عصرایران؛ مصطفی داننده- این روزها بحث دختر و پسر محمد علی رامین؛ معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد دولت احمدینژاد که تقریبا همه ما اهالی رسانه از او خاطره بدی به ذهن داریم، حسابی داغ است. تقریبا همه «یاسین رامین» را به خاطر ازدواجش به بازیگر معروف زن ایرانی یعنی مهناز افشار میشناختیم اما کمتر کسی خبر داشت که صالحه رامینی هم هست که در خارج از کشور به طراحی لباس مشغول است و با لباس های طراحی شده اش نیز عکس می گیرد و منتشر می کند.
البته این که فرزندان راه خود را از پدر جدا کردهاند و برخلاف نظر او، سبک زندگی دیگری را در پیش گرفتهاند، امر پسندیدهای است اما حسابی ما را آزار میدهد.
نه اینکه آنها در فرنگ زندگی میکنند و با مشکلاتی که ما امروز با آن سروکار داریم، سروکله نمیزنند، نه؛ مسئله این است که شعارهای پدران را ما بشنویم و هزینهاش را بدهیم، آنوقت فرزندان آن شعار دهندگان با خیال راحت آن سوی آبها، درس بخوانند، زندگی کنند و بعد عکس هم بگذارند.
خارج رفتن اما برای خیلی از مردم کار سختی است. حتی آنهایی که استعداد فراوان دارند و میتوانند با تحصیل در حارج از کشور، به شکوفایی استعدادهای خود برسند. در این زمان سخت اما حضرات فرزندان مسؤول به راحتی چمدان خود را میبندند و عزم فرنگ میکنند. بعضی دل به دل اروپا میدهند و برخی دیگر راهی ینگه دنیا میشوند. آنها در آمریکا درس میخوانند و پدرانشان اینجا به آمریکا فحش میدهند.
آنها این امکان را دارند که به خاطر جایگاه پدرشان بهترین موقعیتها را داشته باشند و هر سبک زندگی که دوست دارند انتخاب میکنند و ما مردم عادی مجبوریم برای رسیدن به آرزوهایمان هزار بالا و پایین را تحمل کنیم.
واقعا آیا اگر این افراد فرزند مقامات ایرانی نبودند، کشورهای خارجی به آنها به همین راحتی ویزا میداد؟ چرا به دیگر دانشجویان متقاضی تحصیل در اروپا و آمریکا حتی با داشتن پذیرش از دانشگاههای معتبر، ویزا نمیدهد؟ اگر هم بدهد قبل از آن هزار سنگ جلوی پای آنها میاندازد.
چقدر از همکاران من در زمانی که محمد علی رامین مسئول بود از کار بیکار شدند، چون پدر این پسر و دختر فکر میکرد ما سربازان دشمن هستیم. ببینید چه روزهای سختی با رامین سپری شده بود که وقتی خبر رفتن او از وزارت ارشاد رسید، در تحریریهها جشن به پا بود و شیرینی پخش میشد.
ما سالها هزینه شعار این پدرها را دادهایم و الان کمی برایمان سخت است که عکسهای فرزندان آنها را در خارج با سبک زندگی متفاوت از ایران میبینم.
صالحه را تشویق میکنیم اما عکسهای او حسابی اذیتمان میکند به ویژه آنهایی که توسط پدر او بیکار شدند.