عصرایران؛ عباس مدحجی - کمتر کسی است که از فاجعه دیروز صبح جاده اهواز - خرمشهر تا این لحظه اطلاع پیدا نکرده باشد. تصادفی با ۱۰ کشته و ۱۴ زخمی در ساعت ۷:۱۵ صبح شنبه بین چند خودروی عبوری چنان دهشتناک بود که در کمتر از چند دقیقه دنیای رسانه و مجازی کشور را در نوردید و خرمشهر را به تیتر اول اخبار تبدیل کرد.
جاده کم عرض و دو طرفه، بی کیفیت و قدیمی خرمشهر به اهواز چون افعی سیری ناپذیری ست که با خیال راحت از بی مسؤلیتی و بی دقتی مسولان محلی و کشوری همچنان به بلعیدن جان و مال و زندگی عابران مشغول است و روز به روز فربه تر می شود.
عکس: چهره کشته های تصادف جاده خرمشهر - اهواز
جاده ای که در طول حیات خود کم قربانی نگرفته و در آخرین شکارش چند نان آور خانواده از یک طایفه و روستا را که درحال اعزام به محل کارشان بودند در میان بهت مردم و انفعال مسببان طعمه ی خود کرد.
اگر بخواهیم کمی دقیق تر به موضوع بیاندیشیم بد نیست نگاهی به لیست استفاده کنندگان از جاده ی کذایی بیندازیم: شرکت کشت و صنعت نیشکر ، نیروی انسانی و تجهیزات میادین نفتی مستقر در طول مسیر، ترانزیت دائم کالا و تجهیزات از و به بندر خرمشهر ، مسیر مواصلاتی کاروانهای راهیان نور به مناطق جنگی، مسیر اصلی مراسم اربعین با توجه به مرز شلمچه ، مسیر اتصال منطقه آزاد اقتصادی و تجاری اروند به سرزمین مادری، جاده ی اصلی اعزام نیرو و تجهیزات نظامی به مرزها، مسیر ترانزیت کالا به کشور عراق و در نهایت محل عبور و مرور ساکنان و شهروندان دو شهر و روستاهای اطراف که هرکدام از موارد فوق خود به تنهایی دلیل محکمی است بر لزوم کیفیت بخشی ویژه جاده ی اتصال خرمشهر به اهواز!
جاده ای که بخشی از آن را سیلاب خراب کرد، بخشی دیگر به علت قرار گرفتن کنار تالاب ناصری ناامن شده، بخشی دیگرش کلا فاقد هرگونه خط کشی و گارد ریل و حتی علائم استاندار راهنمایی و رانندگی است، کنار ریل قطار است و سالهاست که آفتاب و گرمای سوزان خوزستان را تجربه کرده بدون آنکه تغییری یا تعمیری یا حتی اصلاح چشمگیری را در پی داشته باشد.
راهنمایش شبها تنها نور ماه است و چراغ های ماشین های عبوری و روزها دریغ از یک جایگاه اورژانس یا امداد جاده ای. جاده ای که تمام طول سال شلوغ است اما از خلوتی توجه و احساس مسولیت رنج می برد.
اینکه چند خانواده در طول این سالها داغدار شدند و چند زائر اربعین به مقصد نرسیده ناکام شدند و چند فرزند یتیم شدند و چند آدم ناقص و معلول شدند بماند که حسابش را با گوگل کردن "تصادف جاده ی خرمشهر اهواز" می توان یافت، حساب عایدات مالی منتفعین صنعتی و تجاری از این راه باریک هم نه برای دادستان که مسئول پیگیری است کار سختی می شود و نه برای شهروند پیگیری که صفر و یک را بلد است.
آنچه کمتر بدان دقت شده تعداد مسولانی است که طی تمام این سالها نخواسته یا در خوشبینانه ترین حالت نتوانسته اند کاری برای ارتقای کیفی این مسیر کنند. این مرگ های به ظاهر تصادفی و به واقع تعمدی داغ ننگی است بر پیشانی مدیریت راه، استانداری ، فرماندار و نمایندگان دوشهر که تمام این سالها نتوانستند وزارت نفت و شورایعالی مناطق آزاد و حتی کشت و صنعت نیشکر را برای دو بانده کردن حداقل بخشی از جاده مجاب کنند.
قراردادهایی که زمان استاندار اسبق خوزستان برای چهاربانده کردن این کویر مرگ بسته شد روی کاغذ ماند تا داغ عزیزان ایران و خوزستان التیام نیابد و روز بروز یادمان بیاورد مدیریت در سطح کلان استان آنقدر دست نیافتنی شده که برای بدیهی ترین چیزها هم باید مرثیه سرایی کرد و چشم به پایتخت داشت تا شاید صفر دیگری روی سهم ناچیزمان از ثروتهای خوزستان بگذارند و دلمان به در خاک فرورفتن کلنگ اول خوش شود و برای فرزندانمان تعریف کنیم که فرزندانشان خوشبخت میشوند که پایان این پروژه را خواهند دید.
چیزی جز تسلیت برای کل خوزستان همیشه داغدار و ابراز تاسف برای کل مسببان و مسئولان امر ندارم. باشد که بدانیم تزریق این رنج و پریشانی مدام در رگهای تک تک خوزستانی ها نسخه ی کدام منتخبان و کدام منتصبین و کدام تفکر و جریان است.
منبع: نشریه خوزی ها