خط لوله انتقال گاز به اروپا موسوم به " پرشین پایپ لاین" که در سال 2008 پیشنهاد شد و به منظور تامین گاز از میادین گازی ایران به خریداران اروپایی بود، همیشه از نظر اقتصادی مقرون به صرفه ترین گزینه برای تامین انرژی اروپایی ها بوده است.
به گزارش عصرایران، وبگاه " استِیتس من" با اشاره به اقتصادی بودن طرح انتقال گاز ایران از طریق خطوط لوله، این طرح روی کاغذ مانده را اقتصادی ترین و به صرفه ترین گزینه برای اروپا به منظور جایگزینی گاز روسیه دانسته اما تاکید کرده این طرح اقتصادی برای اجرایی شدن با چالش های سیاسی و ژئوپلتیک زیادی مواجه است.
این گزارش در ادامه تاکید کرده:
"بحران اوکراین، اتحادیه اروپا را به تکاپو برای تامین گاز جدید برانگیخته است و علاقه جدیدی به خطوط لوله انتقال گاز از آسیای مرکزی و غربی از طریق ترکیه ایجاد کرده است. کارشناسان می گویند که ترکیه به طور بالقوه به عنوان قطب (انتقال) گاز اروپا در حال ظهور است، زیرا اتحادیه اروپا طرح خود را برای پایان دادن به وابستگی انرژی به روسیه تا سال 2027 روی میز گذاشته است.
در مقاله ای که اخیرا منتشر شده ، "آمیت بنداری" و "سعید الدین فریدی" از اندیشکده "گِیت وی هاوس" معتقدند که برای توسعه منابع جایگزین و قابل دوام گاز برای اروپا، ترکیه کلید اتصال تامین کنندگان از این مناطق به بازارهای اروپایی خواهد بود.
در همین راستا طی ماه های گذشته، تعدادی از خطوط لوله گازی که قبلا پیشنهاد شده و اکنون غیر فعال هستند، دوباره در کانون توجه اروپا قرار گرفته اند و آنکارا این کاوش گزینه ها را تشویق می کند، چون اگر این پروژه ها اجرا شوند، ترکیه از نظر اقتصادی و استراتژیک سود خواهد برد.
بنداری و فریدی خاطرنشان می کنند در حالی که روسیه بزرگترین ذخایر گاز طبیعی جهان را دارد، ذخایر قابل توجه دیگری در همسایگی ترکیه - به ویژه در ایران، قطر، ترکمنستان و اسراییل- وجود دارد.
از این میان، قطر تولیدکننده و صادرکننده عمده گاز طبیعی مایع است و علاقه ای به بحث خطوط انتقال گاز ندارد. ذخایر گاز طبیعی ایران به سرمایه گذاری نیاز دارد، زیرا به دلیل تحریم های طولانی مدت و شدید، توسعه نیافته است. ذخایر گاز ترکمنستان نیز فراوان اما توسعه نیافته است زیرا این کشور محصور در خشکی است و دسترسی به آب های آزاد ندارد، از سوی دیگر دولت ترکمنستان یکی از اقمار روسیه محسوب می شود و تصور اینکه دولت عشق آباد بخواهد و یا بتواند به عنوان جایگزین، بازار روسیه را در اروپا از چنگ مسکو خارج کند، کمی دور از ذهن است. اکتشافاتات گاز اسراییل نیز اخیرا بوده و هنوز در حال توسعه است. در مجموع در بیشتر گزینه های انتقال گاز به اروپا مشکلات عملی فراوان است.
ایران تحریم شده است، ترکمنستان متحد روسیه است و به نظر می رسد قطر به خطوط لوله بی علاقه است. با توجه به وضعیت کنونی اروپا، ممکن است این پروژههای کنار گذاشته شده جان تازهای بگیرند. اما اگر اتحادیه اروپا بخواهد عرضه گاز خود را متنوع کند، سیاست خارجی اتحادیه اروپا باید به سمت تعامل با این کشورها حرکت کند.
خط لوله موسوم به پارسی که در سال 2008 پیشنهاد شد و به منظور تامین گاز از میادین گازی ایران به خریداران اروپایی بود، همیشه از نظر اقتصادی مقرون به صرفه ترین بوده است.
همانطور که بهندری و فریدی می نویسند، ایران دارای مرز مستقیم با ترکیه است که انتقال به اروپا را آسان می کند و در حال حاضر هم ایران گاز طبیعی خود را از طریق خط لوله تبریز - آنکارا به ترکیه می فروشد. اما آیا به طور واقع بینانه می توان انتظار داشت که اتحادیه اروپا به مقابله با آمریکایی ها برود و سعی کند رژیم تحریم های غرب علیه تهران را برای تضمین امنیت انرژی خود به چالش بکشد؟
هر گونه اقدامی برای دسترسی به گاز از ایران باعث واکنش واشنگتن خواهد شد. صادرکنندگان گاز مایع در آمریکا از افزایش قیمت گاز منتفع شدهاند و کاهش تحریمها علیه ایران برای تسهیل صادرات گاز به اروپا به این تجارت پرسود آمریکایی ها لطمه خواهد زد. خط لوله قطر-ترکیه هم با توجه به اختلافات دوحه با عربستان سعودی با موانع جدی مرزی روبروست و قطری ها بر همین اساس به صادرات گاز مایع و از طریق کشتی رو آورده اند.
کریدور گاز جنوبی (آذربایجان-ترکیه ایتالیا) هم کاربردی است و اتحادیه اروپا به دنبال افزایش عرضه گاز از این مسیر است، اما این خط لوله حتی 10 درصد گازی را که روسیه در حال حاضر عرضه می کند، تامین نخواهد کرد.
خط لوله ترانس خزر هم گاز ترکمنستان را از طریق زیر بستر دریای خزر به آذربایجان و از آنجا به گرجستان و اروپا متصل می کند. اما چنین پروژه ای در تئوری می تواند جایگزین بخش قابل توجهی از گاز صادراتی روسیه به اروپا شود، اما دریای خزر یک آبراه بین المللی نیست و این پروژه می تواند تاثیرات اکولوژیک و عوارض خاص زیست محیطی به همراه داشته باشد.