سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه گفته است در جلسه فرماندهان سپاه با روحانی در دوره ریاست جمهوری وی، شهید سلیمانی به روحانی هشدار داده بود.
وی در مصاحبه با کیهان توضیح داد: در جلسهای که رفتیم اتفاقاً برای همین موضوع بود. اگر یادتان باشد رهبری صحبتی میکرد هفته بعد آقای روحانی موضع میگرفت، سپاه را تخریب میکرد، هر روز به خودیها حمله میکرد.
عین جمله حاج قاسم این بود که گفت: آقای روحانی! میخواهی مسیر احمدینژاد را بروی؟ تو هم میخواهی مثل او بشوی؟ مردم به تو رأی دادهاند و رئیسجمهور شدی بیا دست به دست هم دهیم کمک کنیم کشور را درست کنیم. برای چه خودزنی میکنی؟ برای چه هر روز به خودمان حمله میکنی؟ بیا مشکلات را حل کنیم.
به گزارش عصر ایران، گزیده ای از مهمترین محورهای گفتگوی حاجی زاده، فرمانده هوا و فضای سپاه پاسداران انقلاب را به نقل از کیهان در ادامه می خوانید:
- از ابتدای ورود ما در سال 60 به جبهه حاج قاسم نامی آشنا بود. اما تا پایان جنگ چون فرمانده لشکر ثارالله کرمان بود ما کار نزدیکی با ایشان نداشتیم. در قرارگاهها چهره ایشان را میدیدیم ولی اینکه از نزدیک با ایشان کار کرده باشیم نه، چون کار ما جای دیگری بود و دورادور ایشان را میشناختیم. ولی بعد از دورهای که ایشان وارد کارهای نهضتی شد تقریباً 22 سال آخر عمر پر برکت ایشان، در این دوره ارتباطاتمان خیلی زیاد و نزدیک بود و رفته رفته صمیمیت بیشتر میشد و روند آشنایی ما با ایشان به اینگونه بود.
- در دهه اخیر ویروسی به نام ویروس گروههای تکفیری و داعش درست کردند. سرعت شیوع این ویروس در منطقه از سرعت ویروس کرونا خیلی بالاتر بود. تا آفریقا و اقصی نقاط منطقه کشیده شد بهخاطر اینکه از قوا و نیروهای داخلی ملتها تحت عنوان جنگ مذهبی بین شیعه و سنی استفاده کنند ولی هدفشان کل منطقه بود. در این قضایا مسیحیها و ایزدیها کم آسیب دیدند؟ هدفشان تنها اقوام مختلف در منطقه هم نبود، میخواستند به منطقه تسلط پیدا کنند.
- سردار سلیمانی فرمانده میدانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که نقشه اینها را نقش بر آب کرد. اتفاقاً اینطور نبود که صرفاً تهدید و حمله را دفع کند، تهدید را با تیزبینی و تیزهوشی و هدایت و راهبری مقام معظم رهبری تبدیل به فرصت کرد. یک نمونه مثال میزنم.
- موقعی که داعش به عراق سرازیر شد و موصل را گرفت تا پشت سامرا و پشت دروازههای بغداد آمد. منطقه وسیعی از سوریه و عراق سقوط کرده بود. ارتش عراق طی چند روز اول از بین رفت. بخشی به خود داعشیها پناهنده شدند. یک عدهای متلاشی شدند. اصلاً هیچ چیزی وجود نداشت. ... ارتش عراق کاملاًً از بین رفت. نیروی هوایی نداشت. نیروی زمینی کامل منهدم شد. هیچ نبود. اینجا باید به نقش حاج قاسم رسید و تفسیر کرد که چه اتفاقی افتاد.
- چیزی که به آن توجه نشده اینکه ارتشی که طی سالیان سال در عراق درست شده بود ظرف چند روز نابود شد و حاج قاسم ظرف چند ماه ارتش جایگزین فدائی قدرتمند مردمی را ایجاد کرد. مگر به راحتی میشود تیپ و لشکر درست کرد! این هنر حاج قاسم بود. در کنارش نیروی هوایی هم درست کرد.
