عصر ایران؛ امیر حسن خدیر- در روزهای اخیر آقای حجت نظری عضو هیأت مدیرۀ باشگاه استقلال (و عضو شورای شهر تهران) خواستار «بازگرداندن اموال باشگاه تاج [استقلال بعدی] شده» در حالی که آقای ابراهیم شکوری معاون اجرایی باشگاه پرسپولیس در واکنش گفته «نام پرسپولیس در طول تاریخ عوض نشده» و پرسیده «امکانات پرسپولیس در طول تاریخ چه بوده است؟».
چون احساس میکنم تاریخ باشگاهداری در ایران تحتالشعاع کریخوانی فوتبالی قرار گرفته و خود آقای نظری هم به عنوان عضو جوان شورای شهر و هیأت مدیره (33 ساله) احتمالا اطلاعات کاملی از اموال و داراییهای باشگاه تاج/استقلال در سالهای پیش از تولد خود و در دوران قبل از انقلاب ندارد و واکنش معاون باشگاه پرسپولیس هم نامرتبط است نکات تاریخی را در زیر میآورم با این تأکید مؤکد که اولا بحث آبی و قرمز نیست و به عنوان تجربۀ تاریخی و موفق باشگاهداری ذکر میشود ثانیا اگر ناگزیر به آقای پرویز خسروانی مالک باشگاه تاج اشاره میشود از سر وفاداری به تاریخ است و نه انکار نقش منفی او به عنوان سرگرد خسروانی در واقعۀ 9 اسفند 1331 یا 28 مرداد 1332.
و اما نکات تاریخی مربوط به باشگاه تاج/ استقلال که میتواند برای مدیران دو باشگاه مفید باشد و نشان دهد با دولتی کردن دو باشگاه محبوب پرسپولیس و استقلال چه بلایی بر سر آنها آورده شده است:
1. نام باشگاه تاج، هنگام تأسیس، "دوچرخهسواران" بوده و سپس به "تاج" و پس از پیروزی انقلاب 1357 نیز به "استقلال" تغییر یافته است که هر چند اقتضای وقوع و پیروزی یک انقلاب ضدسلطنتی تلقی میشد اما میتوانستند بگویند"تاج" الزاما یادآور تاج سلطنتی نیست و این نام منحصر به یک باشگاه ورزشی هم نبوده کما این که شرکتهای دیگری نیز واژۀ "تاج" را در نام خود داشتند: دخانیات تاج ، شرکت اتوبوسرانی تاج، املاک تاج و...
اگر میخواستند حتی میتوانستند نام "تاج" را حفظ کنند و تنها آرم را تغییر دهند یا حتی یادآور شوند اصل واژۀ تاج مذموم نیست کما این که یکی از القاب امام سجاد علیه السلام و در کنار و همتراز زینالعابدین و سیدالساجدین، "تاجالبکایین" است. به همین خاطر نامهای خانوادگی که کلمۀ «تاج» در آنها وجود داشت، حذف نشد. (اولین وزیر نیرو پس از انقلاب و در دولت موقت مهندس بازرگان نیز عباس تاج نام داشت). جالب این که نام تیم فوتبال تاج به استقلال تغییر یافت و سال ها نام رییس فدراسیون فوتبال (تا همین چند ماه قبل)، «تاج» بود.
انقلاب فراگیر ضد سلطنتی البته نمیتوانست با تاج سلطنتی میانهای داشته باشد و تغییر نام تیم هم هیچ مخالفتی برنینگیخت.
2. جدای رقابت دو باشگاه واقعیت این است که باشگاه تاج/ استقلال در قبل از انقلاب را میتوان منطبق با معیارهای واقعی یک باشگاه دانست.
در ابتدای تاسیس، باشگاه دوچرخهسواران از یک قطعه زمین برخوردار بود در منطقه "بی سیم" یا چهار راه قصر فعلی که پرویز خسروانی میگفت از اموال پدری او بوده و آن را فروخته و با پول آن یک خانۀ دو طبقه در خیابان ایرانشهر در خیابان کریمخان خریده و بدین ترتیب کلوپ باشگاه دوچرخه سواران رسمیت مییابد.
