روزنامه اصولگرای رسالت نوشت: نمایندگان مجالس وکیلاند یا ولی؟ وکیل کیست؟ حدود اختیارات وکلای مستقر در خانه ملت تا کجاست؟
در سرمقاله روزنامه رسالت نوشته مسعود پیرهادی آمده است: «تعدادی از وکلای ملت در کمیسیون مشترک طرح حمایت از حقوق کاربران در فضای مجازی، کلیات طرح صیانت را به تصویب رساندند. پیرامون ماهیت و محتوای طرح پرمسئله و حاشیهدار صیانت، بارها به تفصیل، گزارش و یادداشت کار کردیم اما این بار لازم است قدری راجع به مفاهیم وکالت، ولایت و حمایت نوشته شود.
نمایندگان مجالس وکیلاند یا ولی؟ وکیل کیست؟ حدود اختیارات وکلای مستقر در خانه ملت تا کجاست؟
چراغ راه دلبستگان به انقلاب اسلامی در بیانات امام و رهبری معظم است. معمار کبیر انقلاب در جمع منتخبی از مجلس خبرگان مطالبی فرمودند که حجت را بر ما و هر کسی که خود را پیرو خمینی کبیر رضواناللهتعالیعلیه میداند، تمام میکند: «اکثریت هر چه گفتند آرای ایشان معتبر است ولو به خلاف، به ضرر خودشان باشد. شما ولیّ آنها نیستید که بگویید این به ضرر شماست، ما نمیخواهیم بکنیم. شما وکیل آنها هستید ولیّ آنها نیستید. بر طبق آن طوری که خود ملت مسیرش هست. شما هم خواهش میکنم از اشخاصی که ممکن است یک وقتی یک چیزی را طرح بکنند که این طرح بر خلاف مسیر ملت است، طرحش نکنند از اوّل، لازم نیست، طرح هر مطلبی لازم نیست. لازم نیست هر مطلب صحیحی را اینجا گفتن.
شما آن مسائلی که مربوط به وکالتتان هست و آن مسیری که ملت ما دارد، روی آن مسیر راه را بروید، ولو عقیدهتان این است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است. خوب، باشد. ملت میخواهد این طور بکند، به ما و شما چه کار دارد؟ خلاف صلاحش را میخواهد. ملت رأی داده؛ رأیی که داده متَّبع است.
در همه دنیا رأی اکثریت، آن هم یک همچو اکثریتی، آن هم یک فریاد چند ماهه و چند ساله ملت، آن هم این مصیبتهایی که ملت ما در راه این مقصد کشیدهاند، انصاف نیست که حالا شما بیایید یک مطلبی بگویید که بر خلاف مسیر است. یعنی انصاف نیست، که نمیشود هم، پیش نمیرود. اگر چنان چه یک چیزی هم گفته بشود، پیش نمیرود؛ برای این که اولاً مخالف با وضع وکالت شما هست و شما وکیل نیستید از طرف ملت برای هر چیزی. و ثانیا بر خلاف مصلحت مملکت است، بر خلاف مصلحت ملت است؛ بر خلاف مصلحت خود آقایان است.»
رهبر حکیم انقلاب و خلف صالح امام نیز همین مشی و مرام را دنبال میکنند. ایشان در امر زمامداری و مسئله کلان بیعت با امام نیز رأی مردم را دارای موضوعیت و اعتبار میدانند؛ چه رسد به مادون آن: «در اسلام به نظر مردم اعتبار داده شده؛ رأی مردم در انتخاب حاکم و در کاری که حاکم انجام میدهد، مورد قبول و پذیرش قرار گرفته.
لذا شما میبینید که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) با این که خود را از لحاظ واقع، منسوب پیغمبر و صاحب حق واقعی برای زمامداری میداند، آن وقتی که کار به رأی مردم و انتخاب مردم میکشد، روی نظر مردم و رأی مردم تکیه میکند.
یعنی آن را معتبر میشمارد و بیعت در نظام اسلامی یک شرط برای حقانیت زمامداریِ زمامدار است. اگر یک زمامداری بود که مردم با او بیعت نکردند، یعنی آن را قبول نکردند، آن زمامدار خانهنشین خواهد شد و مشروعیت ولایت و حکومت به بیعت مردم وابسته است یا بگوییم فعلیت زمامداری و حکومت به بیعت مردم وابسته است.»
مسئله مهم دیگر این است که مردم از یک تصمیم، فارغ از این که طراحان آن قصد حمایت داشته باشند یا نه، باید حس حمایت هم بگیرند. اینجا ورای قصد و وقوع آن، یک مؤلفه دیگر مثل برداشت، نگاه و احساس مردم نیز اهمیت پیدا میکند. یکی از مهمترین حمایتها هم این است که احساس حمایتشدن را به مخاطب القا کنیم. نمیشود عموم مردم نسبت به یک طرح این قدر واهمه و ترس داشته باشند و ما نام طرح را حمایت بگذاریم.
امروز صیانت از اعتبار و سرمایه اجتماعی نظام به مراتب از صیانت فضای مجازی ارجح و اولی است. این به آن معنا نیست که فضای مجازی بیصاحب رها شود بلکه میبایست با رعایت ملاحظات و نظر مردم تأمین امنیت و حمایت صورت بگیرد. این تقدم وتأخر و ارجحیت، رتبی است نه زمانی.»