عصر ایران؛ سجاد بهزادی- کمبود گاز در دومین دارنده ذخایر گازی جهان؛ به طنز بیش تر شبیه است. طنزی تلخ که در آستانه فصل زمستان همه را نگران کرده است.دست نیاز ایران به سوی ترکمنستان رفته است و بنظر می رسد ماههای سختی در پیش روی جامعه واقتصاد ایران باشد.
میزان تولید و عرضه گاز ایران در سال ۱۴۰۰، در اوج خودش به میزان ۸۰۰ میلیون متر مکعب در روز پیشبینی میشود در حالی که نیاز کشور و میزان مصرف گاز کمی بیش تر از این رقم است و در واقع تراز گازی کشور در سال ۱۴۰۰ منفی خواهد بود.
وزیر نفت اعتقاد دارد اگر می خواهیم تراز انرژی کشور در بخش های مختلف همچنان مثبت باشد وپاسخ گوی نیازهای کشور باشیم به ۱۶۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز داریم.زیرا که به قول او "در سالهای گذشته سرمایه گذاری لازم در صنعت نفت و گاز نشده واگر برای توسعه هزینه نشود در آینده به واردکننده این محصولات تبدیل میشویم."
در دل این عبارت که دومین دارنده ذخایرگازی جهان، برای مثبت شدن تراز گازی خود نیازمند سرمایه گذاری عظیم است و تولید ۸۰۰ میلیون متر مکعب در روز برای آن کافی نیست؛ حرف های زیادی نهفته است.
در سالهای گذشته چه اتفاقی افتاده است که دومین دارنده مخازن گازی جهان نیازمند خرید و واردات گاز است. سرمایه عظیم گاز با آن همه درآمد سرشاری که می توانست داشته باشد چگونه در باتلاق تحریم ها گرفتار شد که منجر به سرمایه گذاری پایدار نگردید و رشد اقتصادی نیز به همراه نداشت.
در حوزه دیپلماسی چه اتفاقی افتاده است که امروز ایران ما علیرغم نیاز شدید به انرژی گازی، برای برداشت گاز از خزر باید از روسیه اجازه بگیرد و گفته می شود روسیه اجازه نمیدهد ایران از ۸ حلقه چاه بزرگ گاز خود در دریای خزر استفاده کند! ذخایر گازی ایران حدود ۳۲ هزار میلیارد مترمکعب برآورد شده که فاصلهای ۵ هزار میلیارد مترمکعبی با روسیه بهعنوان اولین کشور دارنده ذخایر گاز جهان دارد.
ما سومین تولید کننده گاز جهان بعد از آمریکا و روسیه هستیم و به لحاظ مصرف داخلی گاز، ایران چهارمین کشور مصرفکننده گاز جهان بعد از آمریکا، روسیه وچین به شمار می رود.یعنی کشور ما در معادلات تولید ومصرف گاز در میان قدرت های جهانی قرار دارد بی آنکه وضعیت توسعه ورشد اقتصادی آن، ذره ای شباهت به آنها داشته باشد. ما صاحب برنامه نبودیم و نتوانستیم علیرغم داشتن این ثروت ملی صاحب یک برند معتبر در جهان انرژی باشیم.
وقتی به لیست ۲۰ شرکت پر ارزش در صنعت نفت و گاز جهان نگاه می کنیم، نام هیچ شرکتی چه دولتی و چه خصوصی از دومین دارنده ذخایر گاز جهان و سومین دارنده ذخایر نفت جهان یعنی «ایران» نیست و به جای آن، غول نفتی عربستان شرکت «آرامکو» با بیش از دو هزار میلیارد دلار ارزش، پر ارزشترین شرکت صنعت نفت و گاز جهان و جزء ۵ شرکت پر ارزش جهان شده است.
هنوز پاییز تمام نشده مصرف گاز به نقطه هشدار رسیده است و آمارهای مصرف گاز گویای رسیدن به نقطه هشدار در این حوزه است و آنطور که مسوولان اعلام کرده اند میزان مصرف گاز در همین بازه زمانی نسبت به سال گذشته ۱۰۰ درصد افزایش یافته است که این موضوع چنانچه مدیریت نشود نشانه بحرانی دیگر در زمستان پیش رو خواهد داشت.
به زودی زمستان نیز از راه خواهد رسید و چشم امید همه ما به پارس جنوبی است.تعمیرات اساسی پالایشگاه های این مجتمع به پایان رسیده است و قرار است روزانه به میزان ۷۰۰ میلیون متر مکعب گاز در زمستان سال ۱۴۰۰ از مخزن مشترک پارس جنوبی استخراج شود.
ممکن است امسال نیز با قطع گاز نیروگاه ها و هشدار قبض های نجومی برای پرمصرف ها بتوانیم از سرمای زمستان عبور کنیم اما این چاره کار نیست و این رویکرد پایدار نخواهد ماند.
سرمایه گذاری در نفت وگاز کشور و جایگزین کردن انرژی های نو را باید جدی گرفت. برای تحقق این امر هیچ راهی جز نشان دادن چراغ سبز به شرکت های مهم جهانی در حوزه انرژی و سرمایه گذاری های آنها نیست و به نتیجه رسیدن برجام یکی از ضروری ترین اقداماتی است که صنعت نفت وگاز ایران به آن چشم دوخته است.
اگر برنامه ریزی درست وپایداری نباشد، کمبود گاز نیز پاشنه آشیل دیگری برای بحران تازه تر در کشور خواهد شد. آن چنان جامعه را وابسته به انرژی گاز کرده ایم که قطع گاز در زمستان یعنی بحران. زمستان هایی که به دلیل برف فراوان، برق، آب و حتی تلفن برخی استان ها قطع شده بود انرژی گاز علاوه بر روشنایی و پخت و پز، کمبود آب مصرفی مورد نیاز مردم را رفع می کرد؛ چرا که مردم با استفاده از گاز، برف را ذوب می کردند و از آب استحصالی مشکلاتشان را حل می کردند.
هزینه های کمبود گاز در کشور تنها ابعاد اقتصادی ندارد بلکه بحران های اجتماعی و سیاسی نیز به همراه خواهد داشت.تاوان این هزینه ها گاهی آنقدر زیاد است که وزارت نفت مجبور می شود جریمه های سنگین ناشی از کاهش صادرات به کشورهای عراق و ترکیه را بر خلاف تعهدات قراردادی خود بپردازد تا جامعه با تنش روبرو نشود؛ اما بدیهی است که نمی توان چالش کمبود گاز را با این راهکارهای کوتاه مدت تسکین داد.
ایران برای نجات از این وضعیت می بایست دیپلماسی انرژی خود را با دیپلماسی سیاسی و اقتصادی دیگر کشورهای جهان گره بزند و با آنها ارتباطی عادی تر داشته باشد تا ایران وارد معادلات انرژی دنیا شود. فرصت ها وچالش های پیش رو را جدی بگیرد و دل خوش به ذخائر گازی خود نباشد.