پس از ترور شهید حسن صیادخدایی که طبق بیانیه سپاه از نیروهای قدس به شمار میرود، فضای رسانهای و عموم تحلیلها و گمانهزنیها از احتمال تغییر معادلات خبر میدهد. پیرو این نکته ابعاد این ترور، چه در حوزه برجامی و چه در حوزه منطقهای شرایط جدیدی را شکل خواهد داد؛ اما این ترور با چه هدفی و به دست چه کسانی انجام شده است و آیا میتواند به تغییر معادلات برجامی و منطقهای منجر شود؟
به گزارش عصر ایران؛ روزنامه شرق با محوریت این پرسشها گفت و گویی با محمدصالح صدقیان مدیر مرکز عربی مطالعات ایران و تحلیلگر ارشد جهان عرب انجام داده است که متن کامل آن را در ادامه می خوانید:
یکشنبه در پی یک عملیات تروریستی و شهادت رزمندهای به نام سرهنگ حسن صیادخدایی که از نیروهای قدس سپاه معرفی شده، این گمانه در حال تقویت است که پس از این ترور معادلات منطقهای تغییر خواهد کرد؛ اما پیش از پرداختن به این مهم قدری روی ترور دیروز تمرکز کنیم. آیا این ترور بخشی از تحرکات اسرائیل در هفتههای اخیر است؛ تحرکاتی که از برگزاری بزرگترین رزمایش تاریخ اسرائیل با عنوان ارابههای آتشین گرفته تا حملات به نیروها و اهداف ایران در سوریه، تشدید فشارهای سیاسی و دیپلماتیک ضدبرجامی تلآویو بر دولت بایدن از طریق سنای آمریکا و... را شامل میشود؟
همانگونه که میدانید بزرگترین دشمن احیای برجام اسرائیل است. اگرچه بازیگران منطقهای و فرامنطقهای دیگری هم برای عدم احیای برجام وجود دارد؛ اما اسرائیل موتور اصلی حرکت ضدبرجامی است، چه در دوره بنیامین نتانیاهو و چه در دوره نفتالی بنت؛ بنابراین بدونشک تروری که یکشنبه در تهران انجام شد، میتواند بخشی از سلسله اقدامات، تحرکات و واکنشهای اسرائیل در منطقه و فضای بینالملل ضد جمهوری اسلامی ایران قلمداد شود، به شرطی که این ترور به دست اسرائیل انجام شده باشد.
یعنی به باور شما امکان دارد این ترور کار اسرائیل نباشد؟
از زمان انجام ترور تا به این لحظه که من با روزنامه «شرق» گفتوگو میکنم، هیچگونه اطلاعات رسمی درخصوص جزئیات این ترور و عاملان آن به افکار عمومی و رسانهها داده نشده است. نه صداوسیما، نه سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه، وزارت امور خارجه، شورای عالی امنیت ملی و دیگر نهادهای مربوطه هیچگونه اطلاعات یا جزئیاتی درخصوص این ترور ندادهاند؛
بنابراین فرض اولیه سؤال شما مبنی بر اینکه ترور کار اسرائیل است، در بیانیه سپاه و در بیانیه وزارت امور خارجه مطرح نشده است.
در این بیانیه صرفا از عبارت «استکبار جهانی» استفاده شده است و نمیتوان از آن به اسرائیل رسید؛ اما با توجه به فضای رسانهای و همچنین تاریخچه و عقبه ذهنی که در سایه اقدامات اسرائیل در ایران برای ترور، جاسوسی، خرابکاری و... وجود دارد، خودبهخود ذهن به سمت اسرائیل میرود.
پس اگر بپذیریم که این ترور کار اسرائیل بوده است، تلآویو با چه هدف یا اهدافی دست به این اقدام زده است؟
اگر به فضای امنیتی و سیاسی داخل سرزمینهای اشغالی نگاه کنیم، از یک طرف عملیاتهای استشهادی به طرز کمسابقهای افزایش پیدا کرده است؛ به گونهای که اکنون انتقادات جدی از جانب جریان اپوزیسیون و رسانهها علیه بنت مطرح است و از طرف دیگر کابینه او هم در آستانه فروپاشی کامل قرار دارد.
