دستور تخلیه خانههای برخی از اعراب در قدس شرقی (بیت المقدس- اورشلیم) منجر به جنگ حماس و اسرائیل در دو هفته گذشته شد. اما برای هزاران فلسطینی ذلت و خواری، دستور تخلیه خانهها و زندگی زیر بمباران به بخشی از زندگی روزمره آنها تبدیل شده است.
نیویورک تایمز در گزارشی به سختی و معضلات زندگی فلسطینیان در شرق شهر قدس (بیت المقدس- اورشلیم) پرداخته است و از مشکلات زندگی در سرزمین اشغال شده میگوید.
به گزارش عصرایران، "محمد ساندوکا" 15 سال پیش و کمی قبل از تولد فرزند دومش خانه خود را در سایه "کوه معبد" ساخت.
چندی پیش مقامات اسرائیلی خانه او را به بهانه توسعه دید گردشگران شهر قدیمی قدس (بیت المقدس- اورشلیم) تخریب کردند.
"ساندوکا"ی 42 ساله، در محل کار خود بود که مامور اجرا به همسرش 2 گزینه پیشنهاد داد: یا خانه خود را خراب کنید یا دولت آن را با خاک یکسان میکند و 10 هزار دلار را به عنوان هزینه تخریب از شما خواهد ستاند.
زندگی برای فلسطینیانی که تحت اشغال اسرائیل زندگی میکنند چنین وضعیتی دارد. آنها همیشه از کوبیدن درِ خانه وحشت دارند.
جنگ روزهای اخیر بین غزه و اسرائیل در آستانه اخراج شش خانواده فلسطینی از خانههای خود در بیتالمقدس شرقی و گسترش اعتراضات آنها رخ داد.
اسرائیل پس از جنگ 1967 و اشغال کرانه باختری رود اردن و شرق بیتالمقدس کنترل این اراضی به دست گرفته و طول مذاکرات ناموفق صلح چند دههای این مناطق را کنترل کرده است.
اتحادیه اروپا و سازمان ملل و آمریکای غیر ترامپی مناطق کرانه باختری و قدس شرقی را بخشی از اسرائیل نمی دانند و آن را به رسمیت نمیشناسند به همین دلیل در طول درگیریهای بین غزه و اسرائیل یا حتی مذاکرات صلح مسائل فلسطین توجه جامعه جهانی را به خود جلب کرده است.
3 میلیون نفر از فلسطینیان در کرانه باختری رود اردن و شرق شهر قدس (بیت المقدس یا اورشلیم شرقی) ساکن هستند.
در بیشتر موارد آنها ترس، خشم و ذلت ناشی از اشغال اسرائیل را تحمل میکنند.
حتی در دورههایی که تحولات این منطقه ساکت و آرام است و دنیا توجه چندانی به اتفاقات ندارد، قشرهای مختلف فلسطینیان به صورت روزمره تحقیر میشوند و کنترلهای قانونی و بوروکراتیک ( قوانین قضایی) آنها را مجبور به انتخابهای دردناک میکند. بی رحمی و شکنندگی زندگی در فضایی نظامی ثانیه به ثانیه خود را به فلسطینیان تحمیل میکند.
این تحقیر، ذلت و ظلم در پشت پرده فضای به ظاهر آرام فشار و ایجاد میکنند.
نیویورک تایمز نوشت: اگر مشاجرات و نزاع بر سر دستور تخلیه خانوادههای فلسطینی در شرق شهر قدس (بیت المقدس- اورشلیم شرقی) شعله کبریتی روشن بود، تحرکات و فتنهانگیزی بی وقفه اسرائیل از آن آتشی بزرگ تبدیل شد. آنها محرک ثابت و اصلی درگیری بودند و بهانه شلیک راکت به جنبش مقاومت اسلامی (حماس) را دادند و باعث شدند بسیاری در میان درگیریهای داخلی با خودرو یا چاقو به جان هم بیفتند. از طرفی این تحریکات نیز با پایان جنگ و درگیری تمام نمیشود.
