عصر ایران؛ مهرداد خدیر- «باید به سمتی حرکت کنیم که واحد سنجش حبس، به جای سال، نه حتی ماه و هفته و روز بلکه ساعت باشد.»
این سخن را آقای باقری کنی معاون قوۀ قضاییه و دبیر ستاد حقوق بشر این قوه حین بازدید از «ندامتگاه بزرگ تهران» گفته و ناظر به رنجی است که زندانی در طول سالهای زندان محکوم و ناچار از تحمّل آن است.
این جمله هم جالب است که خانوادۂ زندانی نباید بیش از دوری و فراق، دغدغۀ دیگری همچون سلامت و آسایش و رفاه و نشاط زندانی داشته باشد و اصطلاح «زندانبانیِ تراز» را نیز به کار برده است.
ممکن است کسانی بگویند «به عمل کار برآید، به سخندانی نیست» و به جای توصیه و اشاره به واقعیتِ مرارتِ زندان، از قضات بخواهند دستکم دربارۀ جرایم سبکتر یا قابل تبدیل به جریمۀ نقدی، رأی به حبس ندهند و اگر هم چنین آرایی صادر میکنند چند سال نباشد. مگر مواردی که وجدان عمومی با احکام سنگین برای فرد موافق است.
یا شاید همزمانی این سخن با اجرای حکم زندان سه عضو ارشد کانون نویسندگان ایران را نشانۀ تناقض بدانند و آنچه را که برادرزادۂ مرحوم مهدوی کنی گفته متناسب با سِمَت ایشان و در واکنش به انتقادات اخیر حقوق بشری در خارج از کشور ارزیابی کنند اما نویسندۂ این سطور جدای هر عملکردی بیان این گونه نظرات را تعهدآور و مثبت میداند و 4 خاطره از چهار کَس را به خاطر میآورد که اکنون هیچ یک در این دنیا نیستند:
اولی مرحوم آیتالله سید محمود هاشمی شاهرودی رییس اسبق قوۀ قضاییه است که مجازات زندان را با احکام فقهی نامتناسب میدانست مگر در موارد استثنایی. زود اما دانستیم که مراد او از زندانزدایی با تصور غالب، متفاوت است و در واقع خواستار احیای مجازاتهایی است که زندان، جای آنها را گرفته است و بیشتر به پشت سر نظر دارد تا استفاده از تجربۀ کشورهایی که از این مرحله عبور کرده اند.
واقعیت این است که زندان، با همۀ دشواریها به دنیای مدرن، تعلق دارد و جایگزین مجازاتهای سنتی شده است. بگذریم که بعدتر سکان دادستانی تهران را به فردی سپرد که برای اهل فکر، حکم زندان و برای مطبوعات، حکم اعدام صادر میکرد.
غرض این که از هر وعدۂ حبسزدایی نمیتوان استقبال کرد زیرا چه بسا مانند آنچه هاشمی شاهرودی میگفت به قصد احیای مجازاتهای ماقبل زندان بوده همچنان که روشن شد مراد او از توصیف دستگاهی که تحویل گرفته با واژۀ «ویرانه» فیزیک ساختمانها بوده نه عملکردها!
نام دوم هاشمی رفسنجانی است که در گفت و گو با «همشهری ماه» در نوروز 1384 گفته بود «همه جای ایران را دیده و سرکشی کردهام الا زندان ها را».
هاشمی در بیان دلیل آن گفت آن قدر خاطرۂ تلخ از رنج و شکنجِ دوران زندان خود در رژیم گذشته دارد که نه تاب تجدید خاطره دارد نه قضاوت دربارۂ زندانیان کنونی را و به نقل از آیتالله خامنهای هم گفت «آنان که احکام سنگین زندان صادر می کنند خود به زندان نرفته اند و نمیدانند زندان چیست».
این جمله را البته هاشمی نقل کرد و خود از رهبری نشنیدهایم اما تکذیب هم نشده است. در عمل اما نمونههایی چون سعید مرتضوی و قاضی منصوری را دیدهایم که احکام سنگین زندان صادر میکردند و نوبت به خودشان که رسید به هر وسیله میخواستند برهند و تاب نداشتند.
سومی احسان نراقی است با این جمله مشهور که «زندان، مجازات زندانی نیست، مجازات خانوادۀ اوست».
خوشبختانه در اظهارات آقای باقری کنی به این مهم توجه شده است هر چند درد فراق هم خانواده را افسرده میکند و به تعبیر بامداد شاعر از رنجی خستهاند که از آنِ ایشان نیست.
نام چهارم اما که تیتر برگرفته از شعری از اوست «شهلا جاهد» است؛ معشوقه یا محبوبه یا همسر صیغهای ناصر محمدخانی که به اتهام قتل لالۀ سحرخیزان همسر اول فوتبالیست مشهور اعدام شد و به خاطر انکار و اعتراف و قبول قتل و باز انکار و ادعای رد شدۀ پذیرش از سر عشق به ناصر از پرونده های بحثانگیز تاریخ معاصر به شمار است.
شهلا، روحیۀ رُمانتیکی داشت و شعر هم میگفت و در یکی از شعرها یا شعروارههای بر جای آمده از او آمده است:
در زندان، عقربههای ساعت نمیجهند، می خزند.
یعنی هر چه در بیرون زمان به تندی میگذرد در آن قفس چنان کند میگذرد که انگار عقربه ها در حال خزیدناند.
آنچه باقریکنی گفته بیش از آن سه نام پیش گفته یادآور این یکی است که گویندۀ آن نه چون هاشمی شاهرودی فقیه بود، نه مانند هاشمی رفسنجانی سیاستمدار و نه مثل احسان نراقی جامعه شناس.
زنی که جان بر سودای عشقی خونین نهاد.
-------------------------------------------
بیشتر بخوانید:
*رئیسی: حبس زدایی، مهم ترین سیاست قوه قضاییه است
*از لغو سنگسار و حکم اعدام زیر 18 سال تا زندان زدایی
*قاضییی که گُل و کتاب را جایگزین حبس می کند
ممنون که در زمینه های مختلف می نویسی.نشانه تجربه،دید وسیع و تعهد مسئولانه است.
امیدوارم شاد و سلامت باشید.