پس طبیعی است که بنت برای فرار از وضعیت کنونی و به حاشیه کشاندن انتقادات اقداماتی مانند برگزاری رزمایشهای نظامی، تلاش برای عدم احیای برجام یا این ترور را انجام دهد؛ درعینحال میتوان گفت بنت علاوه بر فرار رو به جلو سعی دارد با تحریک ایران شرایط رادیکالی را با واکنش متقابل تهران شکل دهد که اقتضائات منطقه تحتالشعاع قرار گیرد؛
کمااینکه همزمان با افزایش حملات گسترده به سوریه و هدف قراردادن نیروها و مواضع جمهوری اسلامی ایران تلاش شده است شبیهسازی حمله گسترده به پایگاه هستهای در رزمایش ارابههای آتشین هم اجرائی شود تا تهران دست به واکنش متقابل بزند.
ناگفته نماند که اقدام روسیه برای خروج نیروهای ارتش از پایگاههای نظامی سوریه با هدف تمرکز در جنگ اوکراین و جایگزینی ایران نگرانی اسرائیل را دوچندان کرده است؛ بههمیندلیل شاهد افزایش حملات اسرائیل به خاک سوریه هستیم.
در کنار نکات شما رسانه نزدیک به شورای عالی امنیت ملی هم در توییتی عنوان کرد که این ترور «عبور بدون محاسبه از خط قرمزی است که معادلات زیادی را تغییر میدهد». اگر نهایتا ترور شهید صیادخدایی کار اسرائیل باشد، میتواند معادلات منطقه را تغییر دهد؛ چراکه هم در گذشته شاهد این دست ترورها بودهایم که کماکان مشابه این وضعیت در سوریه، لبنان و برای نیروهای ایرانی وجود دارد و هم آنکه تهران توان این تغییر را دارد؟
در پاسخ باید به دو نکته اشاره کرد.
اولا این ترور در روز روشن و وسط پایتخت انجام شده است که میتواند توان نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ایران را بهشدت تحتالشعاع قرار دهد و زیر سؤال ببرد؛ پس مسئله موازنه وحشت، موازنه تهدید، موازنه قوا و موازنه امنیتی مطرح است که میتواند واکنش متقابل را در دستور کار قرار دهد و به دنبال آن معادلات منطقه تغییر پیدا کند؛
اما نکته مهمتر اینجاست که این ترور اولین ترور غیرهستهای است. اتفاقا از این منظر باید تحلیل دقیقتری داشته باشیم؛ چون اگر این ترور کار اسرائیل باشد، شاهد یک تغییر رفتار معنادار در تلآویو هستیم. تا پیش از این تمرکز اسرائیل در ترور، جاسوسی، خرابکاری و... صرفا روی فعالیتهای هستهای ایران بوده است؛ اما یکشنبه نیروی قدس سپاه در تهران ترور شده است.
پس از همین منظر مصاحبه را ادامه میدهیم که به باور شما تغییر رفتار اسرائیل ذیل این ترور با چه هدفی انجام شده است؟
این مسئله ارتباط مستقیمی به تحولات برجام دارد.
یعنی این ترور برای ایجاد بنبست در برجام انجام شده است؟
بله، میتوان این تحلیل را داشت.
این ترور چگونه میتواند به عدم احیای برجام بینجامد؟
بنبست کنونی در مذاکرات وین به شکل مستقیم متأثر از اختلافنظر بین ایران و آمریکا بر سر خروج سپاه پاسداران از لیست گروههای تروریستی است.
آنگونه که مشخص شده کانون این اختلافنظر هم روی نیروی قدس سپاه پاسداران تمرکز دارد؛ چون رابرت مالی این پیشنهاد را از جانب آمریکا مطرح کرده بود که کل سپاه از لیست گروههای تروریستی خارج شود، به شرط آنکه نیروی قدس کماکان در این لیست باقی بماند که با مخالفت تهران مواجه شد.
در چنین شرایطی به نظر میرسد اسرائیل با این ترور سعی کرده از طریق تغییر معادلات منطقه معادلات برجامی را هم تغییر دهد.
