حدود 2 هزار سال پیش یک امپراتوری گسترش یافته (روم) به جنگ با یک رقیب قدیمی رفت. پس از تاخت و تازهای امپراتوری پارس (ایران باستان در دوران اشکانیان) در سوریه امروزی، امپراتوری روم تصمیم گرفت به سوریه لشکر بکشد اما به رغم کسب پیروزی، رومیها در نهایت به شکلی پرهزینه مجبور به عقبنشینی شدند. امپراتوری روم تقریبا موفق شد در این جنگ پیروزی کسب کند و ارتش امپراتوری ایران را در نزدیکی شهر بغداد امروزی در هم بکوبد اما یک بیماری همهگیر همه چیز را دگرگون کرد.
شیوع طاعون که میراث ارتش روم از نبرد با ایران در سوریه بود. با بازگشت ارتش روم از جنگ ، این امپراتوری را به مدت 20 سال درگیر طاعون کرد ؛ بیماری که سوغات لشکر کشی به سوریه بود و تنها در شهر "اسکندریه" منجر به مرگ یک پنجم از اتباع شهر شد. بیماری آبله در امپراتوری روم یک بیماری مسری بود اما حمله به امپراتوری پارس و میراث طاعون وضعیت امپراتوری روم را بدتر از پیش کرد.
به گزارش عصرایران، وب سایت اندیشکده آمریکایی (responsiblestatecraft) در مطلبی به قلم " آکشای ویکرام" کارشناس روابط خارجی آمریکا و ایران، با اشاره به مقدمه فوق و تجربه تلخ رومیان در سال 166 میلادی با وجود پیروزی نظامی در جبهه نبرد با امپراتوری ایران در سوریه امروزی نوشت: "متاسفانه رهبران کنونی ما در آمریکا از این داستان تاریخی درس نگرفتهاند. در شرایطی که همه کشورهای جهان درگیر مقابله با ویروس کرونا بوده و اقتصاد جهانی در معرض فروپاشی است فکر میکنیم همچنان در چنین شرایطی میتوانیم به تنشهای سابق با ایران شدت بخشیم و حتی با این کشور وارد یک درگیری نظامی جدید شویم. بخشهایی از دولت آمریکا همچنان خواهان بالا بردن تبِ تنش با ایران هستند."
در ادامه مظلب آمده است:" تنها بنا به دلایل بشردوستانه نیست که باید در شرایط کنونی تنشها با ایران را کم کرد بلکه به همان دلیل بلایی که 2 هزار سال پیش بر سر امپراتوری روم آمد، آثار بلایا و مشکلات جاری در ایران این بار هم میتواند به نوعی به آمریکا هم برگردد.
تنش بین ایالات متحده آمریکا و ایران از ابتدای سال جاری میلادی و برسر موضوع ترور سردار (شهید) قاسم سلیمانی تشدید شده است. ایران به تازگی اقدام به استقرار سامانههای موشکی در سواحل خلیج فارس کرده و ایالات متحده آمریکا تصمیم به اقدامات نظامی بزرگی در عراق گرفته است و مانند اشکانیان باستان ، ایران امروز نیز در سوریه حضور نظامی موثری دارد. هر دو کشور در آستانه یک برخورد نظامی احتمالی قرار دارند.
در میانه چنین شرایط تنشآلودی، ویروس کرونا هم اوضاع را پیچیدهتر کرده است. هر دو کشور تاکنون همکاری با یکدیگر برای دفع خطر ویروس را رد کردهاند. ایرانیها با رد درخواست کمک آمریکا، انگشت اتهام را به سمت واشنگتن گرفته و میگویند احتمال دارد این کشور در پشت قضیه شیوع کرونا ویروس باشد و در مقابل دولت ترامپ هم اصرار دارد از استراتژی "فشار حداکثری" و تحریمهای خود علیه ایران، ذرهای عقب ننشیند؛ استراتژی که در شرایط کنونی هم ایران و هم آمریکا را به خطر انداخته است.
دیدار ولیعهد سعودی و وزیر خارجه آمریکا در شهر جده سعودی/ سپتامبر 2019/ عکس آرشیوی/ وزارت خارجه آمریکا
چنین تحریمهایی قطعا منجر به درد و رنج مردم کشور هدف تحریم میشود اما منطق تعلیق بخشهایی از تحریم فراتر از منطق اخلاقی نوعدوستانه است زیرا پاندمی "کرونا ویروس" یک تهدید جهانی است؛ به این معنی که مقابله با شیوع این ویروس در هر نقطه از جهان باید به طور یکسان مورد توجه همه باشد.
