آسپرگر جزء اختلالات عصبی رشدی است که در گذشته به عنوان یک اختلال جداگانه طبقه بندی میشد. اکنون آسپرگر در بخش اختلالات طیف اوتیسم قرار میگیرد. در رابطه با این اشخاص می فهمید که هوش آنها به اندازه دیگر اشخاص جامعه است. ولی مشکلات آنها در زمینه مهارتهای اجتماعی معلوم است. این اختلال سبب عملکرد متفاوت مغز شده و به همراه آن، اختلال در مهارتهای ارتباطی و حرکتی ایجاد می شود. چنانچه در جهت بهتر شدن آن تلاشی انجام نگیرد شخص مبتلا در بزرگسالی دچار بحرانهای شدیدی خواهد گردید.
- نداشتن آگاهی اجتماعی
- نداشتن علاقه به اجتماع و به وجود آوردن رابطه دوستی
- دشوار ساختن و حفظ دوستی
- ناتوانی در تحلیل اندیشه ها و احساسات دیگران
- بیش از اندازه با دقت نگاه کردن و یا خودداری از تماس با چشم
- عدم تغییر شکل صورت و یا استفاده از عبارات چهره اغراق آمیز
- عدم استفاده یا درک حرکات
- ناتوانی درک علامت های غیر کلامی یا ارتباطات
- عدم توجه به مرزهای بین فردی
- بیشتر حساس به صدا، لمس، بوی ، و محرک های تصویری
- انعطاف پذیری و بیش از اندازه وابستگی به روال
- الگوهای حرکتی کلیشه ای و تکراری ،مثل حرکت دست
- یکی دیگر از خصوصیت های معلوم از سندرم اسپرگر این است که در مورد برخی مسائل وسواس خاص دارند (مثل اتومبیل ها یا قطارها یا حتی مسائل کوچک تر مثل جارو برقی).
این علاقه ها غیرمعمول تکراری و شدید در مقایسه با دیگر علاقه های بچه ها است.
- با تلاش زیاد، کودک میلی به حرف زدن ندارد.
- رشد زبان در کودکان مبتلا به سندرم اسپرگر اغلب در قیاس با دیگر شرایط اوتیست طبیعی است.
- کودکان مبتلا به سندرم اسپرگر، نمرات طبیعی در آزمونهای زبان شامل واژگان، و دستور زبان دارند که سبب جدا سازی این سندرم با اوتیسم است.
چند عامل خطر وجود دارند که در سندرم آسپرگر نقش دارند. این عوامل به مواردی که ژنتیکی هستند یا به علت اثرات محیطی به وجود می آید، تقسیم میشوند.
مردها احتمال بیشتری برای پیشرفت آسپرگر نسبت به زنان دارند. با این حال، معلوم نیست که چرا مردان نسبت به زنان، بیشتر به این بیماری مبتلا میشوند. بعضی بررسی ها نشان داده است كه روشهای خاص تولد، امکان دارد نقش كمی در اين اختلال داشته باشد، ولی دادهها بی نتيجه هستند و مطالعه بيشتری نیاز است.
شواهد محکمی وجود دارند كه نشان میدهند، آسپرگر لااقل تا اندازه ای، یک بیماری ارثی است. دوقلوهای همسانی که در آن همه ژنها مشترک است، در معرض خطر ابتلا به آسپرگر هستند. مثلا، چنانچه یکی از دوقلوها آسپرگر را گسترش دهد، 60 درصد احتمال وجود دارد که این بیماری در دیگری هم رشد کند. بچه هایی كه در خانوادههايی با فرزندان بزرگتر مبتلا به آسپرگر متولد شده اند، پنج تا شش درصد احتمال دارد به این بیماری مبتلا باشند. همینطور اکنون هیچ راهی برای آزمایش تمایلات ژنتیکی نسبت به آسپرگر وجود ندارد.
بعضی محققان اعتقاد دارند که بیماران مبتلا به آسپرگر بیشتر در معرض عوامل محیطی قرار گرفتهاند تا ژنتیکی! بعضی از محرکهای محیطی عبارتند از:
بعضی از شواهد برای حمایت از این عوامل محیطی وجود دارند. مثلا، زنانی که در هنگام بارداری در معرض عفونت سرخچه قرار داشته اند، هفت درصد خطر تولد کودک مبتلا به آسپرگر را بیشتر می کند. زنانی که در دوران بارداری سیگار میکشند، 40 درصد امکان دارد شانس داشتن بچه مبتلا به آسپرگر را داشته باشند. شواهد کمتری برای نشان دادن ارتباط سن والدین در دوران بارداری و قرار گرفتن در معرض آلودگی هوا یا سموم دفع آفات، نسبت به این بیماری وجود دارند.