سپس در سال ۱۳۲۴ همین کلوپ دوچرخهسواران رشتههای دیگری از جمله فوتبال را هم راه می اندازد و وجه تسمیۀ دوچرخهسواران هم این بوده که مؤسس باشگاه ورزشکار حرفه ای دوچرخه سواری بوده است.
بعدتر با تسهیلات بانکی زمینی در نظام آباد میخرد و در آنجا استادیومی به نام "دیهیم" میسازد. ( دیهیم به معنی تاج است). باشگاه از این پس در کُشتی، وزنه برداری، والیبال، بسکتبال و تنیس هم تیمداری میکند.
جالب است بدانید بزرگترین باشگاه تنیس آسیا در زمان خود را در خیابان میرداماد و با 12 زمین تنیس، تاسیس میکند و همراه آن یک تالار پذیرایی نیز احداث شد و مراسم عروسی بسیاری از بازیکنان به هزینۀ باشگاه در همین تالار برگزار شد و برای آنان خاطره ساخت.
3. نکتۀ جالب دیگر این که در تمام رشتهها به موازات مردان، برای بانوان نیز تیم تاسیس میشد و به خاطر همین نگاه، ورزش زنان در این باشگاه قوی بود و گسترش یافت. کلوپ بانوان نیز با استخر و سونا و تمام امکانات در خیابان حجاب فعلی و محل کنونی نمایشگاه های صنایع گردشگری ساخته شد.
در پی آن تیمهای پایه هم در ورزشگاه تازه تاسیس افسر (این کلمه هم به معنی تاج) تشکیل شد. این باشگاه را اکنون به نام "استقلال جنوب" میشناسیم.
علاوه بر این در بسیاری از شهرستانها شعبه داشت و هر یک زمین مخصوص به خود را داشتند. به عنوان مثال در سنندج باشگاه بسکتبال بنا شد که در لیگ ایران تیم قدرت مندی به حساب می آمد.
در شیراز هم سالن بسکتبال و والیبال و در خوزستان و در تمام شهرها تیم باشگاهی داشتند: تاج آبادان، تاج خرمشهر، تاج دزفول ، تاج مسجد سلیمان، تاج اهواز، تاج اندیمشک که از زمین اختصاصی نیز برخوردار بودند. جالب است بدانیم استادیوم نفت مسجدسلیمان هم در واقع متعلق به تاج بود و بعدها در اختیار شرکت ملی نفت قرار گرفت.
قابل توجه است که تیم هایی چون پرسپولیس گرگان وبهبهان تنها در نام، پرسپولیس بودند و در واقع متعلق به پرسپولیس تهران نبودند حال آن که تیمهایی که نام تاج داشتند تماما متعلق به همین سازمان با مرکزیت تهران بودند.
داستان محدود به جنوب هم نبود. درشمال هم ، تاج رشت و تاج بندر انزلی شکل گرفت و فراتر از شمال و جنوب ایران می توان به تاج تبریز و اصفهان اشاره کرد و یادآور شد به معنی واقعی کلمه در تمام رشتهها فعالیت میکردند و قهرمانان زن و مرد بسیاری را به ایران و جهان معرفی کردند:
نامهایی چون محمد نصیری در وزنه برداری، تیمور غیاثی در دو و میدانی، ماسیس هامبورسیان و پرویز بادپا در بوکس و خانم ها پری فردی و فاطمه سپنچی در والیبال یا مهین کورهچیان در بسکتبال.
4. ساختمان اصلی باشگاه که به عنوان سازمان مرکزی شناخته میشد در میدان بهارستان قرار داشت و تمام رشته ها از آنجا مدیریت میشد و مناصب دولتی خسروانی نباید این ذهنیت را ایجاد کند که باشگاه هم دولتی بوده و هیچ کس نمی تواند سندی ارایه کند که نشان دهد باشگاه خصوصی نبوده و از بودجۀ دولت اداره می شده است.
