عصرایران؛ هومان دوراندیش - حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، در دفاع از سفر ابراهیم رئیسی به مسکو گفته است: «اگر دیدید در فضای مجازی هجمه زیاد است، تردید نکنید که دستاورد این سفر زیاد بوده است.»
آقای امیرعبداللهیان در ادامه سخنانش البته تاکید کرده است که مدعایش دربارۀ پردستاورد بودن سفر رئیسجمهور به مسکو، سخن کسی است که در جزئیات این سفر بوده است.
وی همچنین گفته است: «اظهارات دربارۀ این سفر ثبت و ضبط میشود. در این دنیای ارتباطات، نمیتوانم تعهدی نسبت به حرفهایم نداشته باشم. قطعا در افکار عمومی دربارۀ دستاوردهای سفر و میزان اجرایی شدن آن از من سوال خواهد شد و باید ... بتوانیم پاسخ این سوالات را بدهیم.»
به نظر میرسد که فیالحال سوال افکار عمومی از وزیر خارجه این است که این سفر چه دستاوردهایی قرار است داشته باشد ؟ اما نکتۀ اصلی در سخنان امیرعبداللهیان، این جمله بود: «اگر دیدید در فضای مجازی هجمه زیاد است، تردید نکنید که دستاورد این سفر زیاد بوده است.»
بر مبنای منطق این جمله، باید گفت اگر سفر رئیسجمهور به مسکو موجب واکنشهای انتقادی در فضای مجازی نمیشد، پس میتوانستیم بگوییم که این سفر دستاورد مهمی نداشته است.
از قضا سفر رئیسجمهور به تاجیکستان با "هجمۀ زیاد" مواجه نشد. آیا وزیر خارجه فقدان انتقاد از آن سفر را دال بر بیدستاورد بودن سفر میدانند؟
جدا از اینکه بهتر است "انتقاد" را "هجمه" ننامیم، باید گفت که همین الان در فضای مجازی، سیلی از انتقادات متوجه قاتل اهوازی است که سر زنش را بریده و با سر بریده در کوچههای شهر چرخیده.
آیا قاتل اهوازی هم در دفاع از عملکردش باید بگوید "اگر میبینید در فضای مجازی هجمه زیاد است، تردید نکنید که دستاورد این عمل زیاد بوده است."؟!
این چه منطق عجیبی است که وزیر خارجه به آن متمسک شده برای دفاع از عملکرد وزارت خارجه در ماجرای سفر رئیسجمهور به مسکو؟
اگر بلافاصله پس از بازگشت ابراهیم رئیسی از مسکو، روسیه به اوکراین حمله میکرد، احتمالا جنگ در اوکراین مرکز توجه افکار عمومی ایران میشد و کمتر کسی به نحوۀ برخورد پوتین با ابراهیم رئیسی توجه میکرد.
در این صورت انتقادی هم از حواشی سفر آقای رئیسی به مسکو نمیشد و مطابق استدلال وزیر خارجه، همین عدم هجمه، دال بر دستاوردهای اندک سفر رئیسجمهور به مسکو بود!
اتفاقا این نحوۀ استدلال، نه فقط به کار قاتل اهوازی میآید، که آب در آسیاب اپوزیسیون خارج کشور نیز میریزد. بسیاری از ایرانیان تحصیلکرده، منتقد هوچیگری و روحیۀ فاشیستی چهرهها و لایههای تندروی اپوزیسیون خارج از کشورند و در همین فضای مجازی به انحاء مختلف از این افراد و گروهها انتقاد میکنند.
آیا غوغاسالاران اپوزیسیون هم، که به حق با انتقادات دموکراسیخواهان داخل کشور مواجهاند، حق دارند بگویند کثرت این انتقادات، یا این هجمۀ زیاد در فضای مجازی، دال بر حقانیت و کاردرستی ماست؟
اگر هم آنها چنین استدلالی کنند، هیچ عاقلی استدلالشان را نمیپذیرد؛ کمااینکه استدلال وزیر محترم خارجه، مقبول و مسموع عقلا واقع نشده است.
چنین استدلالی، آن هم از سوی یک مقام دولتی، بوی "لجبازی با مردم" میدهد. اگر فلان چهرۀ غوغاسالار اپوزیسیون چنین حرفی بزند، او به هر حال نمایندۀ مردم ایران نیست؛ ولی وزیر خارجه عضو برجستۀ دولتی است که بنا بر تعریف نمایندۀ مردم است.
اگر دولت نمایندۀ مردم است، نیازی نیست که مقامات دولتی از در لجبازی با مردم درآیند و عملا بگویند چون مردم در فضای مجازی انتقاد زیادی متوجه عملکرد ما کردهاند، پس نمرۀ ما بیست است!
فروتنی، قطعا فضیلت است و اگر در کار و بار دولتمردان مشاهده شود، افضل فضائل است. چه اشکالی دارد که وزیر خارجه بپذیرد جنبههایی از عملکرد وزارت خارجه در سفر به روسیه نقص داشته است و در آینده تکرار نخواهد شد؟
در سریال "روزی روزگاری"، خان علاقۀ خاصی به بازیِ "لج و لجبازی" داشت. افرادش را به خط میکرد و میگفت: «با همدیگر لج و لجبازی کنید، ببینم کدامتان زودتر به آن بوتههای خار میرسد.»
سیاست، فرایندیست معطوف به تامین مصلحت و خیر عمومی. لج و لجبازی دولتمردان با مردم، نه فضیلت است نه در خدمت منافع ملت.