عصرایران؛ محمدحامد پورجعفری- زندگی هر شخص، ویژگی منحصر به فردی ست که تنها فقط یکبار در هستی رخ می دهد، هیچ فردی زندگی فرد دیگری را تکرار نمیکند و زندگی در باور و نگاه هر فرد معنی خاص خود را دارد چناکه در نگاه دیگران هم زندگی هر شخص ، حاوی نکته ها و پیام هایی ست که آنهم تنها یکبار حادث می شود.
چه بسا ما به جهان آمده ایم که یک رسانه باشیم و پیامی را در چشم و گوش روزگار تکرار کنیم! و "رسانه همان پیام است".
گویی قرار است از شیوه و سلوک و معیشت ما در جهان پیامی شکل بگیرد و در گوش هستی به یادگار بماند.
****
امروز صبح که متن دکتر خانیکی را خواندم و پیام تصویری را دیدم، برای چندمین بار به پیام حضورش در جهان فکر کردم، با تنی رنجور از درد، اما با لحنی طنازانه و با لبخندی ملیح که از ویژگی های اوست، از شیکی! بیمارستان پارس و کادری که برای انسان احترام قائل اند، چنان سخن گفت که گویی در گفتمانش میخواهد به خیل شاگردانش آرامش ببخشد و بگوید نگران نظریه های فوکو نباشید، "بیمارستان مجازاتگاه من (انسان) نیست" و با لبخند ملیحانه اش، تکرار کند که زندگی "آتشگهی دیرینه پا برجاست".
ان شاءالله، هادی خانیکی بازهم با لبخندی رواقی وار و آکنده به امید لطیفانه ی حضرت لطف، این درد را هم چون باقی دردهایی که به جان و تن خریده و دم نیاورده، پشت سر خواهد گذارد و ما همچنان نیمکت شاگردی را به امید حضور معلمانه اش منتظر نگاه خواهیم داشت.
اما به کسوت شاگردی نمی توان از پیام حضور هادی خانیکی در عصر چیزی نگفت، پیام و رسالتی که می توان آن را در سه کلمه کوتاه اما بلند، بیان کرد؛
گفتگو، آشتی، امید!
سه کلمه ای که امروز هم در کلیپ کوتاه تصویری اش از بیمارستان پارس بیش از هر چه دیگر رخ می نمود. گفتگو حتی با درد خویشتن، آشتی حتی با نام هراسناک سرطان و امید به درمانی که از اوست.
و نمی توان برای این لطف نیز شاکر نبود، که ما چه خوش وقتیم که در روزگاری زندگی میکنیم، که هادی خانیکی می خندد، امید می ورزد و ما را با جهان آشتی میدهد.