5. این اشاره هم شاید جالب باشد که کتابخانه بزرگ باشگاه بعد از کتابخانه ملی بزرگ ترین به حساب می آمد و برای اعلام وفاداری به شعار «عقل سالم در بدن سالم است» هر سال کتابخانه تجهیز میشد. (منسوخ شدن این شعار به سبب سوء تفاهماتی است که در سالهای بعد ایجاد شد).
6. در بعد بینالمللی نیز میتوان یادآور شد در بحرین و ترکیه (استانبول) و در قطر هم باشگاه شعبه داشت. شعبۀ قطر را قبل از انقلاب فروخت و برای باشگاه زمین خرید ولی دو فقرۀ دیگر همچنان هست.
سهام اصلی باشگاه تاج استانبول متعلق به پرویز خسروانی بود و در مصاحبه ای اعلام کرد اسناد آن را در اختیار آقای اولیایی قرار داده تا بتوانند بازپس یا در اختیار بگیرند. همچنین اعلام آمادگی کرد جامها را هم به تهران بفرستد تا در موزه باشگاه استقلال نگهداری شود و نمی دانیم چه اتفاقی افتاد و چه فرجامی یافت اما استقلال را تنها نام دیگر باشگاه تاج می دانست و مالکیت آن را مطالبه نمیکرد.
7. شاید نشنیده باشید اما مالک باشگاه دو دختر داشت که می توانستند وراث او به حساب آیند و در سال 1355 که هیچ نشانی از وقوع انقلابی فراگیر و سقوط نظام پادشاهی نبود اقدام به "وقف عام" کرد و ندیده ام جایی مصادره یا تصرف اموال باشگاه از این منظر بررسی شود.
8. دربارۀ باشگاه محبوب پرسپولیس به لحاظ تاریخی و جدای رقابتها می توان یادآور شد:
ابتدا تنها کلوپ بولینگ و استخر سرپوشیده بوده و علی عبده بزرگ ترین سالن بولینگ خاورمیانه را می سازد که در جهان نیز یکی از بهترینها و در سطح بالایی به حساب میآمد به گونهای که مسابقات جهانی بولینگ با اسپانسری (حمایت مالی) سیگار "مارلبرو" انجام شد و پرویز کیانی از ایران در جهان سوم شد. این افتخار دیگر تکرار نشد و خوش بختانه ایشان همچنان زندگی می کنند.
فوتبال و والیبال بعدتر به بولینگ پرسپولیس اضافه شد با یک تالار زیبایی که مراسم عروسی حسین کلانی هم در آن برگزار شد.
عبده در ابتدا برای تیم فوتبال و در سال ۱۳۴۶ یک تیم از تیم دسته جات تهران به نام پرسپولیس تهران خرید که در رفت و آمد صعود و سقوط بود. وقتی در سال ۴۷ تیم شاهین منحل شد بازیکنان آن بی تیم شدند در حال که بازیکنان تیم شاهین دوست نداشتند به تیم تاج منتقل شوند به عکس تیم دارایی که وقتی منحل شد، مرحوم منصور پورحیدری و جلال طالبی و اکبر افتخاری به باشگاه تاج رفتند.
9. برای این که نکتهای را از قلم نیندازیم این اشاره هم می تواند مفید باشد که برخلاف شایعات، رابطۀ خسروانی و عبده دوستانه و خانوادگی بود. اولی که در آن زمان رییس سازمان تربیت بدنی بود از عبده خواست بازیکنان شاهین را به پرسپولیس بیاورد اما چون پرسپولیس در آن زمان در دستۀ سه بود شاهینی ها دوست نداشتند و دراتفاقی جالب و نادر هم تیم پرسپولیس وهم راهآهن - که در دسته دو بود - به دسته یک آمدند و آن سال در دستۀ یک به جای ۱۴ تیم ۱۶ تیم با هم رقابت کردند.
