عصرایران؛ احسان محمدی- مهدی طارمی مهاجم تیم پورتو فقط یک دقیقه زمان میخواست تا از هواداران این تیم ریشهدار پرتغال دلبری کند. دقیقه 86 مقابل براگا بهعنوان بازیکن تعویضی زمین آمد، دقیقه 87 برای تیمش پنالتی گرفت تا آنها با پیروزی 3-1 نخستین هفته لیگ پرتغال را جشن بگیرند. اینیک شروع طوفانی برای پسر بوشهری فوتبال ایران در تیم جدیدش بود.
کاوه رضایی هم به مرد گرهگشای تیم شارلوای بلژیک تبدیلشده است، او در شب پیروزی 3-1 این تیم مقابل بیرشوت ششمین گل خودش را به ثمر رساند تا به صدر جدول برود. 6 گل در پنج بازی برای ثبت ششمین پیروزی پیاپی شارلوا و خیز این تیم به سمت قهرمانی. علی قلیزاده که یکی از بهترین پاسورهای لیگ بلژیک به شمار میرود هم در این بازی یک گل زیبا به ثمر رساند تا پیروزی تمام ایرانی شارلوا رقم بخورد.
علیرضا جهانبخش هم بعد از مدتها همه را شیفته خودش کرد. او که بعد از گل برگردان به چلسی برای چند روز در صدر اخبار لژیونرها قرارگرفته بود نتوانست جای ثابتی در ترکیب این تیم برای خودش دستوپا کند و زیر سایه کرونا آنچنان از یادها رفت که برخی شایعه کردند که به هلند برمیگردد و پرونده فوتبالش در انگلیس با همان گل زیبا در خاطرهها بایگانی میشود. اما او در جام اتحادیه مقابل پورتسموث فقط 68 دقیقه زمان نیاز داشت تا هم پاس گل بدهد، هم با یک شوت رعدآسا گل بزند و هم عنوان بهترین بازیکن زمین را به خودش اختصاص دهد.
گراهام پاتر بعد از این بازی علیرضا را تحسین کرد و گفت او این فصل به ما کمک میکند. برایتون در لیگ برتر دو دیدار حساس مقابل نیوکاسل و منچستریونایتد دارد که بهترین فرصت برای جهانبخش هستند تا اگر فرصت بازی پیدا کند بتواند به نقدهای گزنده پاسخ بدهد. او بهعنوان گرانترین خرید باشگاه برایتون هنوز نتوانسته است خودش را اثبات کند.
حال سردار آزمون در زنیت هم خوب است و عملاً ستاره تیمش به حساب میآید. رامین رضاییان هم در تیم پرستاره الدوحیل که بهنوعی کهکشانیهای خاورمیانه هستند نه تنها خیلی زود جایگاهش را یافت که با یک ضربه کاشته چشمنواز یکبار دیگر ثابت کرد اگر روی فوتبال تمرکز کند میتواند تا مدتها یک بازیکن قابلاعتماد باشد. منتظر درخشش امیر عابدزاده و علیرضا بیرانوند و حتی سامان قدوس و میلاد محمدی هم هستیم. نگاه به این لیست یادمان میآورد که اینها تنها گوشهای از سرمایههای این فوتبال هستند که حالا سایه تعلیق، عدم راهیابی به جام جهانی و کابوسهایی ازایندست مثل کرکس بالای سرش میچرخند.
در کنار چند ده بازیکنی که هرسال فرصت دیده شدن دارند، صدها بازیکن دیگر وجود دارند که هرگز دیده نمیشوند، کسی استعداد آنها را کشف نمیکند، شناخته نمیشوند و بعد با یک مصدومیت، سرخوردگی یا فشار اقتصادی عطای فوتبال را به لقایش میبخشند و کنار میکشند. ما در عرصههای مختلف به هدر دادن استعدادها مشغولیم، ورزش هم یکی از آنهاست.
چشمها فقط به چند نماینده مجلس و وزیر و وکیل که روی صندلیهای قدرت نشستهاند دوختهشده درحالیکه راهحلها را گاهی کسانی در جیب دارند که هرگز به آنها فرصت بازی داده نمیشود. اگر امروز حالمان خوب نیست یکی از عمدهترین دلایلش همین است که دایره را آنقدر تنگ کردهایم که فقط تعداد اندکی حق بازی در آن را دارند.
هر چند بنده اعتقاد دارم که ورزش نسبت به سایر حوزه هایی که سرمایه های انسانی خود را از دست می دهد در اولویت اهمیت نیست.نگاهی به خروج استعدادهای تحصیلی و اقتصادی بیاندازیم وضع از ورزش هم خرابتر است
خارج از کشور. جایی که دیگر ادعا نداشته باشیم و تمام تلاشمان را برای موفقیت بکنیم.
تا ادعا داریم اصلا خوب نیستیم.
بعد هم بر طبل نمی شود می کوبند ،
متاسفانه صدای ما هم به جایی نمی رسد که هشتاد میلیون نفر آدم ، معطل حلقه بسته دو سه هزار مدیری هستند که کارنامه چند دهه ای آنها جز عقب گرد و گرانی و ناامیدی چیزی عاید مردم نکرده است
ما مردمان افسوس خوردن هم هستیم... افسوس خوردن برای جایگاه های بالا و بالاتری که می توانیم داشته باشیم اما با دایره تنگ نظری های حکومت و حکومت داران نمی توانیم... افسوس و هزاران افسوس!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!