خانههای مرزی
هیچ صاحبخانهای از بازدید ماموران از خانهاش استقبال نمیکند. تقریبا در قدس شرقی هیچ کدام از فلسطینیان موفق به اخذ پروانه ساخت خانه نمیشوند و خانههای بدون جواز تنها یک مجازات دارند و در اغلب مواقع تخریب میشوند.
ساندوکا دقیقا در سراشیبیهای برج و باروهای شهر قدیمی قدس شرقی و در درهای که کوه معبد را از کوه زیتون جدا میکرد، بزرگ شد.
او در 19 سالگی ازدواج و به یکی از خانههای اضافی پدرش نقل مکان کرد و آن را گسترش داد. دیوارهای سنگی جدید مساحت خانه او را سه برابر کردند. او کاشی گذاشت، دیوارها پیش ساخته را نصب کرد و آشپزخانه گرمش را مبله کرد. او در این مدت 150 هزار دلار برای خانهاش خرج کرده است.
6 فرزند او یکی یکی به دنیا آمدند. در ماه رمضان گذشته بسیاری به عنوان پیکنیک به دره محل زندگی او آمدند. بچههای او در حکم میزبان منطقه به پیک نیک روها آب سرد و سوپ داغ میدادند. همسر او نیز در جشن عید فطر رمضان غذای "مقلوبه" (مرغ و پلو) و "منسف" (خورش بره در سس ماست) پخت. او همچنین با پسرانش به زیارت مسجد الاقصی رفت.
کارگران شهری در سال 2016 یک علامت را در بالای در خانه "سندوکا" قرار دادند. این اقدام به آنها حس مشروعیت بیشتری دارد.
اما اسرائیل پیوسته به سمت دیدگاههای راست (افراطی) حرکت کرد. [در آن زمان ترامپ رئیس جمهور آمریکا شده بود]. از طرفی اداره پارکهای دولتی تحت تاثیر شهرکنشینانی قرار گرفت که خواهان گسترش کنترل یهودیان بر کرانه باختری و قدس شرقی (شرق بیت المقدس- اورشلیم) بودند. مقامات اسرائیلی با استناد بر یک طرح قدیمی که به گسترش یک پارک در اطراف شهر قدیمی می شد، خانههای (به اصطلاح) غیر مجاز را یکی پس از دیگری پاک کردند.
حالا نوبت به سندوکا رسیده بود.
"زیو هاکوهن" یکی از مقامات در باره خانه "سندوکا" گفت: تخریب این خانه برای حفظ منظره شهر قدیمی اورشلیم "به همان شکلی که در کتاب مقدس آمده" ضروری بود.
او افزود: "داستانهای شخصی همیشه دردناک هستند" و محله فلسطینیها "شبیه جهان سوم است".
ساندوکا وکیلی استخدام و و برای حفظ خانهاش دعا کرد اما چند ماه پیش که او سر کار بود همسرش به زنگ زد و در حالیکه گریه میکرد گفت که ماموران پلیس و پشت در خانه آنها بودهاند تا دستور تخریب خانه را بدهند.
یورش شبانه
در زدن همیشه نواختن ضرباتی بر در نیست.
"بدر ابو علیا" 50 ساله در حوالی ساعت 2 نیمه شب با صدای سربازانی ک وارد خانه همسایهاش در روستای "المغراییر" (Al Mughrayyir) در منطقه مرز کرانه باختری با اسرائیل می شدند، بیدار شد.
هنگامی که "علیا" به خانه همسایه رسید، صحنه آشنایی را دید. بچه ها بیدار و آشفته از رختخواب و بیرون از تخت این ور و آن ور میرفتند. گروههایی از مردم بیرون از خانه جمع شده بودند. سربازان کارتهای شناسایی را جمع کردند و بی توضیح خانه را به هم زدند. آنها دو ساعت بعد رفتند و یکی از نوجوانان خانه همسایه "علیا" را چشم و دست بسته با خود بردند.