ولی ابعاد ترور یکشنبه نسبت به ترورهای قبلی اسرائیل مانند ترور شهید فخریزاده چندان گسترده نیست. آیا این ترور میتواند به این تغییرات مدنظری که به آن اشاره داشتید، منجر شود؟
اینجا ابعاد ترور مهم نیست؛ بلکه نفس انجام این ترور است که تغییر معادلات را شکل خواهد داد.
چطور؟
من معتقدم که اسرائیل و شخص نفتالی بنت با توجه به چالشهایی که پیشتر عنوان کردم، به این ترور احتیاج داشت؛ بنابراین درجه نظامی یا نفوذ شهید صیادخدایی در نیروی قدس سپاه ملاک ترور نبوده است؛ بلکه این ترور در این شرایط باید در دستور کار قرار میگرفت تا با شکلگیری تبعات بعدی آن منافع اسرائیل تأمین شود.
با وجود تمام نکاتی که به آن اشاره کردید، هنوز این ابهام در تحلیل شما وجود دارد که اگر درجه و نفوذ شهید صیادخدایی برای انجام این ترور به دست اسرائیل مهم نبوده و درعینحال این ترور میتواند تغییرات معناداری در معادلات منطقه ایجاد کند، باید پرسید اگر بنبست در مذاکرات وین صرفا روی خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی با محوریت نیروی قدس تمرکز دارد، بهواقع اسرائیل با این ترور به دنبال اثبات چه چیزی بوده است؟ تلآویو چگونه میتواند با این ترور کماکان بنبست مذاکرات برجام درباره سپاه را حفظ کند؟ آیا این ترور در جهت عکس، به حل سریعتر این اختلافنظر بین تهران و واشنگتن نمیانجامد؟
اگر از این زاویه مدنظر شما به مسئله نگاه کنیم، نمیتوان تحلیلی کامل از مسئله داشت. ببینید زمانی منافع و اهداف اسرائیل از این ترور به صورت کامل محقق میشود که پس از انجام این ترور پمپاژ اطلاعاتی و رسانهای از سوی اسرائیل به شکل جدی در دستور کار قرار گیرد. اتفاقا این نکته مکمل بخشی از گفتهها در پاسخ به سؤالات قبلی است.
قدری دقیقتر مسئله را کالبدشکافی میکنید؟
ببینید بعد از انجام این ترور که به نظر میرسد فرد ردهبالایی در نیروی قدس سپاه نیست، عملا رسانههای اسرائیلی از لحظه انجام ترور دقیقه به دقیقه به دنبال پمپاژ اطلاعاتی و خبری هستند تا جایی که تمام گمانهزنیهای رسانهای و تمام تحلیلها و ارزیابی کارشناسان، چه از سوی رسانههای معاند ایران، چه در داخل کشور، چه در آمریکا و خلاصه در کل جهان و حتی همین مصاحبه من و شما فقط و فقط بر پایه پمپاژ اطلاعاتی اسرائیل است.
اگر به عکسهای این ترور نگاه کنید، شهید صیادخدایی در یک خودروی پراید در یک محله شرق تهران ترور شده است. اینها نشان میدهد که ایشان فرد ردهبالایی در نیروی قدس سپاه نبوده است؛ اما همانگونه که گفتم اسرائیل به دنبال ترور یک فرد بانفوذ و ردهبالای نیروی قدس سپاه نبوده است؛ بلکه به نفس این ترور در این شرایط، آن هم در وسط تهران نیاز داشته است تا بعد از انجام این ترور با عملیات پمپاژ خبری، صیادخدایی را بهعنوان یک فرد بسیار مهم و کلیدی در نیروی قدس سپاه و عامل اصلی در برنامهریزی برای ترور در دیگر کشورها جا بزنند که فضای رسانهای، افکار عمومی و جامعه جهانی به این سمت کشیده شود که نیروی قدس سپاه و کل بدنه سپاه یک نیروی تروریستی است و کماکان باید در لیست گروههای تروریستی باقی بماند؛ پس خطوط قرمز بین ایران و آمریکا همچنان باقی خواهد ماند و برجام به نتیجه نمیرسد.
گفتگو از: عبدالرحمن فتحالهی/شرق