عصرایران؛ اهورا جهانیان - لیونل مسی هفتمین توپ طلا را هم به دست آورد. او اینک تقریبا خیالش راحت است که رونالدو را پشت سر گذاشته و بعید است ستاره پرتعالی در رقابت بر سر کسب توپ طلا، بتواند با او برابری کند یا از او پیش افتد.
مجله فرانس فوتبال در مراسم دیشب، جایزه "بهترین گلزن سال" را هم به جوایزش اضافه کرده بود و آن را به روبرت لواندوفسکی، مهاجم بایرن مونیخ، اعطا کرد. این جایزه ممکن است تاثیر گلزنی را در کسب توپ طلا کاهش دهد. در این صورت در سالهای آتی شانس فاهبکها و مدافعان برای کسب توپ طلا افزایش مییابد.
در سال ۱۹۸۹ بسیاری از کارشناسان معتقد بودند توپ طلا حق فرانکو بارهسی، مدافع میلان و تیم ملی ایتالیا بود، اما مارکو فانباستن برای دومین بار برنده توپ طلا شد. اگر در آن زمان هم جایزهای نصیب بهترین گلزن سال میشد، ممکن بود این جایزه به فانباستن برسد و توپ طلا نصیب بارهسی شود؛ بازیکنی که قطعا یکی از سه مدافع میانی برتر تاریخ فوتبال بوده.
در دههای که گذشت، توپ طلا فقط یکبار به یک هافبک رسید (مودریچ، ۲۰۱۸). در حالی که یک دهه پیشتر، دو هافبک (پاول ندود و کاکا) و یک مدافع (کاناوارو) برنده توپ طلا شده بودند. یک دهه پیش از آن نیز، باز دو هافبک (فیگو و زیدان) و یک مدافع (ماتیاس سامر) توپ طلا را برده بودند؛ و یک دهه پیش از آن، توپ طلا چهار بار نصیب دو هافبک بازیساز شده بود (سه بار میشل پلاتینی، یک بار لوتار ماتیوس).
با ظهور مسی و رونالدو در دنیای فوتبال، اهمیت گلزنی در برتر قلمداد شدن یک بازیکن نسبت به سایر بازیکنان، بیشتر شد. این تحول تا حدی هم واکنشی بود به فوتبال دفاعی دهه ۱۹۹۰؛ دههای که سری آ مهمترین لیگ اروپایی بود و این اهمیت تا اواسط دههی نخست قرن جاری میلادی نیز تداوم یافت.
توپ طلایی که در سال ۲۰۰۶ نصیب کاناوارو شد، نقطه پایانی بود بر روند مذکور. اهمیت ویژه بارهسی در دهههای هشتاد و نود میلادی، توپ طلایی که به مدافع میانی آلمان در یورو ۹۶ رسید (سامر) و توپ طلای کاناوارو که بازیکن محوریِ ایتالیای دفاعی ۲۰۰۶ بود، به هر حال دال بر فوتبال دفاعیتری در دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ بود.
با ظهور مسی و رونالدو، روند عجیبی از گلزنی در سطح اول فوتبال دنیا آغاز شد که در انتهای دهه دوم قرن بیستویکم به سبقت گرفتن رونالدو و مسی از پله در گلزنی منتهی شد. پیش افتادن این دو ستاره از برترین مهاجم تاریخ، هر یک به نوعی، ذات هجومیتر فوتبال در دهه اخیر را نشان داد.
در چنین شرایطی، عجیب نبود که از ۹ توپ طلای دهه اخیر، ۸ توپ طلا به مهاجمان برسد (مشخصا مسی و رونالدو). توپ طلای سال ۲۰۲۰ هم اگر اعطا میشد به لواندوفسکی میرسید و سر هافبکها و مدافعان بیکلاه میماند.
اما تکرار ملالآور است. به همین دلیل سر و کله جایزه "برترین گلزن سال" پیدا شده. این جایزه میتواند روند اعطای توپ طلا به مهاجمان را تا حدی دچار وقفه کند و در ۹ سال آتی، توجه بیشتری نصیب مدافعان و بخصوص هافبکها بشود.
اما جدا از این نکات، ۱۲ توپ طلای مسی و رونالدو تا حدی هم محصول جذابیت ذاتی و رسانهای رقابت این دو نفر بود. مسی اگرچه جزو سه بازیکن برتر تاریخ فوتبال محسوب میشود، ولی قطعا به اندازه ۶ توپ طلا برتر و بالاتر از رونالدینیو و زیدان نیست. این تفاوت چشمگیر در تعداد توپ طلای کسب شده از سوی این بازیکنان، دال بر تفاوت کیفی آنها نیست.
اگرچه بسیاری معتقدند توپ طلای امسال حق لواندوفسکی بود، اما اعطای توپ طلای ۲۰۲۱ به مسی، دست کم این فایده را در بر داشت که مسی را در فاصله معناداری نسبت به کریس رونالدو قرار میدهد. اگر تفاوت کیفی و جایگاه تاریخی مسی در قیاس با زیدان و رونالدینیو در حد "پنج توپ طلای بیشتر" نیست، تفاوت کیفی و جایگاه تاریخی او نیز در قیاس با کریس رونالدو، در حد صرفا "یک توپ طلای بیشتر" نیست!
چنانکه گفتیم، مسی مطابق اجماع اکثر کارشناسان، جزو سه بازیکن برتر تاریخ فوتبال است. او اگر هم جزو سه بازیکن برتر نباشد، از دایره پنج بازیکن برتر تاریخ فوتبال خارج نیست. ولی کریس رونالدو با کلی، اما و اگر ممکن است به فهرست ده بازیکن برتر تاریخ فوتبال راه یابد؛ بنابراین عادلانه به نظر میرسد که این دو بازیکن از حیث کسب توپ طلا نیز تفاوت معناداری داشته باشند.