درمانگر درصورت تشخیص دقیق میتواند درک بهتری از چالشهایی که بیمار با آنها روبهروست، پیدا کند و بیمار هم در این صورت شانس بیشتری برای بهتر شدن خواهد داشت. درمانهای گوناگونی وجود دارند که شخص را برای تعاملات اجتماعی و مبارزه با اضطراب آماده میکنند و به او یاد میدهند که از انزوای اجتماعی بیرون بیاید. بعضی از این درمانها عبارتاند از:
درمانهای کمکآموزشی میتوانند برای کودکانی که مبتلا به سندرم آسپرگر تشخیص داده میشوند، خیلی موثر باشند. در این نوع درمان مهارتهایی مانند سازماندهی یادداشتها، مدیریت اهداف تکالیف و دیگر احتیاجات خاص یادگیری به کودک آموزش داده میشوند. معمولا کودکان مبتلا به سندرم آسپرگر میتوانند با دانشآموزان مدارس عادی با هم باشند.
مبتلایان به سندرم آسپرگر درنتیجهی آموزش مهارتهای اجتماعی یاد میگیرند که تعاملاتشان با دیگران را از روش درک علامت های اجتماعی و پیدایش عکس العمل مناسب بهبود ببخشند.
مبتلایان به سندرم آسپرگر به کمک گفتار درمانی و آموزشهای زبانی خاص به عنوان مثال یاد میگیرند که چگونه مکالمه با دیگران را شروع و ادامه دهند. شخص در این دسته از آموزشها همینطور یاد میگیرد که لحن صدا زمان سؤال کردن، تأییدکردن، ابراز مخالفت یا فرماندادن چطور باید باشد. از دیگر آموزشهای مربوطه میتوان به چگونگی تفسیر علامت های کلامی و غیرکلامی و شیوه ی پاسخ درست به این علامت ها اشاره کرد.
مبتلایان به سندرم آسپرگر از روش رفتار درمانی شناختی یاد میگیرند که احساساتشان را کنترل کنند و از علاقه های وسواسی و روتینهای تکرارشونده کم کنند.
تغییر و اصلاح رفتار شامل استراتژیهایی است که باعث تقویت رفتارهای مثبت و کم کردن رفتارهای بی فایده میشود.
کار درمانی و فیزیوتراپی در مبتلایان به سندرم آسپرگر باعث بهتر شدن مشکلات یکپارچگی حسی و تقویت هماهنگیهای حرکتی میشود.
هیج دارویی برای سندرم آسپرگر وجود ندارد، ولی امکان دارد بعضی داروهای مخصوصو برای برطرف کردن علامت ها و درمان اضطراب تجویز گردند.
بعضی مطالعات نشان دادهاند که رژیم های غذایی سالم ویژه ای مانند رژیمهای بدون گلوتن و مکملهای ویتامین میتوانند در درمان سندرم آسپرگر موثر باشند. شواهد روایی حاکی از آناند که استفاده منظم روغن ماهی در کمک به برطرف کردن اضطراب و بعضی مشکلات شناختی مفید است.
همیطور پژوهشگران با نگاهی بر مطالعات انجامشده در زمینهی درمانهای جایگزین برای سندرم آسپرگر مشاهده کردند که طبق شواهد روایی گویا موسیقی درمانی، درمان یگپارچگی حسی، طب سوزنی و ماساژ درمانی هم تااندازه ای مفیدند. با این حال پژوهشگران تأکید دارند که هنوز شواهد قطعی و محکمی که تاثیرگذاری طب جایگزین و مکمل در درمان سندرم آسپرگر را اثبات کند، در دست نیست.
همانگونه که قبلا گفته شد، سندرم اسپرگر امکان دارد با دیگر شرایط روانپزشکی ،مثل؛ اختلال بیش فعالی کمبود توجه (ADHD) یا اختلال اضطراب همراه باشد.حتی وقتی که اختلال اضطرابی وجود نداشته باشد، اشخاص مبتلا به سندرم اسپرگر، امکان دارد از اضطراب یا حساسیت نسبت به محرک های خاص، مثل، صداهای بلند برخوردار باشند.در بعضی موارد، رفتارهای ناخوشایند (تندریم، خود آسیب و تجاوز) و یا افسردگی امکان دارد ،در جواب به اضطراب و ناامیدی ناشی از بیماران مبتلا به سندرم اسپرگر اتفاق بیفتد.
منبع: بیتوته
رفتارهای دیگری که در افراد مبتلا به سندرم اسپرگر گزارش شده است، شامل رفتارهای وسواسی-اجباری و مشکلات مدیریت خشم است. همانگونه که با هر وضعیت، مقدار شدت علامت ها می تواند به صورت وسعی در بین اشخاص مختلف باشد، همه اشخاص مبتلا به سندرم اسپرگر، اختلالات مربوط به روانپزشکی، افسردگی و یا رفتارهای ناخوشایند را تجربه خواهند کرد.