تصمیم ایالات متحده آمریکا درمخالفت با اعطای وام صندوق بینالمللی پول به ایران، تصمیمی کوتهبینانه است؛ ز یرا دولت ترامپ بر این باور باطل است که محدود کردن شیوع کرونا ویروس در ایران هیچ کمکی به گسترش این ویروس در آمریکا نخواهد کرد و این کار تنها به شیوع ویروس مرگبار در یک کشور مخالف خواهد انجامید. این تصور اشتباهی است؛ هر چه ما بیشتر با ویروس در ورای مرزهایمان بجنگیم کمتر مجبور خواهیم بود با این ویروس در داخل کشورمان مقابله کنیم؛ چون ویروس کرونا نشان داده مرز و محدوده نمیشناسد.
تشدید تحریمها در شرایط کنونی که خطر رویارویی نظامی را هم تشدید میکند یک ایده کاملا احمقانه است. در شرایط کنونی مواجهه نظامی با ایران در شرایطی که ارتش ما و احتمالا ارتش ایران درگیر مقابله با ویروس کرونا هستیم، کاملا اشتباه است. حتی بر فرض محال اگر بر این باور باشیم که تندروهای دولت ترامپ با مقابله نظامی بتوانند ایده رویایی خود در تغییر نظام در ایران را محقق سازند با پیامدهای بیثبات کننده این اقدام در شرایط کنونی پاندمی کرونا چگونه مواجه خواهند شد؟
همان طور که "فیلیپ گوردون" عضو شورای روابط خارجی آمریکا و "آرین طباطبایی" استاد دانشگاه کلمبیا اخیرا به درستی مطرح کردهاند:" در شرایط کنونی پاندمی کرونا فروپاشی سیاسی و اقتصادی یک کشور 80 میلیونی چطور میتواند به نفع ایالات متحده و یا هر کشور دیگری در جهان باشد؟"
به عبارت دیگر اگر نظام ایران در شرایط کنونی فروبپاشد دولت ایالات متحده آمریکا احساس همان پیروزی مشابه امپراتوری روم بر امپراتوری اشکانیان در سال 166 میلادی را خواهد داشت که همراه با همهگیری شیوع طاعون حاصل شد.
چرا رهبران ما (برای مقابله با ایران) این دوره بسیار خطرناک را انتخاب کردهاند؟ ایالات متحده به یک رویکرد جدید امنیت ملی احتیاج دارد، که تهدیدهای واقعی و مشترک آمریکاییها از جمله بیماریهای همهگیر، تغییرات آب و هوایی و اشاعه هستهای را در اولویت قرار میدهد.
این رویکرد مطابق سنت سیاست خارجی آمریکا خواهد بود. در اوج جنگ سرد ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی برای مبارزه با بیماریهای عفونی مانند آبله با هم کار کردند. پرزیدنت کندی آغوش دولت خود را برای "مبارزه علیه دشمنان مشترک انسان: استبداد، فقر، بیماری و حتی جنگ " باز کرد. این تلاشها به توافقهای برجستهای چون "پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای" و "پیمان منع آزمایش محدود" منجر شد. در واقع پرزیدنت اوباما هم در حالی که برای دستیابی به توافقنامه اقلیمی پاریس و یا توافق هستهای ایران (برجام) با رقبای خودکامه در پکن و مسکو همکاری کرد، در سایر حوزهها با آنها مقابله میکرد.
این یک سنت است که برای مبارزه با یک تهدید مشترک، باید با هم کار کنیم. این ویروس تهدیدی برای همه ما به وجود آورده است. دستگاه امنیت ملی از مدارس تحصیلات تکمیلی خود گرفته تا رهبرانش، نیاز به ارزیابی مجدد تعاریف خود در مورد امنیت ملی دارد. مشخص کردن خطرات ناشی از یک جنگ به ظاهر "موفق" با ایران در شرایط جهان کرونایی، نقطه شروع خوبی برای این ارزیابی است، فقط کافی است از رومیها بپرسید.
بیشتر بخوانید:
پیشنهاد تعلیق 120 روزه تحریم ایران به دولت ترامپ به خاطر کرونا
افزایش تحرکات مشکوک نظامی آمریکا در عراق
ترامپ: ایرانیها هم مثل ما آمریکاییها مغرورند
دیده بان حقوق بشر: الان وقت تحریم ایران نیست/ آمریکا تعلیق کند