عصر ایران؛ امین فضلی (کارشناس مسائل قومی) - حال که غلیان احساسات فروکش کرده و بستر برای بررسی دقیقتر فراهم است و توضیحات مقامات ترکیه و ایران نشان از بروز سوء تفاهمی در شعرخوانی اردوغان میدهد بهتر است به چند نکته در خصوص موج اعتراضات به شعر "خان آراز" اردوغان اشاره شود.
یک آن که شعر خان آراز از اشعاری است که با آهنگهای مختلفی تلفیق شدهاست از جمله آهنگ معروف لاچین که اردوغان این ورژن را خواند و از توضیحات مقامات ترکیه چنین بر میآید که احتمالا اشارهای بوده به آزادی شهر لاچین از دست نیروهای ارمنستان. لازم به توضیح است که لاچین در عین اینکه نام یکی از شهرهای تازه آزاد شده جمهوری آذربایجان است نام پرندهای شکاری و نامی برای بانوان نیز هست.
دو آن که آراز برای آذربایجانیهای دو سوی آن متفاوت از ارس یا آراس دیگران است. ارس مرزی است بین ایران و چند کشور و آراز دری است به آن سو. ارس رودی است پر آب و آراز میدان مبارزه است. ارس رودی است با سطحی روان و آرام که درونش پرتلاطم است و مواج و آراز رقیبی است که در دوئل با آن یا غرق میشوی یا قهرمان. هنوز هم بین نسلهای مختلف کسانی که توانستهاند شنا کنان از آراز عبور کنند مدال افتخار آن را بر سینه دارند و مانند قهرمان بلامنازعند. حتی در برخی مناطق اعتقاد به قدرت ماورای طبیعت آنها هست. آراز و ارس و آراس اگر چه اشاره به یک رود دارند ولی مفاهیمی متفاوتند.
سه آن که پس از جدا شدن قسمتهای شمالی ارس در عهد قاجار شاهد شکلگیری جریانی ادبی در آذربایجان دو طرف ارس هستیم. پس از این جدایی مفهوم دیگری هم در آراز متبلور شد؛ نیسگیل. نیسگیل واژهای است ترکی که شاید نزدیکترین واژه به آن حسرت و افسوس باشد. ادبیات حسرت پس از تبدیل ارس به مرز جدید بین مردم این دیار رشد و نمو یافت. اشعار مختلفی در این باب سروده شد که شعر خان آراز یکی از آنها است. اتفاقا این اشعار بر زبان همه نیز ساری و جاری است و تا به امروز که واکنشهای تندی از طرف برخی به این شعر شد کسی فکر نمیکرد شاید این اشعار هم بار پانترکیسم و تجزیه و غیره دارند. اینها اشعاری بودند که در مجالس و دور همیها و گردهماییهای تفریحی و در تنهایی و درون خانواده و برای کودکان و در یک کلمه همه جا سراییده میشدند و میشوند و کسی تفسیری منفی از آن نداشت و اساسا تنها کسانی که با مفهوم آراز ناآشنایند و با ادبیات نیسگیل بیگانه، میتوانند چنین تفسیر تند و تیزی از این اشعار داشتهباشند. ای کاش مقامات کشورمان قبل از واکنشهای این چنینی از مشورت مشاورینی مطلع بهره میگرفتند و ای کاش اردوغان قبل از خواندن شعر بر حساسیتها واقف میبود.
چهار آن که پیشنهاد اردوغان مبنی بر تشکیل گروه منطقهای در قفقاز و همکاری آنها در زمینههای مختلف در بین هیاهوها و توییتها گم شد. این گروه که شامل روسیه، ترکیه، جمهوری آذربایجان، گرجستان، ایران و ارمنستان است میتواند زنگار سالهای تخاصم را از چهره قفقاز زدوده و با ایجاد صلحی پایدار این منطقه را تبدیل به شاهراهی تجاری کند که هر شش کشور مذکور را منتفع خواهد ساخت. متاسفانه حواشی حضور اردوغان در رژه پیروزی ارتش آذربایجان در باکو فرصت توجه بیشتر به این پیشنهاد و بررسی دقیقتر آن را از تحلیلگران گرفتهاست. اگر سیاستگذاران روابط خارجی در صدد حفظ منافع کشورمان در این منطقه مهم هستند شاید این ساز و کار بتواند تامین کننده منافع ما در قفقازی باشد که با اشتباهات قبلی در معادلات آن بسیار کم اثر و کمرنگ شدهایم.