دیگر نه از کری خواندن در آمفیتئاترهای دانشگاه خبری است، نه از پلاکاردهای رنگی و پر از شعار، نه از رگهای گردن باد کرده و از چشمهایی که علیه این یا آن جناح قرمز شده است.
به گزارش ایسنا گویی دانشگاه و سالنهای آمفیتئاتر آن که زمانی در حال انفجار جمعیت بود و حتی تا پای صندلی سخنران هم دانشجو مینشست به خواب رفته است، خوابی که عدهای معتقدند با تغییر نسل و حالا هم با کرونا احتمالا دیگر بیداری برایش در کار نباشد.
دانشجو و دانشگاه که همواره نقطه جوش هیجانات، اجتماعات و برخی تحولات در جامعه محسوب میشدند مدت زیادی است-حتی قبل از همه گیری کرونا- خاموش شدهاند، خاموشی که عدهای آن را ناشی از تغییر نسل و عدهای دیگر نیز آن را به دلیل افزایش فشارها و سختگیریها نسبت به انجام فعالیتهای سیاسی دانشجویان و در پی آن بیانگیزگی و بیتفاوتی دانشجویان و حتی برخی تشکلهای دانشجویی نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه عنوان میکنند.
این مساله که چرا چند سالی است دانشجویان تمایل چندانی به حضور فعال در برنامهها و مراسمات فوق برنامهای و تشکلی ندارند و چرا نگرانیهای آنها از سطح جامعه و مباحث کلان سیاسی و اجتماعی، به مسایل صنفی، رفاهی و آموزشی تقلیل پیدا کرده از جمله مسائلی است که جنبش دانشجویی این روزها با آن دست و پنجه نرم میکنند، برخی معتقدند دانشجویان در ظاهر آنقدر درگیر مسائل خود شدهاند که دیگر ترجیح میدهند تمام توان و انرژی خود را صرف مسائل دانشگاهی کنند و از حضور در عرصههای عمومی پرهیز داشته باشند.
همه اینها در حالی است که سال آینده دو انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا در خرداد ماه برگزار میشود، اما انتخابات بدون هیاهوی دانشجو و دانشگاه چگونه خواهد بود؟
دکتر روحالله اسلامی، استاد علوم سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی با اعتقاد بر اینکه فضای دانشگاه به صورت مداوم تحت تاثیر فضای بیرون است، افزود: یعنی اگر فضای بیرون ملی است دانشگاهها هم حرکتهای ملی دارند باز اگر فصا چپ و مارکسیستی شود دانشگاهها هم همینطور میشوند. اصلیترین دلیلی که برای آن وجود دارد این است که چون در جامعه احزاب کارکرد نهادمند و کارکرد اثربخش ندارند و نمیتوانند تحولات سیاسی را مدیریت کنند دانشگاه به عنوان یک حزب و تشکل سیاسی وارد فرایند تحولات سیاسی- اجتماعی میشود.
این استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در مورد وقوع تحول نسلی در دانشگاه و نتایج آن عنوان کرد: اکنون تحول نسلی در دانشگاهها در حال اتفاق افتادن است و افرادی وارد دانشگاه میشود که اینها دیگر خیلی سیاسی نیستند و فضای متفاوتی دارند و تکثر عقاید و تنوعی که در فضای تکنولوژی اطلاعات وجود دارد و توانایی نقش ایفا کردن در عرصههای مختلف باعث میشود که دیگر نیازی نداشته باشند که خود را با سیاست معنی کنند و دانشگاه دیگر از لحاظ سیاسی مانند قبل پیشرو نیست. سیاست به احزاب و گروههای تخصصی در جامعه منتقل شده و دانشگاه هم نقش خود را در سیاست به صورت علمی ایفا میکند.
اما محمد جولایی شکیب، دبیر انجمن اسلامی دانشگاه فردوسی نیز در پاسخ به چرایی کمرنگ شدن فعالیت دانشجویان در تشکلهای دانشجویی به ایسنا میگوید: این مسئله مانند سایر مسائلی که اتفاق میافتد، دارای عوامل و ریشههای مختلفی است. یکی از مواردی که در کمرنگ شدن فعالیت دانشجویان درسالهای اخیر در تشکلها نقش دارد، مبهم بودن آینده نسبت به گذشته است. لذا دغدغه اول دانشجویان، اشتغال و مسائل اقتصادی است و دیگر خیلی نمیتوانند به مسائل کلانتر فکر کنند و در مسائل سیاسی و اجتماعی تاثیرگذار باشند.
وی ادامه میدهد: در گذشته انجمنهای اسلامی و جنبشهای دانشجویی، کارکرد حزبی داشتند، اما در حال حاضر کمکم این جنبشها در حال تبدیل شدن به جنبشهای اجتماعی هستند. این موضوع باعث میشود که دانشجویان دیگر مداخله مستقیم در نهاد حاکمیت نداشته باشند. در گذشته دانشگاه و انجمنهای دانشجویی، نقش پررنگتری در حوزه سیاسی کشور بازی میکردند، اما در حال حاضر این انجمنها بیشتر به سمت تبدیل شدن به جنبشهای اجتماعی در حال حرکتاند.
این فعال دانشجویی به نیازهای مختلفی که تبدیل شدن جنبش دانشجویی به جنبشهای اجتماعی دارد، اشاره میکند و میگوید: یکی از این نیازها، نیاز به رسانه قوی است؛ چراکه دانشجویان هم باید بتوانند گفتمان خود را رواج دهند و هم باید بتوانند میزان تاثیرگذاری خود بر جامعه را به مردم نشان دهند. لذا دارا بودن یک رسانه قوی، از ضروریات جنبشهای اجتماعی است.