در پی آن و برای تعیین اولین نمایندۀ ایران در جام باشگاه های آسیا بین 5 تیم عقاب، تاج، پاس، شهربانی و پرسپولیس مسابقات دورهای برگزار شد و تیم پرسپولیس به مقام اول رسید و بدین ترتیب اولین نماینده ایران در جام باشگاههای آسیا لقب گرفت. هر چند در آن مسابقات، مغلوب نمایندگان ژاپن و اسرائیل شد و از دور مقدماتی کنار رفت.
10. سال بعد عبده اعلام کرد دیگر نمی خواهد پول حرفهای بپردازد. بازیکناتی چون محمود خردبین، عزیز اصلی ، اسماعیل حاج رحیمی و امیر حسن عابدینی گفتند بدون پول حرفهای هم می مانیم ولی بقیه بازیکنان پرسپولیس به تیم پیکان رفتند. علی پروین هم از کیان به تیم پیکان پیوست ولی یک سال بعد دوباره به تیم پرسپولیس برگشتند چرا که محمود خیامی صاحب ایران ناسیونال (ایران خودرو) هم اعلام کرد دیگر قصد ندارد به صورت حرفهای تیم پیکان داشته باشد.
عبده بر آن شد برای تیم پرسپولیس در شهرک اکباتان فعلی ورزشگاهی زیبا به نام پرسپولیس بسازد و چند مسابقه از بازیهای آسیایی تهران هم در آن برگزار شد هر چند بعد از بازیهای آسیایی به خاطر بدهیهای باشگاه به مدیر شهرک اکباتان فروخت که خود صاحب تیم اکباتان بود و او هم چندی بعد ورزشگاه اکباتان را به راه آهن فروخت.
11. به موازات جام تخت جمشید در سال 54 جام پاسارگاد نیز در رشتۀ والیبال راه افتاد و تیمهای بسیار خوبی در آن شرکت کردند. پرسپولیس نیز در آن بازی ها تیم داشت و بازی های جذابی در خاطره ها به یادگار ماند.
12. در پی پیروزی انقلاب مالکیت بولینگ عبده به خاطر شراکت او در شرکتی دیگر با فاطمۀ پهلوی از او سلب شد و نام آن پش از شهادت دکتر چمران به شهید چمران تغییر یافت و متعاقب آن نام باشگاه پرسپولیس نیز مدت کوتاهی به چمران تبدیل شد ولی شعارهای ورزشگاه مسؤولان را متوجه اشتباه در یان نام گذاری کرد و پس از آن و در فضای ضد ملی گرایی آغاز دهه 60 نام پرسپولیس این بار به " پیروزی" تغییر کرد تا به لحاظ آوایی هم نزدیک باشد (و معادل "النصر"). تماشاگران و بازیکنان البته زیر بار این تغییر نام نرفتند هر چند در رسانههای رسمی رعایت میشد.
تغییر نام تاج به اقتضای انقلاب ضد سلطنتی طبیعی مینمود اما پرسپولیس (به معنی شهر پارسه) ربطی به شاه نداشت تا تغییر آن لازم باشد هر چند که تاج هم به معنی دربار نبود و واژهای آشنا در فرهنگ و ادبیات ایران و حتی در سازه هاست کما این که میگوییم تاجِ برج میلاد.
پرسپولیس در جام باشگاه های آسیا بعد از انقلاب یعنی در سال 1366 با نام "پیروزی" شرکت کرد که توسط محمدان بنگلادش با سرمربی و بازیکنی مرحوم ناصر حجازی و با گل بیژن طاهری مغلوب و حذف شد.
پرسپولیس بر خلاف استقلال اما اموال و املاکی نداشت تا جایی که این جملۀ علی پروین مشهور است که کل پرسپولیس را در صندوق عقب پیکان خودش نگه داشته و اصلاً یکی از دلایلی هم که علی پروین خود را مالک معنوی این باشگاه می داند نیز شاید همین باشد.
