عصر ایران؛ امید جهانشاهی- ناراحتی نسبت به وضعیت اقتصادی و ناامیدی نسبت به آینده، یکی از نگرانی های مسؤولان است که مدام در سخنرانی ها و مصاحبه های مختلف خود را نشان می دهد. اما سوال اینجاست که کلید امیدآفرینی در دست چه کسانی است؟
اگرچه عوامل متعددی در ناامید کردن مردم نقش دارند اما بی تردید مهم ترین و اصلی ترین عامل ناامیدی مردم عملکرد خود کار به دستان است. چون بیش از هرچیز، آنچه مردم را به بهبود وضعیت کشور امیدوار میکند «برنامه مسئولین برای بهبود وضعیت» است. اگر احساس می شود مردم نگران بهبود وضعیت و ناامید از آینده هستند، ریشه مشکل را باید در «برنامه اداره کشور» جُست.
برای مثال در مورد مواجهه با چالش کاهش فرزندآوری، محسن منصوری، استاندار تهران، گفته است: «من فکر میکنم موضوع اصلی در بحث فرزندآوری این است که ما خیلی روی خدا حساب نمیکنیم و به وعدههای الهی در این زمینه اعتماد نمیکنیم. خدا میگوید رزق و معیشت بچه با من است کما اینکه در موارد دیگر نیز خدا وعده داده و این وعده را محقق میکند» این در حالی است که مردم توقع دارند این سخنان را پیش نماز مسجد محل بزند و مدیر اجرایی «برنامه دولت برای مشوق های فرزندآوری» را «اعلام» کند.
چند روز پیش، شرکت راهآهن طی اطلاعیه ای از حذف واگنهای با عمر بالای ۴۸ سال که شرکت ها اقدام مؤثری برای بازسازی آنها نکردهاند خبر داد و رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی، از آن انتقاد کرد. اگرچه هم توجه مدیرعامل راه آهن برای حفظ ایمنی قطارهای با عمر بالا و هم توجه وزیر به بیکار نشدن بخشی از پرسنل قابل تقدیر است اما پرسش این است که تا کی قرار است ناوگان حمل و نقل ریلی با تعمیر و بازسازی جلو برود. آنچه مردم را امیدوار می کند عزم و برنامه دولت برای رفع تحریم های ظالمانه و سرمایه گذاری جدی برای نوسازی همه قطارها است.
همه می دانیم یکی از منابع ایجاد ناامیدی، شنیدن اخبار پیشرفت های برخی کشورهای همسایه و مقایسه آن با وضعیت کشور است. مثلاً وقتی مردم وضعیت صادرات ترکیه در زمینه های خودرو تا پوشاک را می بینند و بعد آن را با وضعیت خودرو و پوشاک ایران مقایسه می کنند، دچار سرخوردگی و یأس می شوند. مهم ترین راهکار برای مواجهه با این یاس و سرخوردگی، نشان دادن عزم و اراده دولت برای کاهش تحریم های ظالمانه است تا امکان تجارت و ورود مواد اولیه مهیا شود تا تولید ملی و صادرات کشور رونق گیرد.
مثال دیگر، نگرانی و ناامیدی در مورد مسائل زیست محیطی است. مدام در رسانه های رسمی گزارش هایی از کارشناسان محیط زیست و برخی مدیران محلی منتشر می شود که نشان می دهد ایران به شدت با بحران فرونشست زمین مواجه است و دامنه آن علاوه بر دشت ها به محدودههای شهری هم کشیده شده است.
ویدیوهایی از فرونشست زمین در مناطقی از اصفهان و برخی شهرهای دیگر دست به دست می شود. همچنین تقریباً همه حوزه های آبی کشور درگیر بحران فرونشست هستند و به گفته محمد درویش، کارشناس فعال محیط زیستی، تقریبا تمام تالاب ها و دریاچه های استان فارس از دست رفته و «بیشترین نشست زمین نیز طبق گزارش سال 1395 سازمان زمین شناسی در فاصله بین دشت فسا و جهرم رخ داده كه میزان آن به 54 سانتیمتر در سال می رسد یعنی چیزی حدود 140 برابر حد بحران.»
طبیعتاً این گزارش ها مردم را نگران و ناامید می کند. اما واقعاً چه چیزی می تواند مردم را امیدوار کند جز برنامه و اقدام دولت برای آنچه کارشناسان به عنوان راهکارهای مواجهه با بحران فرونشست زمین اعلام کرده اند، یعنی: تزریق آب به آبخوانها برای کمک به سفره های زیرزمینی، از بین بردن چاه های غیرمجاز و کاهش و مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی و بویژه حذف شیوه های سنتی آبیاری.
اگرچه رسانه های مخالف همه توان خود را برای ناامید کردن مردم بکار می گیرند، اما باور کنیم که سهم آنها ناچیز و بی اهمیت خواهد بود، اگر رویه ها و سازوکارها در داخل درست و اصولی باشند. چون ملاک اصلی قضاوت مردم، حرف مخالفان نیست بلکه عمل مدعیان است. این دقیقاً آن چیزی است که باعث ناامیدی می شود.
در همه امور، مهم ترین و اصلی ترین عامل برای امیدآفرینی در جامعه، «برنامه دولت» برای بهبود وضعیت است. و البته در درجه دوم و در گام بعد، بر رسانه هاست که برنامه ها را معرفی و به گفتگوی ملی کارشناسان بگذارند.
مشکلات به دلایل مختلف، کمتر یا بیشتر، همیشه وجود دارند اما اگر ناامیدی در جامعه زیاد شده است، علت را نه در زیاد بودن تبلیغات مخالفان، بلکه در برنامه خوب نداشتن مدیران باید دید.