- در جلسه مواردی را داشتیم که حاج قاسم مخالف صد درصد موضوعی بود ولی موقعی که معلوم میشد نظر رهبر معظم انقلاب چیز دیگری است از آن لحظه به بعد نظر خود را کنار میگذاشت. این یک ویژگی برجسته حاج قاسم بود.
- یکی از چیزهایی که حاج قاسم را برجسته کرد تفاوت بین جهاد 20 سال اخیر با جنگ 8 ساله بود. ... در زمان جنگ امام فرموده بود واجب کفایی است. ولی در جنگ با تروریستها در عراق و سوریه به قدری تبلیغات سنگین بر علیه ایران بود که محدودیت وجود داشت و حاج قاسم نمیتوانست نیروهای ایرانی را بهکار بگیرد.
- جنگ سوریه که شروع شد حتی عدهای از مجاهدین فلسطینی که ما این همه سال از آنها حمایت کردیم در مقابل دولت سوریه قرار گرفتند. سالها طول کشید تا دوباره جهت را اصلاح کردند و برگشتند.
- سختی کار خیلی بالا و سنگین بود. کار متفاوت بود. شهدای اول جنگ عراق و سوریه را اصلاً ما نمیدانستیم با چه عنوانی بیاوریم و تشییع کنیم، میگفتیم در کردستان تصادف کردهاند؟ چه شده؟ از کجا آمدهاند؟ در صورتی که شهدای جنگ را با افتخار روی دوش میگرفتیم و تابوتها را تشییع میکردیم.
- جامعهشناسان خیلی از این زوایا را نمیدانند. کاری که در منطقه انجام گرفت مسیر تاریخ را عوض کرد قرار بود چیز دیگری شود.[حاج قاسم] مسیر را عوض کرد. نه اینکه 10 درجه زاویه را تغییر داد بلکه 180 درجه برگرداند. در واقع پدیدهشناسی حاج قاسم با محاسبات علمی روز قابل تحلیل نیست.
- [شهادت حاج قاسم] انتظار چنین حوادثی در کارهای ما به لحاظ طبیعی وجود دارد و هر تلفنی زنگ میخورد انتظار اخبار تلخ را میکشیم ولی این خیلی خبر سنگین و باور نکردنی بود. در همان ساعت اولیه سردار قاآنی به سردار سلامی گفته بود بلافاصله سردار سلامی با من تماس گرفت و گفت قاسم هم رفت.
- بعد ترامپ مستقیم این مسئولیت را بر عهده گرفت. نشان میدهد چقدر از دست حاج قاسم آزرده و سختی کشیده بودند. همان لحظاتی که با سردار سلامی تلفنی صحبت میکردیم به موضوع انتقام هم اشاره شد.
- به اعتقاد من آمریکاییها بعد از جنگ جهانی دوم یک سرمایهای به دست آورده بودند آن هم اقتدار، هیمنه و وجههای بود که خود به خود بدون جنگیدن ترس در دل حریف ایجاد میکرد و همه از او حساب میبردند اصلاً نیاز نبود بجنگد... سپاه، نظام و کشور ما به رهبری مقام معظم رهبری این را به هم ریخت.
- پهپاد آمریکایی از سوی ایران هدف قرار گرفت و سرنگون شد، پایگاه عین الأسد آمریکا در عراق از سوی ایران با موشک هدف قرار گرفت. امروز در درون ارتش آمریکا و در بین سربازان و افسران آمریکائی وحشت و ترس و نگرانی نهادینه شده است. آن احساس قلدری به احساسترس تبدیل شده است.
- دشمنان... یک روزی میگفتند مسئله هستهای اولویت ما است. بعد کمکم گفتند اولویت مقابله با موشکی ایران مهمتر از هستهای شده است. چند ماه هست که میگویند نگران پهپادهای ایرانی هستیم و پهپادهای ایرانی برتری هوایی ما را بعد از 70 سال گرفته است.
- ایده همه بزرگان این بود که ما باید قوی باشیم. رهبری دائماً تأکید میفرماید باید قوی باشیم. تاریخ نباید دوباره تکرار شود. دوباره نباید آسیب ببینیم و امنیت به خطر بیفتد. این مسیر ادامه دارد و محکم جلو میرویم.