13. چون صحبت از اموال و املاک باشگاه تاج / استقلال است این مورد را نیز میتوان افزود: یک زمین هم در شرق تهران داشتند که تیم های بسکتبال در آنجا تمرین میکردند.
14. برای اینکه بهتر پی ببریم که امکانات باشگاه یا ساختار باشگاهی آن در آن زمان چگونه بوده جا دارد یادآوری شود "پله" اسطورۀ برزیلی که به همراه تیم "سانتوس" به ایران آمده بود و به اصطلاح ملک و امکانات ندیده نبود در مصاحبه با عبدالستار دلدار (خبرنگار مطرح آن زمان که که در مجلات کیهان ورزشی و دنیای ورزش مینوشت و در رادیو نیز فعالیت داشت) ضمن تشکر از میزبانی اعلام کرد: من در بازدید از امکانات باشگاه تاج، آنها را در حد رئال مادرید و بزرگترین باشگاههای جهان دیدم.
یا از شرق دور "وانگ مین" معاون نخستوزیر و وزیر ورزش چین گفته بود: اگر جوان بودم حتما عضو این باشگاه (تاج) می شدم چون بهترین امکانات را در سطح آسیا و جهان دارد و الگوی مناسبی به حساب میآید.
بدین ترتیب و به صورت و در مجموع و کاملا مستند میتوان گفت باشگاه تاج - با نام کنونی استقلال - مالک ۵۲ زمین ، تالار و استادیوم اختصاصی در ایران و کشورهای اطراف است که اگر از مصادره یا تصرف دربیایند و به باشگاه استقلال مسترد شوند چه بسا این باشگاه به کمکهای کنفدراسیون آسیا نیز نیاز نداشته باشد و موضوع فراتر از رقابت در زمین مسابقه یا روی سکوهاست و برای اتمام باشگاهداری دولتی باید به این واقعیتها توجه شود.
-------------------------------
پیش تر از همین نویسنده منتشر شده است:
* پژمان جمشیدی؛ در فوتبال به جایی رسید یا نرسید؟!
* شب های فوتبالی؛ غلط خوانی و غلط گویی در مستندِ نامستندِ تلویزیونی
* پرویز ابوطالب؛ خاموشیِ «خدمتگزارِ خاموش» فوتبال ایران
* آقای حسن روشن! خاطره بگویید و روایت کنید، اما لطفاً دقیق و بیشایبه
* نیمکت استقلال، ضد خارجی است!
* محمود خوردبین اشتباه میکند؛ عکس، اصلا تیم تاج نیست!
...
باعث تأسف است که الان باشگاه یا بهتر بگم تیم یک زمین تمرین نداره و هر هفته آواره ی یه گوشه از تهرانه واسه تمرین
فکر کنم از مدیران حاضر کمتر کسی این چیزها رو میدونه
اگه املاک و مستغلات تاج رو بهش برگردونن نیازی به بودجه های دولتی و غیر دولتی نداره
امید که استقلال و پرسپولیس خصوصی واقعی شوند و اموال مصادره شده مسترد گردد.
تاجیقدیمیازشماتشکرمیکنم.
ممنونم از شما.
جناب خدیر عزیز، از این که حصرت عالی یک استقلالی هستید ( ب گواه مقالات گذشته و این مقاله) خواستم خدمت شما عرض کنم باشگاه استقلال و تاج دو شخصیت حقوقی مجزا هستند. کما اینکه در اداره ثبت شرکتها هم تاج موجود میباشد و هم استقلال.
اگر روزی قرار باشد اموال تاج بازگردانده شود باید به خود شرکت یا تیم ناج باز گردانده شود و نه استقلال.
برای من جای تعجب و سوال است ک چگونه شما این اصل را فراموش کردید.
در هر صورت امیدوارم گه این انتقاد من به نقد شما چاپ شود.
با تشکر
از آقای خدیر برای نگارش این اطلاعات سپاسگزارم.