دبیر انجمن اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد همچنین وجود فضای باز سیاسی را یکی دیگر از ضروریات جنبشهای دانشجویی میداند و عنوان میکند: انجمنهای دانشجویی باید بتوانند گفتمانهای مدنظر خود را بیان کنند، یکدیگر را به چالش بکشند و در نهایت به یک چهارچوبی برسند.
اما خاموشی دانشگاهها چه تاثیراتی بر فضای جامعه خواهد داشت؟ دانشگاهی که در سالهای نه چندان دور، زمینهساز تحولات سیاسی و اجتماعی زیادی میشد حال که تشکلهای دانشجویی دچار نوعی رخوت نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی شدهاند، این رخوت و سردی چه آسیبهایی برای جامعه در پی خواهد داشت؟
جولایی در پاسخ به این سوال میگوید که قطعا اگر دانشجویان نسبت به مسائل سیاسی کشور بیتفاوت باشند، این موضوع بر فضای جامعه تاثیرگذار خواهد بود و تشریح میکند: دانشجویان قشری هستند که نسبت به عامه مردم میتوانند مسائل را تخصصیتر پیگیری کنند. همچنین در خصوص بسیاری از مسائلی که در بین توده مردم مورد توجه هستند، ممکن است پس از اینکه دانشجویان به طور تخصصی آنها را در دانشگاه بررسی کردند، به این نتیجه برسند که اینها چندان هم مسائل مهمی نیستند و مسائلی مهمتر از آنان نیز وجود دارد و یا برای پاسخ به این مسائل، رویکرد دیگری مورد نیاز است.
این فعال دانشجویی خاطرنشان میکند: عدم تحرک جنبشهای دانشجویی و عدم دخالت دانشجویان در مسائل سیاسی، همچنین میتواند تخصصگرایی را از سیاست حذف کند و عوامفریبی را جایگزین آن کند. یعنی سایر افراد و رسانههای آنان میتوانند کاری کنند که یک شخصی در عرصه سیاسی ادعایی بکند و کسی نباشد که این ادعا را به چالش بکشد و این شرایط میتواند حتی باعث به وجود آمدن پوپولیسم شود.
دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی اما چندان با کمرنگ شدن شور و نشاط دانشجویان برای فعالیت در تشکلهای دانشجویی موافق نیست و معتقد است: این شور و نشاط همچنان وجود دارد و تنها جنس آن در حال عوض شدن است. جنبشهای دانشجویی دیگر به دنبال تاثیرگذاریهای بزرگ در عرصه کشوری نیستند و بیشتر به سمت و سویی در حال حرکت اند که بتوانند بر روی دانشگاه، شهر و نهایتا استان تاثیرگذار باشند.
وی به نقش پررنگ رسانه در تاثیر گذاری بر فضای جامعه اشاره و اضافه میکند: در حال حاضر صدا و سیمای کشور و همچنین نیروهای مخالف در شبکههای خارجی، هر کدام رسانههایی قوی در اختیار دارند. در گذشته فعالیتهای دانشجویی تاثیرگذار بودند، چون سایر نیروها دارای رسانههایی قوی و گسترده نبودند. لذا ما هم اگر میخواهیم تاثیرگذار باشیم، باید به اندازه سایرین کار رسانهای انجام دهیم.
در سالهای گذشته و انتخاباتهای پیشین، دانشگاه با برگزاری مناظرهها و نشستهای دانشجویی به نقطه اوج هیجان رقابتهای انتخاباتی تبدیل میشد، انتخابات ۱۴۰۰ اما از این نظر با تمامی انتخاباتهای گذشته تفاوت دارد و احتمالا کرونا باعث میشود دیگر خبری از میتینگهای سیاسی نباشد، آیا این مساله به خاموشی بیشتر دانشگاهها و تشکلهای دانشجویی دامن میزند؟
دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی در این خصوص بیان میکند: اینکه هنوز تشکلهای دانشجویی وارد فعالیتهای مربوط به انتخابات ریاست جمهوری نشدهاند، به این معنا نیست که این اتفاق هرگز نخواهد افتاد، در آینده این فعالیتها شروع خواهد شد. ضمن اینکه از نظر انجمن اسلامی، انتخابات ۱۴۰۰ همه چیز نیست و ما خیلی نمیخواهیم انرژی شدیدی صرف این موضوع کنیم، اما حتی ما هم که چنین دیدگاهی را داریم، خود به خود درگیر مسئله انتخابات خواهیم شد. انتخابات مسئلهای است که تمام تشکلات مرتبط با سیاست را درگیر خود میکند.
وی ادامه میدهد: هنوز برای صحبت در مورد چگونگی فعالیت تشکلهای دانشجویی در انتخابات ۱۴۰۰ زود است. باید منتظر بود و دید که چه جریاناتی وارد انتخابات خواهند شد. ضمن اینکه به دلیل اتفاقاتی که در این چند سال اخیر افتاده و اعتراضاتی که وجود داشته، بخشی از مردم به سمت سیاستگریزی سوق پیدا کردهاند. یعنی برخی از افراد اصلا حتی نمیخواهند چیزی از سیاست بشنوند.
دانشجویان و دانشگاهیان قشر فرهیخته جامعه هستند و به این دلیل که عموما در دوران جوانی قرار دارند، میتوانند با دیدی بازتر و فکری پویاتر مسائل جامعه را مورد بررسی قرار دهند و با شجاعت بیشتری به عملکرد نهادهای سیاسی و اجتماعی انتقاد وارد کنند، دانشگاه و دانشجو باید زنده باشند تا تحرک، پویایی و نشاط در جامعه خاموش نشود.