عصر ایران ؛ کاوه معین فر - مدتی است که صدای جنبش me too (من هم) در جامعه ایران هم به گوش می رسد، علی الخصوص در فضای مجازی جامعه ایرانی یکی از داغترین بحثهاست.
از داستان نقاش و خواننده معروف گرفته تا همین اواخر که ادعاهایی درباره یک کارگردان سینما و یک بازیگر سینما هم مطرح است. فضایی به شدت 2 قطبی هم شکل گرفته که در یک سر طیف فیمینیست های دو آتشه و در سر دیگر مخالفان آنها، تا توانسته اند از خجالت هم درآمده اند.
در چند سال اخیر شاهد جنبش me too بودیم که اتحادی جهانی برای مقابله و جلوگیری از این است که هر شخصی به هر دلیلی در موقعیت برتر قرار داشت نتواند از آن موقعیت برای اذیت و آزار کلامی، فیزیکی، جسمی و روحی دیگران استفاده کند. نتواند از این برتری سو استفاده کند. فرقی ندارد کارگردان یا تهیه کننده باشد، رئیس و مدیر باشد یا یک انسان با فیزیک قویتر، متمول تر و یا حتی یک فامیل بزرگتر و ...
عده ای بر این باورند بزرگترین جدال آینده بشری جنگ بین مردان افراطی تمامیت خواه و زنان فمینیست رادیکال خواهد بود!
با احترام به تمامی قربانیها و محکوم کردن هر گونه تعرض، تجاوز و آزار جسمی و کلامی هر شخص دیگری در هر موقعیت پائین تر و یا بالاتر و ... پرسش اصلی ام این است که چه زمانی باید به جنبشهایی از این دست پیوست؟ چه زمانی باید حمایت کرد تا معضلاتی از این دست را از بین برد؟
شکی نیست از بدو تولد بچه ها و همان ابتدای کودکی، آنها در معرض آشنایی با انواع و اقسام دسته بندیها و ارزشگذاری های جنسیتی قوی و ضعیف قرار می گیرند.
داستان از زمان خواندن اشعاری مانند «پسرها شیرند مثل شمشیرند / دخترها موشاند مثل خرگوشاند» و یا برعکس، شروع میشود.
بالشخصه به دفعات مکرر دیده ام که مادری به پسرش می گوید: «این کار را نکن این کار دخترانه است» یا وقتی پسربچه 3 ساله اش در لباس فروشی یک تیشرت قرمز رنگ را می خواهد بهش می گویند: «این رنگش خوب نیست، دخترانه است» و یا به دختربچه ای 3 ، 4 ساله نا آشنا با هر آنچه در این جهان است نهیب زدهاند که «خوب بشین تو دختری و ...»
حتی دیده ام که مادری از پسربچه 5 سالهاش پرسید دوست داری یک خواهر یا برادر دیگه داشته باشی؟ پسربچه با خوشحالی جواب داد آره دوست دارم خواهر داشته باشم. مادرش گفت: «خوب اگر خواهر داشته باشی اون چون دختره همه اش با عروسک و قابلمه و بشقاب بازی می کنه و ... ولی اگر پسر باشه با هم همبازی می شین و ...» پسربچه سریع نظرش عوض شد که من برادر میخوام، خواهر نمی خوام و ...
واقعیت این است هر کدام از ما با اندکی دقت در اطرافمان انواع و اقسام از این گونه دسته بندیها را می بینیم که درلایه زیرین آن یک ارزش گذاری وجود دارد که اگر چه شاید به نظر زیاد مهم نباشد ولی در واقع آغاز کاشت این بذر تبعیض جنسیتی است.
اگرچه می توان به سیستمهای آموزشی و موسسات و نهادهای مربوط به تربیت و پرورش کودکان، رسانه ها و علی الخصوص صداوسیما و ... همواره در این زمینه ها نقد وارد کرد و آنها را مسئول بخش عظیمی از این ناهنجاری ها دانست اما روی سخن من بیشتر به خودمان است.
من به عنوان یک پدر، برادر، شوهر، پسر دایی/ عمو/ خاله/ عمه و ... یا به عنوان یک مادر، خواهر، همسر، دختر دایی/ عمو/ خاله/ عمه و ... چه اندازه در کاهش و یا جلوگیری از این فرهنگ جنسیت زده، بالا، پائینی ضعیف و قوی و ... نقش داشته یا می توانم داشته باشم؟
حال که صدای اتفاقاتی از قبیل انواع و اقسام آزار ، تعرض و ... در جامعه پیچیده بهترین فرصت است که با خودمان اندکی خلوت کرده و سعی کنیم در نگاهمان به جهان اطراف و به خصوص در مواجهه با کودکان حواسمان را بیشتر جمع کنیم.
واقعیت این است که چنین مسائلی نباید با یک جنبش به آن بپیوندیم و بعد از مدتی که جنجالها فروکش کرد، یادمان برود بلکه باید در لحظه لحظه زندگیمان جاری و ساری باشد.
اگر هرکسی از خود و زندگی خودش شروع کند قطعا نتایجی به بار خواهد آورد و آنوقت باید گفت:
me too ( من هم ) .
یادتونه همین ده سال پیش یه نفری در اومد یک واقعیت رو در مورد بعضی از بازیگران خانم مملکت گفت و چه هجمه ای بهش شد؟
الان مشخص شده اون نفر درست میگفته اما همون کسایی که اون روز اون فرد رو دروغگو میخوندن و خودشون رو پاک، یکهو شدن قربانی!
چرا نمیشه از این منظر نگاه کرد که اون افراد اون زمان از این موضوع استفاده کردن و با جوری رضایت دادن به این کارها به شهرت و ثروتی از راه این آزار ها رسیدن و امروز هم که نوبت مظلوم نمایی شده می تو شدن
البته این گناه اون آقایون در سو استفاده رو توجیه نمیکنه اما نشون میده ما باجانی ها و قربانی ها طرف نیستیم و هر دودسته به نوعی گناه کارن
هر چند که من نون به نرخ روز خوری رو پست ترین کار ممکن میدونم