عصر ایران؛ امید جهانشاهی- تلویزیون، رسانۀ حاکم بر قرن بیستم بود. رسانهای بسیار فراگیر و مسلط که طبیعت فناوری خودش را بر حوزههای مختلف تحمیل میکند.
طبیعت فناوری تلویزیون چنان است که مخاطب را جمعی و منفعل تعریف میکند و محتوایی سرگرم کننده و یکدستساز ارائه میدهد. مخاطب را با جاذبه تصویر، مسحور و میخکوب میکند.
روندپژوهی تحولات صنعت رسانه اما حاکی از سیر نزولی قدرت تلویزیون است. هرچه پلتفورمهای جدید و اجتماعی بیشتر توسعه یافتند، مخاطب بیشتر برای گرفتن خبر و سرگرمی از تلویزیون جدا شد.
برخی همچون بیل گیتس به اغراق از «مرگ تلویزیون» سخن گفتند. اما مرگ تلویزیون اتفاق نیفتاد و به این زودیها هم اتفاق نخواهد افتاد و از مهمترین دلایلش وضعیت ناکافی زیرساخت های اینترنتی و جایگاهی است که تلویزیون هنوز در سرگرمی دارد.
صاحبان و مدیران رسانه تلویزیون معتقدند سریالهای جذاب، پوشش مسابقات ورزشی و نیز روایت های رسمی رویدادهای مهم سیاسی نقاط قوت رسانه تلویزیون هستند و لذا تلویزیون هنوز که هنوز است زنده باقی خواهد ماند.
هنوز اتاق نشیمن بدون تلویزیون غیرقابل تصور است. اگرچه ایپد و به ویژه گوشیهای هوشمند بسیار فراگیر هستند اما طول میکشد تا عادت مصرف رسانهای به کلی تغیر کند، ضمن اینکه در بسیاری کشورهای جهان پهنای باند به حدی نیست که تلویزیون را از کانون خانه جدا کند و فعلا نمی توان از مرگ تلویزیون سخن گفت و همچنان قدرت اغواگر تصویر تلویزیون را همچون رسانه ای موثر و پر قدرت حفظ خواهد کرد. اما در عین حال مطالعه روند تحولات رسانهها نشان میدهد سیر تدریجی کاهشی رسانه تلویزیون تقریبا از سال 2005 آغاز شد.
از حدود سال 2005 بود که در کشورهای مختلف (البته به نسبت های مختلف)، استفاده از رسانه تلویزیون یا در واقع صفحه نمایش تلویزیون شیب کاهشی یافت و دیدن اخبار و برنامه های سرگرم کننده از گوشی های هوشمند و تبلت شیب افزایشی محسوسی یافت.
حدود سالهای 2012 تا 2015 بسیاری از مدیران برندهای رسانه ای و تلویزیون ها تغیر رویکرد و جهت گیری را جدی گرفتند و استراتژی های جدیدی اتخاذ کردند. آنها به این فکر افتادند که کیفیت محتوای خود را روی صفحه نمایش های کوچک و همراه هم چک کنند و دارایی تصویری خود را روی یوتیوب ببرند، سردبیر رسانههای اجتماعی استخدام کنند و بهرحال رسانههای جدید را بیشتر جدی بگیرند.
هرچه کلانروند دیجیتالی شدن بیشتر خود را تحمیل میکند و قدرت اینترنت پر رنگتر می شود، این شیب کاهشی تندتر میشود و طبیعتاً میزان تغیر استراتژیهای مدیران رسانهای جدیتر می شود. مدیرانی که همچنان بخواهند فقط به رسانه تلویزیون متکی باشند، در بازار رقابت رسانهای به ورشکستگی میرسند.
رشد میزان اعلام ورشکستگی سازمان های رسانه ای مبتنی بر رسانه تلویزیون در سالهای اخیر به دلیل غفلت از همین تحول است.
چراکه دیجیتالیسازی فرایندهای تولید و توزیع محتوا را دگرگون میکند. تحول شبکههایمخابراتینسلجدید و نسل های جدیدتر شبکه تلفنهمراه، مصرف محتوایرسانهای را با انعطافپذیری بیشتری امکانپذیر میکنند و هوشمصنوعی و تحلیل دادههای جمعآوریشده از مخاطبان، محتوا را بصورت تعاملی و مبتنی بر سلائق گروه های مختلف مخاطبان ارائه میکند. طبیعت فناوری رسانههای مبتنی بر دیجیتال با طبیعت فناوری رسانه تلویزیون در تقابل است و دارد آن را کنار می زند و جای آنرا می گیرد.
تصویر همچنان اغواگر، مسحور کننده و پر قدرت است اما دیگر در انحصار رسانه تلویزیون نیست بلکه شرکت های ویدئو مبتنی بر تقاضا یعنی هالو، آمازون پریم ویدئو و نتفلیکس که در واقع به غول های جهانی در صنعت سرگرمی تبدیل شده اند، تلویزیون را با چالش های جدی مواجه کردهاند. روند جهانی غالب بر رسانههای امروز به سمت ویدئوهای مبتنی بر تقاضا و ویدئو آنلاین و پخش همزمان است.
تصویر، ویدیو و سرگرمی همچنان کلمات کلیدی برای مردمی هستند که بعد ازظهرها خسته به خانه بازمی گردند اما نحوه استفاده از آنها بهسرعت درحال تغییر و تحول است و رسانه تلویزیون بهعنوان سرگرمی اصلی برای سپری کردن اوقاتفراغت در روندی پرشتاب در حال از دست دادن جایگاه خود است. تحقیقات نشان میدهد در آمریکا مخاطبان ارتباط خود را با تلویزیون کابلی قطع میکنند، تماشای دیجیتالی را تجربه می کنند. سهولت در استفاده و هزینه کم، دلیل موفقیت این محتوای چند رسانهای است.
در مقایسه با تلویزیونهای کابلی، مخاطبان میتوانند با دسترسی سریعتر، فیلمهای مورد علاقه خود را تماشا کنند. در واقع جهت رعایت حقانتخاب مخاطب در تماشای محتوای مورد دلخواه، خدمات رسانههایپخش همزمان به کمک فناوریهای هوشمصنوعی با کیفیت بهتری ارائه میشود.
مخاطبان قادر خواهند بود در هر زمان و مکانی از برنامههای تلویزیون استفاده کنند و دیگر لازم نیست برای تماشای تلویزیون در مکان و زمانی خاص حاضر باشند. روند دیجیتالی شدن و فناوری های نوظهور نشان میدهد رسانه تلویزیون آینده ای ندارد.
نتفلیکس که امروز یکی از بزرگترین و با ارزشترین برندها در آمریکا محسوب می شود، پژوهش گستردهای در زمینه تولید محتوایتعاملی انجام داده است با این هدف که مخاطبان نیز در جهت ایجاد محتوای مورد علاقه خود مشارکت فعال داشتهباشند. سرویسهای پخشهمزمان، شخصیسازی سفارشات و تولیدمحتوای دادهمحور و مبتنی بر سلایق مختلف در آینده رشد قابل توجهی خواهند داشت.
آینده رسانهها به سرعت درحالتغییر است و طبیعت فناوری تلویزیون که مبتنی بر مخاطب تودهوار بود و به یکدست سازی جامعه کمک می کرد جای خود را به طبیعت رسانههای دیجیتال میدهد. این تحول را باید درک کرد و پذیرفت که شرط بقاست.