عصر ایران؛ جعفر محمدی - در هفته های اخیر، نقدهای متعددی درباره سفرهای استانی رئیس جمهور مطرح شده است. شاه بیت اکثر این انتقادات نیز این است که چنین سفرهایی فایده ای ندارد، تبلیغی است و رئیس جمهور باید کارهای کلان مدیریتی انجام دهد نه این که استان به استان سفر کند و نظایر این ها.
قبل از پرداختن به موضوع، نظر شخصی خودم را بیان می دارم: اساساً در یک سیستم سالم، نیازی به سفرهای این چنینی عالی ترین مقام قوه مجریه نیست و مگر در کشورهایی مانند آلمان و سوئیس و ژاپن و ... روسای دولت شهر به شهر می گردند که اوضاع شان به مراتب بهتر از ماست؟!
یک تصمیم کلان درست می تواند مشکلات میلیون ها نفر را بدون نیاز به دیدار حضوری برطرف کند و یک مصوبه غلط، قادر است نان سفره پیرمردی در روستایی دور افتاده را نصف کند. پس دیدگاه مبنایی من نیز همانند بسیاری از شما، این است که تمرکز دولت و رئیس آن بر اقدامات مناسب راهبردی - مانند بهسازی روابط بین المللی - بسیار مهم تر و موثرتر از سفرهای استانی است.
اما قصه اینجاست که ما درباره ایران 1400 صحبت می کنیم، با تمام الزامات و اقتضائات خودش؛ بنابراین، قصه متفاوت می شود و نمی شود گفت رئیس جمهور الزاماً در تهران بماند و کار ملک را بچرخاند.
در این باره نکاتی چند را متذکر می شوم و امیدوارم روزی برسد که ایران ما نیز بی نیاز از سفرهای استانی شود:
1 - نمی شود گفت که سفرهای استانی روحانی خوب بود و سفرهای استانی رئیسی بد! تا قبل از شیوع کرونا، رئیس جمهور سابق نیز به سفرهای استانی می رفت (هر چند کمتر از سلف اش) و اصلاح طلبانی که امروز بر رئیسی خرده می گیرند که چرا سفر می رود، در آن زمان نقدی متوجه رئیس جمهور مطلوب شان نمی کردند.
یک و بام و دو هوا، آفت آشکار سپهر سیاسی ایران است که نه اصلاح طلب می شناشد و نه اصولگرا.
2 - سید ابراهیم رئیسی سال ها در قوه قضائیه بوده و طبیعتاً از امور اجرایی مرتبط با دولت، فاصله داشته است. سفر به جای جای ایران و لمس دقیق آنچه در صحنه - و نه روی کاغذ و گزارش ها - می گذرد، می تواند نگاه عینی تر و عملیاتی تری به رئیس جمهور بدهد و این، خوب است.
3 - به تجربه ثابت شده که حضور عالی ترین مقام قوه مجریه در یک استان، تا مدت ها موتور محرکی می شود برای انجام بسیاری از کارهای بر زمین مانده ای که با بخشنامه های از راه دور راه به جایی نبرده اند.
این البته اشکال بزرگ نظام اداری و بروکراتیک کشور است و تا حل نشده، حضور از نزدیک و مدیریت میدانی، عجالتاً بهترین راه موجود - و نه ممکن - است.
4 - یکی از تفاوت های سفرهای رئیسی با اسلاف اش این است که به خاطر کرونا، دیگر خبری از آن استقبال های تبلیغی و پرهزینه و سخنرانی های پرطمطراق برای مردمی که ساعت ها در استادیوم ها منتظر بوده اند، نیست. محدودیت های کرونایی باعث شده است دیدارهای رئیس جمهور عمدتاً معطوف باشد به بازدید از پروژه ها و کارخانه ها ، سر زدن به نقاط محروم و ملاقات با گروه های شغلی و اصناف و کارآفرینان و ... که در آن جلسات، بهتر می شود مشکلات و راهکارها را بررسی کرد و چرا باید این افراد را از ملاقات با رئیس جمهور محروم کرد؟!
5 - اتخاذ تصمیمات کلان در تهران، منافاتی با سفرهای استانی ندارد و هر دو، قابل جمع اند.
6 - هر رئیس جمهوری، سبک مدیریتی خاص خود را دارد و رئیس جمهور رئیسی هم روش جاری را می پسندد. برای ما به عنوان مردم، آنچه مهم است، خروجی کار است خواه رئیس جمهور تمام دوران ریاست اش را در تهران و پاستور بماند یا آن که دور تا دور ایران بگردد.
نکته اینجاست که کارنامه هیچ رئیس جمهوری را با سفرهای رفته و نرفته اش به این استان و آن شهر نمی سنجند بلکه نهایتاً شاخص هایی مانند رشد اقتصادی، نرخ تورم، میزان اشتغال ایجاد شده، ارزش پول ملی، امید به زندگی و ... مورد مداقه خواهد بود و تاریخ، درباره سید ابراهیم رئیسی نیز با این کلیدواژه ها قضاوت خواهد کرد.