این نوجوان در اعتراضات 4 روز قبل شرکت کرده بود. در آن تظاهرات یک تک تیرانداز اسرائیلی به یک نوجوان که میان سنگاندازها و گاز اشک آور گیرکرده بود شلیک کرد و او را کشت.
"المغراییر" از معدود روستاهایی است که اعتراضات در آن هر جمعه و مرتب برگزار میشد. این اعتراضات پس از آن شروع شد که شهرک نشینیان دسترسی برخی را به زمینهای کشاورزی روستائیان قطع کردند. در این میان مرگ یک پسر باعث فریادهای بسیاری در راهپیماییهای جدید شد.
ارتش اسرائیل می گوید یورش به خانههای فلسطینیان در شب امنتر است و آنها را برای استفاده از سلاح باز می دارد. مقامات ارتش و نیروهای امنیتی اعلام کردهاند در سرکوبهای روزانه تلاش میکنند خشونتها را کنترل کنند.
اما این یورشها به درگیری و خشونت دامن میزند.
"ابو علیا" در هنگام حمله سربازان به خانه همسایهاش پسرش را در تاریکی خارج خانه "نگران و گریان دید" و گفت: "من نمیتوانم کاری برای محافظت از او انجام دهم".
وی افزود: این (احساسات) باعث میشود شما بخواهید انتقام بگیرید و از خود دفاع کنید اما ما چیزی برای دفاع از خود نداریم.
او گفت: تنها کار ما پرتاب سنگ است. ما نمیتوانیم یک اسلحه M-16 برداریم و برویم شهرکنشینان را بکشیم. همه آنچه داریم سنگها هستند. یک گلوله کوچک میتواند شما را بکشد اما یک سنگ کوچک کار زیادی نمیکند اما در نهایت ما با پرتاب این سنگها کاری میکنیم یا پیامی می فرستیم.
شهرک نشینان نیز پیامهایی می فرستند. آنها صدها درخت زیتون در روستای "المغراییر" را به عنوان منبع حیاتی و درآمد مردم منطقه قطع و تعدادی خودرو را تخریب کردهاند. آنها یک مسجد را نیز آتش زدهاند. در سال 2019 یکی از آنها متهم شد که از پشت به یکی از اهالی این روستا شلیک کرده است. پرونده این مرگ همچنان باز است.
خانواده جدا شده
درد "ماجده الرجبی" از اشغال هرگز از بین نمیرود. این درد به خانواده او مربوط است.
این معلم 45 ساله که دو بار طلاق گرفته از 5 فرزند خود جدا مانده است. این جدا شدن به سیاست اسرائیل در رفتار با فلسطینیان و اینکه اهل کجا هستند ربط دارد.
این خانم معلم در کرانه باختری در "هبرون" بزرگ شده است اما هر دو همسر سابق وی ساکن شهر قدس (بیت المقدس- اورشلیم) بودند. اسرائیل به همسران سابق این زن اجازه میدهد تا به عنوان شهروندان اسرائیل به هر کجا که می خواهند سفر کنند. فرزندان او نیز دارای کارت شناسایی (هویت) آبی مخصوص ساکنان شهر قدس (بیت المقدس- اورشلیم) هستند. اما کارت شناسایی او سبز و مخصوص کرانه باختری رود اردن است.
هر دو همسر "ماجده" در اردوگاه پناهندگان "شوفات" (Shuafat) زندگی میکردند. این اردوگاه یک زاغه نشین بیقانون در محدوده شهر قدس (بیت المقدس- اورشلیم) و در خارج از سدهای امنیتی اسرائیل است. ساکنان کرانه باختری رود اردن اجازه زندگی در این منطقه را ندارند اما این قانون اعمال نمی شود.
