امیرهوشنگ فکرتنژاد*
مناسبتهای سالیانه در همهجای دنیا اهمیت و کارکرد مشابهی دارند که توجه عمومی و حمایت اجتماعی را در موضوعات مرتبط طلب میکنند.
آیینهای باستانی و اسطورهای علاوه بر یادآوری اهمیت موضوع، به دلیل وجود ریشه مشترک اجتماعی، عامل همگرایی و همافزایی میشوند و فرصتی را برای با هم بودن و بالا بردن درک اجتماعی از همدیگر فراهم میکنند.
مسابقات ورزشی و قهرمانی در میدانهای جهانی نیز یکی از ابزارهای تقویت روحیه اجتماعی و همگرایی ملی است و بسیار دیدهایم که نشاط و روحیه اجتماعی پس از یک قهرمانی ورزشی، تجدید و تقویت میشود.
به همین دلیل، یک جامعه سالم همواره باید مترصد این امکانات و فرصتها باشد تا بتواند با همافزایی و همگرایی، حرکت ملی بهسوی جلو را میسر کرده و شرایط همپیمایی را در این مسیر هموارتر کند.
یکی از این امکانات و فرصتها که از مهمترین مناسبتهای تقویم پارسی نیز بوده، شب چله است که ریشهای تاریخی در فرهنگ و باور اجتماعی ما ایرانیان دارد. به همین بهانه، در ادامه به ذکر نکات و پیشنهادهایی در این خصوص میپردازیم.
1- باور به تقدس نور: رسم شب یلدا، شبنشینی در انتظار سپیده سحر است و برآمدن نور است و باور به نور، روشنایی و گرما پیشینهای دستکم چندهزارساله در تاریخ این سرزمین دارد. این باوری آشکارا هنوز زنده است و در متن جامعه حضور دارد.
2- ریشههای فرهنگی، ادبی: در فرهنگ ادبی که مهمترین میراث ثبتشده ما محسوب میشود، به وفور از یلدا سخن به میان آمده و شعرا در قرون مختلف هر بار به تناسب حال درون، از دریچهای به یلدا نگاه کردهاند و با استفاده از آرایه تمثیل و تشبیه، ضمن بهرهگیری فراوان از این مفهوم برای انتقال منظور، اهمیت آن را در فرهنگ عمومی ما تضمین بخشیده و شهادت دادهاند.
گاهی با نام بردن از یلدا، ذهن مخاطب را به بلندای زلف معشوق گره زدهاند:
با زلف تو قصهایست ما را مشکل
همچون شب یلدا به درازی مشهور
(عبیدزاکانی)
گاه میل اشتیاق و ملال فراق را به درازای این شب تشبیه کردهاند:
برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
که بگرفت این شب یلدا، ملال از ماه و پروینم
(سعدی)
گاهی خوشنشینیهای خود را با ما به اشتراک گذاشتهاند:
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
(حافظ)
گاهی نویدبخش نور و روشنی پس از تحمل ظلمت و سرما شدهاند:
هنوز با همه دردم امید درمان است
که آخری بود آخر، شبان یلدا را
(سعدی)
گاه تأخیر در وعدههای معشوق یا رنج و دشواری عشق را با مقایسه طول این شب یادآور شدهاند:
شب یلدای وعدهات را چرخ/ چه شود گر دمِ صبوح دهد؟ (ملا احمد نراقی)
و گاه روز دشمنان خود را همچون شب یلدا آرزو کردهاند:
دوستان را تا به اقبال تو شبها روز شد/ روزهای دشمنان تو شب یلدا شوند (اديب صابر)
بهخوبی روشن است که در فرهنگ امروز ما، ذهن و باور عمومی به این مفهوم پیوندی عمیق خورده است و زندگی اجتماعی ما رنگ و معنایی ویژه از این مفهوم گرفته و خوشبختانه همچنان در گوشت و پوست و خون مردم جریان دارد.
3- تقویت روحیه عمومی: از منظر کارکردگرایانه، تأثیر ویژه این شب در فرهنگ عمومی ما، امید به عبور از ظلمت و سرما، تقویت روحیه دوستی و از حال دل هم باخبر شدن است. این مناسبت، فرصتی استثنائی است برای گیراتر شدن چسب اجتماعی و تقویت روحیه عمومی و فرهنگی، به مدد ریشهای مشترک که باور فرهنگی ما از آن تغذیه میشود.
4- همسویی با باورهای مذهبی: از آنجا که در باورهای مذهبی ما نیز همواره بر معاشرت با خویشاوندان (صله ارحام) و مشاوره و تبادل نظر با دیگران تأکید شده است، چنین مناسبتی میتواند دلیلی موجه برای اجرای این توصیه در سطحی وسیع و بزرگ به حساب آید.
و اما دو پیشنهاد:
1- به نظر میرسد این مناسبتِ شبانه که همواره در جامعه ما با شبنشینی، گفتوگو و شعرخوانی همراه بوده است، توجه ویژه متولیان امر و دست اندرکاران تقویم سالیانه را طلب کند که با مثبتاندیشی بیشتر و گشادهنظری، بیش از گذشته به کارکردهای این مفهوم و مناسبت مجال بروز بدهند.
نگرانی از صبح کاری روز بعد، ممکن است برای بسیاری از مردم که علاقهمند به پاسداشت این آیین باستانی و ملی هستند، مانعی ایجاد کند و مصداق فرصتسوزی به حساب آید. از این رو، متولیان امر یا دولتمردان، همانگونه که در روزهای بعد از شبهای قدر، قدری انعطاف به خرج میدهند و دشواری شبزندهداری را تسهیل میکنند، می توانند در این مورد هم دستکم مشابه به همان عمل کنند و به بهتر جاری شدن این آیین نیکو کمک کنند.
2 - پیشنهاد دیگر یادداشت حاضر، این است که با تعطیل کردن روز اول زمستان یا کاهش ساعات کاری آن روز، به تقویت وجوه مثبت و ارزشمندی که بیان شد کمک کرده و جامعه را از روح معنوی این مناسبت منتفع کنند.
* کارشناس ارتباطات