عصر ایران؛ سروش بامداد- چندی است که «هویج» قیمتی هم سنگ میوههای پرطرفدار پیدا کرده تا جایی که این سبزیِ شیرین یا غدۀ خوراکی پُرخاصیت که مدتی از سبد خانوار بیرون افتاده بود حالا با قیمت 14 تا 15 هزار تومان به میدان های میوه و تره بار بازگشته و در روند نزولی است اگرچه با 18 تا 20 هزار تومان همچنان در میوهفروشیها رنگ نارنجی دلربای خود را به رخ میکشد.
گرانی ناگهانی هویج در وهلۀ اول میتواند ناشی از افزایش شدید تقاضا به خاطر بیماری کرونا باشد. چون هم کسانی که بیم دارند مبتلا شوند و هم دچارشدگان، روزانه دستکم یک یا دو لیوان آب هویج مینوشند اگرچه باید مراقب باشند مصرف زیاد، قند خون آنان را افزایش ندهد.
همچنین میتواند به سبب میل به عرضه در کشورهای همسایه با توجه به دریافت دلار و محاسبه با این ارز باشد یا جدای این دو به کرایۀ حمل ربط دهیم یا اصلا هویج هم یک محصول کشاورزی است و مشمول افزایش قیمت میشود.
هر چه باشد و اگرچه یکی دو روزی است به میدان های میوه و ترهبار بازگشته اما این هویج آن هویج سابق نیست چون هنوز کمی تا قسمتی قیافه میگیرد مگر این که وارد کانال 10 هزار تومان شود.
با این نگاه، هویج، خوششانس است چون از جمع سبزیها خارج شده و به میوهها پیوسته است. اگر چه متخصصان تغذیه در رژیم های غذایی همواره منظور میکردند و جایگاه خاصی برای او قایلاند.
از منظری دیگر اما بدشانس است. چرا؟ چون قیمت تصاعدی آن با شروع به کار دولت آقای رییسی هم زمان شده و خبرنگاران تلویزیون سراغ این موضوع نمیروند و با ذرهبین هم یک خبر و گزارش منفی در اخبار ساعت 14 سیما پیدا نمیکنید و شهرت لازم را پیدا نکرده است.
تصور کنید اگر این اتفاق در دولت قبل افتاده بود چند گزارش دربارۀ هویج در تلویزیون پخش میشد و آقای حسینیبای با چه حرارتی اندر نیاز مردمان به هویج سخن میگفت (و اگرچه بعید نبود در مقام تحقیر از گرانی آن ابراز شگفتی شود) اما در صعود جای مرغ مینشست و خبرسازتر میشد. با این نگاه هویج، بدشانس است! مگر این که به سرعت قیمت آن مثل سابق شود تا تلویزیون سراغ او برود.