- من نمیخواهم صرفاً موشک را بگویم. طبیعی است همه چیز رونمایی نمیشود. حتماً همواره تجهیزات و امکانات در بخشهای مختلف وجود دارد که غافلگیرکننده است. دشمن اشتباهات محاسباتی زیاد دارد.
-در مقاطعی تصوّر ایشان [حاج قاسم] این بود که از کار نظامی جدا شود قبل از اینکه به قدس برود. او گفت: اگر منطقهای را به من بسپارند روی بحث آبادانی آن کار میکنم. از دولت بودجه هم نمیخواهم. مثلاً استان کرمان نه تنها نباید از دولت بودجه بگیرد بلکه باید به دولت مرکزی کمک هم کند چون به اندازه کافی مستعد هست.
- در دولت دوم آقای روحانی جلسهای با او گرفتیم. سردار جعفری فرمانده کل سپاه بود. حاج قاسم سلیمانی بود. بنده بودم. چند نفری به آنجا رفتیم. آن جلسه برای چه بود؟ جلسه خیلی صریح و تند بود. حاج قاسم مخالف دیپلماسی نبود. مخالف آن چیزی که در سطح کشور تأیید شده و تصویب شده نبود. در واقع نه موافق بود و نه مخالف. ایشان مخالف وابستگی و سازش بود. میگفت: از این طریق به جایی نمیرسید. در آن جلسه حاج قاسم با آقای روحانی خیلی صریح حرف زد.
- اگر یادتان باشد رهبری صحبتی میکرد هفته بعد آقای روحانی موضع میگرفت، سپاه را تخریب میکرد، هر روز به خودیها حمله میکرد. در آن جلسه که ما رفتیم پیام جلسه این بود و همه این را گفتیم که آقای روحانی ما کمک شما هستیم. آدم نباید خودزنی کند. این چه حرفی است که شما میزنید! بعد هم گفتیم اگر این حرفها را بزنید برای ما قابل تحمل نیست. شما هر روز مخالفتی میکنید. دفاع از انقلاب و ملت و نظام و رهبری خط قرمز ما است فکر نکن همیشه میتوانی این حرف را بزنی ما هم سکوت کنیم.
- عین جمله حاج قاسم این بود که گفت: آقای روحانی! میخواهی مسیر احمدینژاد را بروی؟ تو هم میخواهی مثل او بشوی؟ مردم به تو رأی دادهاند و رئیسجمهور شدی بیا دست به دست هم دهیم کمک کنیم کشور را درست کنیم. برای چه خودزنی میکنی؟ برای چه هر روز به خودمان حمله میکنی؟ بیا مشکلات را حل کنیم.
- هر سال رزمایش انجام میدهیم. در وسط مذاکرات رزمایش اخیر پیامبر اعظم(ص) را انجام دادیم. این یا کمک میکند یا نمیکند ولی چیزی هست که به هر حال در کشور برای حفظ قدرت و نظام لازم است. ارتش و سپاه باید تمرینات خود را انجام دهند در عین حال که اعتقاد داریم کمک هم میکند.
- در روابط بینالملل یکی از مؤلفههای اقتدار، ارتش یا نیروی نظامی گسترده و وسیع است. اگر بدون پشتوانه بخواهید پشت میز مذاکره بنشینید فقط اینکه خوب حرف بزنید میتوان امتیاز گرفت؟ نه، زمانی میتوانید امتیاز بگیرید که به پشتوانه قدرتی حرف بزنید و چیزی داشته باشید، موقعی که نداشته باشید چه میخواهید بگویید؟
- بعضیها میگویند حاج قاسم گرایش سیاسی داشت. اما همه چیز ایشان ذوب در ولایت بود. اگر میدیدید پیش هاشمی و روحانی میرفت، یا اینکه میگفت: تمام دختران ایران دختران من هستند فارغ از اینکه حجابشان خوب یا بد است، اگر کسی در بحث سیاسی تعریضی داشت، میگفت: باید اینها را زیر چتر انقلاب بیاوریم. اصلاً اینگونه نبود که بگوییم گرایش او این جور بود. اگر کسی انقلابی نباشد و روحیه سازش کاری داشته باشد هیچ موقع زیر گلوله تهمت و فشار و شرایط سخت نمیرود. اصلاً این دو با هم جمع نمیشوند.
گفتگو: مجتبی باجلان - مهدی امامقلی