چی بخورند؟ خیلی برای من این کار عجیبه !!این رو براساس تجربه ی پرستار بودنم میگم لطفا اسم دارو ها رو ننویسید .
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۳
1
4
سلام چقدر شبیه بابیماریم سرم آمپول تست وآرمایش خوردن دارو آنتی بیوتیک وشما کرونا ندارید تمام اعلائم را خانم ودو فرزند دارند درمانگاه مرجع گفت مشکل نداری آخر مراجع شد به متخصص عفونی بعد از دیدن سی تی اعلام کرد بچه رد کردن شما وخانم دارید دارو بگیرید والان تمامی اعلائم بعد از خوردن کلروکین رفت ۳۷ روز جالب پزشک اول ودوم هر دو بستری شدن
پاسخ ها
Rz
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۳
من متوجه نشدم چی‌گفتین؛ امیدوارم بقیه متوجه شده باشن!!!!!
ناشناس
United States of America
۱۱:۰۵ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۳
0
6
حالا یه نفر آشنای دکتر یا پزشک خانوادگی نداشته باشه چی؟ بخدا هر گزارشی که مینویسید هزارتا مورد و اشکال از توش میاد بیرون که آدم میمونه اگه بگیره چی. مجبوریم سرکار بیایم. ماسک تو دارخونه ها نیست یا اگرم هست فقط چند تا دونه میدن. طبق یکی از گزارشای خودتونم که باید هر دوساعت یه بار ماسک رو عوض کرد. چرا هیچ نظارتی روی شرکت های خصوصی که تعطیل نکردن ندارند؟
س
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۳
0
3
خوبيش اينه كه من هم رفتم بيمارستان ضيائيان دكتر بعداز ديدن سي تي گفت كرونا داري آخر ويزيت گفت نداري برو قرنطينه خانگي . فرداش رفتن جواب آزمايش خون گرفتم به يه دكتر ديگه توي همومن بيمارستان نشون دادم گفت مشكلي نيست وقتي گفتم سي تي دارم نگاه كرد گفت توي سينت مشكل هست احتمالا كرونا باشه اما برو قرنطينه خانگي . ديدي چند نظريه رو
نادر
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۳
0
7
ای کاش همشو مینوشتین چون من خودم تو ابن وضعیتم نمیدونم چیکار کنم
حمید
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۳
0
6
با این شرایطی که توصیف کردین فکر کنم 14-15 فروردین کرونا معلوم شده!
منم با علائم تنگی نفس و درد سمت ⁦قلب رفتم و پس از منفی بودن تمام آزمایشات و همچنین اکوی ⁦قلب⁩ بدون شناسایی برگشتم. یه من گفتن تو فکر میکنی که درد داری!!!
چهار روز بعد توی سی تی نشون داد!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۳
0
2
عشق منی عصر ایران من هر روز دنبال میکنم ولی چرا دیر دیر منتشر میکنی
علی
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۳
0
3
سلام. تا اینجا روند شرح حال شما چقدر شبیه من هست، من از 12 اسفند تو این برزخ هستم، سی تی اسکن چیزی نشون نداد، آزمایش خون معمولی هم چیزی نشون نداد، ولی تا الان که 23 فروردین هست هر روز بخصوص صبح بعد از بیدار شدن از خواب و عصرها سرفه امانم رو بریده، هر جور دمنوشی رو توی این 40 روز استفاده کردم ، فقط کمی آروم میشم. در ضمن من هیدروکسی کلروکین و ازیترومایسین رو قبل از عید به مدت 5روز استفاده کردم. تا الان نزدیک 5کیلو وزن کم کردم. نمیدونم بایدچکار کنم.