اوپس از طلاق او دوم با همان شناسنامه سبز رنگ در همان منطقه ماند تا 5 فرزندش را با شناسنامه آبی بزرگ شوند. این تمایز و فاصله میتواند تهدید کننده زندگی این مادر باشد.
ساکنان این منطقه به آسانی امکان ورود و خروج به شهر قدس را ندارند. الرجبی یک بار سعی کرد دختری مسموم شده از استنشاق مواد شوینده خانگی را به نزدیکترین بیمارستان شهر قدس (بیتالمقدی- اورشلیم) برساند. اما سربازان اجازه ورود وی را ندادند. او به عنوان یک معلم اجازه ورود به اورشلیم را تا ساعت 7 عصر داشت اما در آن لحظه ساعت 8 عصر بود.
فرزندان او اینک بزرگتر شدهاند و تمایزها کاملا محسوس هستند. با این حال این مادر خود خواسته و برای خاطر شادی و سعادت فرزندانش خود را از زندگی خانوادگی و رسم و رسومات خانوادگی کنار زده تا فرزندانش از از مزایایی که او ندارد، بهرمند شوند.
یکی از دختران وی که 21 سال دارد به تازگی با یک اسرائیلی نامزد کرده و با مادر نامزدش در اسرائیل به گردش میرود. خانم "الرجبی" گفت: "من باید با آنها باشم".
در تابستان سال گذشته "الرجبی" از شوفات خارج شد و به منطقهای امنتر در خارج از محدوده شهر قدس (بیتالمقدس- اورشلیم) در کرانه باختری رفت. اگر اسرائیل متوجه این تغییر شود، فرزندانش شناسنامه آبی خود را از دست میدهند.
وی در باره شوفات گفت: من اجازه زندگی در آنجا را ندارم و دخترانم اجازه زندگی در اینجا.
"رعنا " دختر او در سال 2006 و در 7 سالگی در یک حادثه آشپزی سوخت. یک موسسه خیریه ایتالیایی هزینه درمان وی در "چادوا" ایتالیا را پرداخت کرد. مادر و فرزند سه ماه در آنجا ماندند.
این تجربه چشمان خانم رجبی را باز کرد. او پارکهای سرسبز، کودکان با لباس هایی زیبا و زنانی در حال رانندگی را دید.
وی گفت: آن سفر لحظات آزدی من بود. من فکر کردم چرا آنها این چیزها را دارند و ما نه.
با این حال او فرزندانش را به دیدن جهان تشویق میکند و امیدوار است که آنها مهاجرت کنند.
کار برای اشغالگران
"ماجد عمر" به عنوان یک کارگر ساختمانی در داخل اسرائیل امرار معاش میکرد. در سال 2013 برادر کوچکترش در حال عبور از فواصل سدهای اسرائیلی شناسایی شد. یک سرباز اسرائیلی نیز به پای او شلیک کرد.
آقای عمر 45 ساله ضرر کرد. اسرائیل مجوز کار او را با استناد به افکار انتقام جویانه لغو کرد. اسرائیل میگوید این انتقامها معمولا بسیار زود اتفاق می افتند.
او 14 ماه بیکار بود. اسرائیل مجددا به او مجوز کار داد اما او تنها مجاز به کار در شهرکهای کرانه باختری بود که با سرعت در این منطقه ساخته میشدند. تمامی کارگران در این بخش نصف کارگران معمولی حقوق میگیرند. آنها هر روز صبح تفتیش بدنی شده و تحت نظارت افراد مسلح کار میکنند.
به این ترتیب او سرپرست کارکنانی است که خانههای یهودیان را بازسازی میکند و ساختمان های اسرائیلی را در خشکی گسترش میدهد. فلسطینیان مدتهاست که خواستار الحاق این بخش به خاک خود هستند. ین شهرک ها در سرزمین های فلسطینی ساخته می شوند و از نظر سازمان ملل و اتحادیه اروپا، غیرقانونی هستند.