مخاطبان عصر ایران؛ محمدرضا ستایش- مراسم تنفیذ و اعطای حکم ریاست جمهوری سیدابراهیم رئیسی، توسط مقام معظم رهبری برگزار گردید و رئیس دولت، رسماً تغییر نمود.
از امروز، واژه سابق به انتهای نام و سمت روحانی افزوده میشود و ایشان رسماً رئیس جمهور سابق میشود. تجربه نشان داده است، با تغییر رئیس دولت، قریب به اتفاق معاونتهای رئیسجمهور، وزرا، معاونین وزیر و مدیران سازمانها و شرکتهای بزرگ تغییر مینمایند.
با تغییر رسمی رئیس جمهور، دوره کوتاه گذار فرا میرسد. دوره کوتاه گذار بین استقرار رئیسجمهور جدید و انتخاب کابینه و مدیران جدید. دوره کوتاه واگذاریهای دردسرساز، انتصابات مسئلهدار، استخدامهای بیرویه و غیر قانونی، تصویب قوانین پرسنلی مسئلهساز، پرداختهای عجیب و غریب در قالب حقوق و پاداش و صدها اقدام شبیه به اینها. تجربه نشان داده است، این مسائل، بارها در همین دورههای کوتاه اتفاق افتاده و اتفاق هم خواهد افتاد.
در این دوره کوتاه، هم افکار عمومی و هم اغلب مدیران، انتظار تغییرات گسترده در سطوح مدیریتی را دارند. در این دوره گذار، بسیاری از مدیران و مسئولین، روزهای پایانی مدیریت خود بر سازمانها را سپری مینمایند. دورهای که، تصمیمات آنها میتواند از سر بیانگیزگی و یا حتی از سر لجاجت و به قصد آسیب زدن به دولت جدید تصویب و اجرا گردد.
فرصت کمی باقی مانده است. برخی از مدیران برای انجام کارهایی که منافع خود و اطرافیان را به دنبال دارد، شب و روز نمیشناسند. مدیری که در طول دوران مدیریت خود، آنچنان هم فعال نبوده است، این روزها بسیار فعال میشود. فعال نه برای منافع عموم، بلکه برای منافع خود و اطرافیان.
تجربه نشان داده است، بسیاری از تصمیمات آنها در این دوره گذار، منافع زیادی برای عدهای محدود و عوارض و مشکلات متعددی برای عدهای نامحدود ایجاد مینماید. مشکلات و عواقب برخی از تصمیمات خلقالساعه آنها که بدون پشتوانه کارشناسی در روزهای پایانی اتخاذ میگردد را، در آینده با هزاران کار کارشناسی هم نمیتوان جبران نمود.
البته اتخاذ برخی از این تصمیمها، محدود به دوران گذار هم نیست و از ماههای پایانی کار دولت قبل شروع میشود. در این دوران برخی از سازمانها پاسخگوی هیچ رسانه و حتی افکار عمومی هم نیستند. بعنوان مثال، همین اوایل خردادماه گذشته، مطلبی تحت عنوان «نگذارید فاجعه هفتتپه در صنایع پتروشیمی تکرار شود» در سایت عصر ایران، تحت عنوان پیام مخاطبان منتشر شده بود. پیامی که سایت عصر ایران، با قلم درشت و رنگی، آمادگی خود را برای انعکاس پاسخ و توضیحات سازمان نامبرده اعلام نموده بود.
اما به نظر در این ماههای پایانی، تنها چیزی که برای برخی از مدیران و از جمله شرکت صنایع پتروشیمی فارس اهمیت ندارد، پاسخگویی به افکار عمومی و رسانههاست. آنها مشغول اجرای تصمیمات خود هستند. فرصتی برای پاسخگویی به رسانهها ندارند. فرصتی برای توجه به افکار عمومی ندارند. آزردگی و اعتراض مردم و یا پرسنل تحت مدیریت آنها اهمیتی ندارد. مدیر بعدی باید پاسخگوی نارضایتی و اعتراضها باشد.
موضوع مطلب منتشر شده فوق در سایت عصر ایران، موضوعی است که در ماههای اخیر، خاطر کارکنان این شرکت بزرگ را آزرده و اعتراضات متعدد پرسنلی را به همراه داشته است. بارها اخبار برخی از اعتراضات و تحصنهای آنها در برخی از رسانههای داخلی و خارجی منتشر شده است. اما مسئولان این مجموعه، در این روزهای گذار، بدون توجه به نظرات و منافع پرسنل شاغل، عجولانه در حال تصویب دستورالعمل جدیدی در راستای منافع برخی از مدیران و منصوبان میباشند.
دستورالعملی که به اذعان بسیاری از کارکنان این مجموعه، در آینده نه چندان دور، منجر به اعتراضات گسترده و آسیب جدی به تولید شرکتهای تابعه آن خواهد شد. مدیرانی که حتی یک روز هم در مناطق عملیاتی این صنعت فعالیت نداشته و بدون هیچ شناختی از این صنعت و سازمانهای غیر مرتبط، همچون مترو تهران به این مجموعه سرازیر شدهاند، در روزهای پایانی مدیریت خود در حال اتخاذ تصمیماتی هستند، که عواقب آن درازمدت و گسترده خواهد بود.
این تنها نمونهای از تصمیمات عجولانه، منفعتطلبانه و دردسر ساز در دوره کوتاه گذار میباشد.
پیشنهاد میگردد، رئیس جمهور جدید در اولین دستورات خود، به طور قاطع، همه واگذاریها، انتصابها، استخدامها و همه تغییرات در وضعیت پرسنل سازمانها و شرکتها را تا انتخاب و استقرار کابینه جدید متوقف و هرگونه تصمیمگیری در این خصوص را به دولت جدید و مدیران دولت منتخب منوط نماید.